کلمه جو
صفحه اصلی

hilum


معنی : پیوندگاه گیاه، محل دخول رگ وپی، چیز خیلی ریز و کوچک
معانی دیگر : رجوع شود به: hilus، (گیاه شناسی) ناف (محل اتصال دانه به بند تخمک)

انگلیسی به فارسی

چیز خیلی ریز وکوچک، پیوندگاه گیاه، محل دخول رگ وپی


انگلیسی به انگلیسی

• small scar on a seed (botany); small opening in an organ through which nerves or vessels pass (anatomy)

اسم ( noun )
حالات: hila
(1) تعریف: a scar on a seed formed where it was formerly attached to the seed stalk.

(2) تعریف: a small opening or notch through which nerves or vessels pass into or out of an organ.

مترادف و متضاد

پیوندگاه گیاه (اسم)
hilum

محل دخول رگ و پی (اسم)
hilum

چیز خیلی ریز و کوچک (اسم)
hilum

جملات نمونه

1. Funds to help Pauline Sparks become a teacher were raised from a sponsored walk undertaken by Hila Hyam.
[ترجمه ترگمان]وجوهی که برای کمک به پول ین Sparks، تبدیل به یک معلم شد، از یک پیاده روی با حمایت مالی انجام شده توسط \"Hila Hyam\" (Hila Hyam)تامین شد
[ترجمه گوگل]منابع مالی برای کمک به Pauline Sparks تبدیل به یک معلم شدند که از پیاده سازی حمایت شده توسط هیل هیم مطرح شد

2. Methods 46 cases singlet hilum of lung and mediastinal lymphadenectasis were analyzed by normal chest CT and enhanced scanning of chest.
[ترجمه ترگمان]روش ها ۴۶ مورد singlet hilum شش و mediastinal lymphadenectasis با سی تی اسکن از قفسه سینه نرمال و اسکن پیشرفته قفسه سینه تحلیل شدند
[ترجمه گوگل]روشها: 46 مورد سرطان مجزا از لنفادنکتازهای ریه و مدیاستن با استفاده از CT CT قفسه سینه و افزایش اسکن سینه مورد بررسی قرار گرفت

3. Objective: To provide anatomic basis for vagotomy of hilum of lung under video-assisted thoracoscope surgery on treatment of bronchus asthma.
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن اساس کالبدی برای vagotomy of از شش hilum تحت جراحی - به کمک جراحی thoracoscope در درمان آسم bronchus
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین پایه آناتومیکی برای واگوتومی شکم ریه تحت عمل جراحی توراکوسکوپی تحت عمل جراحی با درمان با برونش آسم

4. The seed coat is marked with a hilum or seed scar.
[ترجمه ترگمان]پوشش دانه با یک جای زخم یا جای زخم علامت گذاری شده است
[ترجمه گوگل]کت بذر با یک زخم دهان یا بذر مشخص می شود

5. The hilum is seen at the lower right with radiating pulmonary arteries and bronchi.
[ترجمه ترگمان]The در سمت راست پایینی با سرخرگ ریوی radiating و bronchi دیده می شود
[ترجمه گوگل]شکم در سمت راست پایین با پرتوهای شریان ریوی و برونش دیده می شود

6. The hilum at the mid left contains some adipose tissue.
[ترجمه ترگمان]The در وسط چپ شامل بافت چربی می شود
[ترجمه گوگل]کمر در اواسط سمت چپ حاوی برخی از بافت چربی است

7. Objective The diagnostic value of hepatic hilum part cholangiocarcinoma use CT to evaluate.
[ترجمه ترگمان]هدف تشخیصی of hilum hepatic از CT برای ارزیابی آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]هدف: ارزش تشخیصی cholangiocarcinoma part of hilum کبدی به منظور ارزیابی استفاده از CT است

8. The present paper describes the shapes, hilum and spermoderm micromorphologicalcharacteristic of several Cruciferous weed seeds from Guangzhou.
[ترجمه ترگمان]مقاله حاضر اشکال، hilum و spermoderm micromorphologicalcharacteristic از چند دانه علف هرز را در این شهر توصیف می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ویژگی های میکرومورفولوژیکی شکل ها، خوک ها و اسپرم ها چندین دانه از علف های هرز سیاه را از گوانگژو توصیف می کند

9. Seeds (1 or)2 per valve, subpyramidal, rugose reticulate; hilum linear, minute.
[ترجمه ترگمان]بذر (۱ یا)۲ به ازای هر شیر، subpyramidal، rugose reticulate؛ hilum خطی، دقیقه
[ترجمه گوگل]دانه (1 یا 2) در هر دریچه، زیرپیرامامیدال، رتیکول rugose؛ خط آخر، دقیقه

10. The hilum was made of spongy tissue full of sticky nutritional materials.
[ترجمه ترگمان]The از بافت اسفنجی پر از مواد مغذی چسبناک ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]Hilum ساخته شده از بافت اسفنجی پر از مواد مغذی چسبناک است

11. The ureter and gonadal ein packet are dissected en bloc and lifted antero- laterally off the psoas muscle towards the renal hilum.
[ترجمه ترگمان]یک بسته ein و gonadal ein در بلوک تشخیص داده می شوند و antero - laterally را از ماهیچه psoas به سمت hilum renal جدا می کنند
[ترجمه گوگل]بسته ی کورتیکواستروئیدی و گونادال انسانی به صورت انحصاری برداشته می شوند و از طرفی از عضله پوسوئل به سمت کولون کلیوی برداشته می شود

12. Testicular descent can get arrested at any point from the renal hilum to the external inguinal ring. Of all the undescended testes, 90% to 95% are low and in the inguinal canal.
[ترجمه ترگمان]نزول Testicular می تواند در هر نقطه از the کلیوی به حلقه inguinal خارجی دستگیر شود از بین همه اندام های undescended، ۹۰ درصد تا ۹۵ درصد پایین و در کانال inguinal قرار دارند
[ترجمه گوگل]ناسازگاری حشرات می تواند در هر نقطه ای از رحم کلیه به حلقه بیضه خارجی دستگیر شود از همه بیضه ها، 90٪ تا 95٪ کم است و در کانال ورودی

13. Objective To investigate the feasibility and indication of the removal of hilum stone in submandibular gland by intra-oral approach.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق و بررسی امکان حذف سنگ hilum در غده submandibular توسط رویکرد درون دهانی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی امکان سنجی و نشانگر حذف سنگ سنگ آهک در غدد غده انتاریو با روش درونی دهان و دندان

14. A fleshy, usually brightly colored cover of a seed, arising from the hilum or funiculus.
[ترجمه ترگمان]گوشتی که معمولا به رنگ روشن دانه است و از the یا funiculus ناشی می شود
[ترجمه گوگل]یک پوشش گوشتی، معمولا رنگی رنگی از یک دانه، ناشی از hilum یا funiculus

پیشنهاد کاربران

ناف در پزشکی به ناف ریه ها که در سطح مدیاستینال است گویند

ناف کلیه

ناف

hilum ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: ناف 1
تعریف: علامت یا نقشی بر روی دانه که براثر جدا شدن آن از جفت باقی می ماند


کلمات دیگر: