کلمه جو
صفحه اصلی

go up


معنی : صعود کردن، بالا آمدن
معانی دیگر : 1- (از نظر ارزش) ترقی کردن، بالا رفتن 2- (انگلیس) وارد دانشگاه شدن

انگلیسی به فارسی

برو بالا، بالا آمدن، صعود کردن


فراموش کردن سطر یا قطعه هنگام اجرای عمومی


صعود کردن


بالا رفتن قیمت


انگلیسی به انگلیسی

• ascend

مترادف و متضاد

Be built or erected


Rise or increase in price


Be consumed by fire


Forget lines or blocks during public performance


صعود کردن (فعل)
rise, ascend, mount, climb, go up, ramp, soar

بالا آمدن (فعل)
rise, uprise, surface, go up, upheave

جملات نمونه

1. The world is a ladder for some to go up and others to go down.
[ترجمه سارا] جهان نردبانی است که بعضی از آن بالا می روند و برخی پایین می آیند
[ترجمه ترگمان]جهان نردبانی است برای بالا رفتن و دیگران برای پایین رفتن
[ترجمه گوگل]دنیای یک نردبان است که برای بعضی ها می رود و دیگران می روند

2. The world is a ladder for some to go up and some down.
[ترجمه مسعود] دنیا پلکانی ست که بعضی ها بالا می روند و بعضی ها پایین
[ترجمه ترگمان]دنیا نردبانی است برای بالا رفتن و پایین رفتن
[ترجمه گوگل]دنیای نردبان برای بعضی ها بالا و پایین است

3. It's earier to run down the hill than go up.
[ترجمه مهدی شهنازی] پایین آمدن از تپه آسانتر از بالا رفتن از آن است.
[ترجمه ترگمان]باید از تپه پایین برویم تا بالا برویم
[ترجمه گوگل]بیشتر از آنکه قدم بزنید، تپه را پایین بیاورید

4. When will you go up to Cambridge University?
[ترجمه ترگمان]کی به دانشگاه کمبریج می روی؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی به دانشگاه کمبریج می روید؟

5. The truck driver changed gear to go up the hill.
[ترجمه مهدی شهنازی] راننده کامیون برای بالارفتن از تپه دنده عوض کرد.
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون را عوض کرد تا از تپه بالا برود
[ترجمه گوگل]راننده کامیون به سمت تپه حرکت کرد

6. An average electric bill might go up $2 or $3 per month.
[ترجمه مهدی شهنازی] متوسط صورتحساب برق ممکن است 2 تا 3 دلار در ماه افزایش یابد.
[ترجمه ترگمان]یک قبض برق معمولی ممکن است ۲ تا ۳ دلار در ماه افزایش یابد
[ترجمه گوگل]یک لایحه الکتریکی به طور متوسط ​​می تواند 2 دلار یا 3 دلار در هر ماه افزایش یابد

7. The newspapers say that the yen will go up soon .
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها می گویند که ین زودی به آنجا خواهد رفت
[ترجمه گوگل]روزنامه ها می گویند که ین به زودی افزایش خواهد یافت

8. If you would go up high, then use your own legs! Do not let yourselves carried aloft; do not seat yourselves on other people's backs and heads.
[ترجمه ترگمان]اگر از بالا بروی بالا، پس از پاهات استفاده کن! به خود اجازه ندهید شما را بالا ببرند، خود را به پشت و سر دیگران تکیه نکنید
[ترجمه گوگل]اگر بالا می آیید، سپس از پاهای خود استفاده کنید! اجازه ندهید که خودتان بالا برود؛ خودتان را در پشت و سر دیگر مردم قرار ندهید

9. He will go up to the Arctic Region.
[ترجمه ترگمان]او به منطقه قطب شمال خواهد رفت
[ترجمه گوگل]او به منطقه قطب شمال می رود

10. If love is a mountain, then if men go up, more women they will see while women will see fewer men.
[ترجمه ترگمان]اگر عشق یک کوه است، پس اگر مردان بالا بروند، زنان بیشتری خواهند دید در حالی که زنان مردان کمتری را خواهند دید
[ترجمه گوگل]اگر عشق یک کوه است، پس اگر مردان بالا بروند، زنان بیشتری خواهند دید، در حالی که زنان مردان کمتری خواهند دید

11. Prices will go up, I suppose.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها بالا می رود
[ترجمه گوگل]گمان می کنم قیمت ها بالا خواهد رفت

12. It's a virtual certainty that petrol will go up in price.
[ترجمه ترگمان]این یک قطعیت مجازی است که بنزین به قیمت بالا خواهد رفت
[ترجمه گوگل]این یک اطمینان مجازی است که بنزین در قیمت بالا خواهد رفت

13. Can you go up the stairs two steps at a time?
[ترجمه ترگمان]می توانید هر وقت دو قدم از پله ها بالا بروید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید دو مرحله در یک زمان به سمت پله ها بروید؟

14. Go up to the fork and turn left.
[ترجمه ترگمان] برو به سمت چنگال و بپیچ به چپ
[ترجمه گوگل]به چنگال بروید و به سمت چپ بروید

پیشنهاد کاربران

بالارفتن

افزایش دادن

ارتقا پیدا کردن

جلو رفتن


ساختن - ظاهر شدن - آتش گرفتن یا منفجر شدن - رفتن به دانشگاه - رفتن از یک شهر یا موقعیت پایین تر به شهری بزرگتر یا موقعیت بالاتر

وارد شدن

افزایش یافتن

به سمت جلو حرکت کردن

دوام آوردن

افزایش یافتن ( قیمت و . . . )

be built

housing developments went up"

رفتن بالا

حرکت به سمت بالا، افزایش، بالا آمدن، منفجر شدن یا شعله ور شدن ناگهانی، شروع به در س خواندن در دانشگاه یا ادامه درس خواندن بعد از تعطیلات، در موقعیت ثابت شدن ( یک تابلو ) ، ساخته شدن ( ساختمان ) .

Go up:
( ورزش ) از گروه خود بالا رفتن

Collins:👇👇👇👇
�In sport, if a team�goes up, they move to a higher division in a league. [BRIT]

Eg:I fancy Leicester to go up.
گمون کنم لستر از گروهش بالا بره.

بلند شدن

به سمت شمال رفتن

افزایش یا همون افزایش دادن

ایستادن. تقابل کردن.

آتش گرفتن

ساختن و انجام دادن
The only thing left was the white picket fence, and that was going up next week

نزدیک آمدن هم معنی approach و walk up ( to s. b )

Increase = Gose
معنی هردو به معنی افزایش و بالا رفتن هستند.


کلمات دیگر: