1. inchoate ideas
عقاید تازه ایجاد شده،اندیشه های نوپا
2. an inchoate right of dower
حق مشروط به جهیزیه
3. the general plan is inchoate and vague
نقشه ی کلی ناقص و مبهم است.
4. She had a child's inchoate awareness of language.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] دانش زبانی ناقص یک کودک را داشت.
[ترجمه ترگمان]او یک آگاهی کامل از زبان داشت
[ترجمه گوگل]او آگاهی کامل از زبان کودک داشت
5. His dreams were senseless and inchoate.
[ترجمه ترگمان]رویاهایش بی معنی و نیمه تمام بود
[ترجمه گوگل]رویاهای او بی معنی و بی حوصله بودند
6. Surely, there is nothing unusual about our own inchoate longings.
[ترجمه ترگمان]مسلما هیچ چیز غیر عادی در مورد هوس های شخصی ما وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مطمئنا هیچ چیز غیر معمولی در مورد میل های خودمان وجود ندارد
7. Problems in criminal law often start with an inchoate crime - conspiracy, attempt or incitement.
[ترجمه ترگمان]مشکلات در قانون جزایی اغلب با یک جرم ناتمام، توطئه، تلاش یا تحریک شروع می شوند
[ترجمه گوگل]مشکلات در قانون کیفری اغلب با یک جنایت غیرمنتظره - توطئه، تلاش یا تحریک شروع می شود
8. Here are inchoate signs of life, but not as we know it, Jim.
[ترجمه ترگمان]این نشانه های ناقص حیات هستند، اما نه آن طور که ما می دانیم، جیم
[ترجمه گوگل]در اینجا علائم انسدادی زندگی است، اما نه همانطور که ما آن را می دانیم، جیم
9. To date, this system is still inchoate. A bibliographer can apply the selection criteria typically used in the selection of printed texts to these electronic counterparts.
[ترجمه ترگمان]تا به امروز، این سیستم هنوز نامشخص است یک bibliographer می تواند از معیارهای انتخاب که معمولا در انتخاب متون چاپی به این همتایان الکترونیکی استفاده می شود، استفاده کند
[ترجمه گوگل]تا به امروز، این سیستم هنوز در دسترس است یک کتابفروشی می تواند معیارهای انتخاب شده را که معمولا در انتخاب متون چاپ شده به این همتایان الکترونیکی مورد استفاده قرار می گیرد، اعمال کند
10. Message personage says, inchoate evidence shows vacant position was not replaced by other employee.
[ترجمه ترگمان]شخص پیغام می گوید، مدارک ناتمام نشان می دهند که موقعیت خالی توسط کارمندان دیگر جایگزین نشده است
[ترجمه گوگل]شخصیت پیام می گوید، شواهد بی نظیر نشان می دهد که جای خالی دیگر کارمند نیست
11. How should inchoate arthritis do? How to let it do not ache?
[ترجمه ترگمان]How چطور باید ادامه پیدا کنه؟ چطور بگذارم که درد نداشته باشد؟
[ترجمه گوگل]چگونه باید آرتریت درمانی انجام شود؟ چطور اجازه ندهید درد کند؟
12. Inchoate a nose to light candles at (15 years old) what is the simplest and the most effective treatment method?
[ترجمه ترگمان]بینی کردن یک بینی به شمع های روشن (۱۵ ساله)ساده ترین و موثرترین روش درمان چیست؟
[ترجمه گوگل]نوک بینی به نور شمع در (15 ساله) کدام یک از ساده ترین و موثرترین روش درمان است؟
13. Rigidity sex rachitis is excuse me inchoate have what symptom, can be you cured?
[ترجمه ترگمان]rigidity جنسی منو ببخشید که هنوز یه علامت رو دارم، می تونم شما رو درمان کنم؟
[ترجمه گوگل]ریشیت جنسی سختی است که به من احترام می گذارم، علائم چیست، می تواند درمان شود؟
14. Because the design of inchoate chip bougie and chip bougie interface is hard to handle, this is in.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که طراحی سطح تراشه inchoate و سطح مشترک تراشه chip مشکل است، این در واقع است
[ترجمه گوگل]از آنجا که طراحی رابط کاربری تراشه bougie و تراشه به سختی انجام می شود، این در است
15. Because intensive changes raised need, appeared inchoate formula feed.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تغییرات شدید نیاز به نیاز شدید ایجاد کردند، فرمول یک غذای فرمول نامشخصی به دست آمد
[ترجمه گوگل]از آنجا که تغییرات فشرده مورد نیاز است، خوراک فرمول خوراکی ظاهر می شود