کلمه جو
صفحه اصلی

department store


معنی : فروشگاه، فروشگاه بزرگ
معانی دیگر : فروشگاه چند بخشی

انگلیسی به فارسی

فروشگاه عمومی، فروشگاه، فروشگاه بزرگ، فروشگاهی کههمه نوعجنسی در ان یافت میشود


انگلیسی به انگلیسی

• store which sells almost every type of product
a department store is a large shop which is divided into lots of sections, each of which sells a particular type of thing.

مترادف و متضاد

فروشگاه (اسم)
store, shop, department store, supermarket

فروشگاه بزرگ (اسم)
department store, supermarket, hypermarket

retail store


Synonyms: anchor store, chain store, dime store, discount store, five-and-dime store, outlet store, shop, store


جملات نمونه

1. The department store was thronged with people.
[ترجمه امیر] فروشگاه پر از مردم شده است.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه از مردم پر شده بود
[ترجمه گوگل]فروشگاهی با مردم خشنود شد

2. The department store is auctioning off the remaining inventory.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه بخش باقیمانده را به مزایده گذاشته است
[ترجمه گوگل]فروشگاهی از موجودی باقی مانده حراج می کند

3. One of the advantages of a department store is that you are left to yourself to try things on.
[ترجمه ترگمان]یکی از مزیت های یک فروشگاه زنجیره ای این است که شما از خودتان برای امتحان کردن کارها استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]یکی از مزایای یک فروشگاه واحد این است که شما برای انجام کارهای خود به خودتان اجازه داده اید

4. He crooked a necklace from that department store.
[ترجمه یوسف] او یک گردنبند از فروشگاه خرید و آن را کج کرد
[ترجمه ترگمان] اون یه گردن بند از اون فروشگاه crooked
[ترجمه گوگل]او یک گردنبند از فروشگاه آن را کج کرد

5. She bought the sofa at the department store.
[ترجمه بیتا کرمانی] اون از فروشگاه بزرگ مبل خرید
[ترجمه محمد امین] او مبل را از فروشگاه بزرگ خرید
[ترجمه ترگمان] اون مبل رو توی فروشگاه خرید
[ترجمه گوگل]او مبل در فروشگاه را خرید

6. There are four emergency exits in the department store.
[ترجمه ghazal] چهار درب اضطراری در فروشگاه بزرگ وجود دارد
[ترجمه ترجمه] چهار خروجی اضطراری در فروشگاه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چهار خروجی اضطراری در فروشگاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]چهار انبار اضطراری در فروشگاه وجود دارد

7. The department store carries a variety of leather shoes.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه این بخش دارای انواع مختلفی از کفش های چرمی است
[ترجمه گوگل]فروشگاهی انواع کفش های چرمی را حمل می کند

8. The department store had some shirts it had carried over from last year.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه چند تا پیراهنی داشت که از سال پیش انجام داده بود
[ترجمه گوگل]فروشگاهی تا به حال برخی از پیراهن های آن را از سال گذشته منتقل شده است

9. I browsed through the first floor of the department store.
[ترجمه ترگمان]من در طبقه اول فروشگاه بودم
[ترجمه گوگل]من از طریق طبقه اول فروشگاه داری مرور می کنم

10. The department store delivers free of charge.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه دارای بار رایگان است
[ترجمه گوگل]فروشگاه آنلاین رایگان ارائه می دهد

11. A department store sells many different things.
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه زنجیره ای خیلی چیزهای متفاوت می فروشد
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه واحد چیزهای مختلفی را به فروش می رساند

12. Posters were emblazoned on the walls of the department store.
[ترجمه ترگمان]روی دیواره ای فروشگاه بزرگ می درخشید
[ترجمه گوگل]پوسترها بر روی دیوارهای فروشگاه قرار گرفته بودند

13. The department store was $ 300, 000 to the bad in 199
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه در ۱۹۹ هزار دلار به میزان ۱۹۹ دلار بود
[ترجمه گوگل]فروشگاه بزرگ $ 300، 000 به بد در 199 بود

14. They went past the department store.
[ترجمه هستی] خارج شدند از فروشگاه
[ترجمه ترگمان]از فروشگاه خارج شدند
[ترجمه گوگل]آنها از فروشگاه خارج شدند

پیشنهاد کاربران

فروشگاه چند طبقه ای

فروشگاه برزگ و زنجیره ای

مرکز خرید

فروشگاه بزرگ

We want to the department store for shoping milk

پاساژ

فروشگاه بزرگ دارای همه چیز مثل لباس، خوراکی و. . .

A department store is a very large store that sells many different things

A department store is a large store that sells many diffrent things

فروشگاه مثل فروشگاه رفاه ( جایی که به بخش های مجزا تفکیک شده و در هر قسمت یک کالا ارائه میشه و همه یک صندوق مشترک دارند )


فروشگاهی بزرگ که دارای همه چیز هست ماکانند � هایپر استار �

فروشگاه بزرگی که همه نوع کالایی دراجاهست که هم میتواندخوراکی باشدوهم پوشاک ویاوسایل خانه واین فروشگاه شعبه های دیگری درسطح شهرباهمین نام داردمثل فروشگاه های شهروند_رفاه_اتکا وسایرفروشگاههای زنجیره ای دیگر

فروشگاه چند کاره

فروشگاهایی که همه چی میفروشن میشه

فروشگاه بزرگ و چند کاره

فروشگاه

فروشگاه بزرگ و زنجیره ای مثل هایپر مارکت ها

A depatment store is a very large store that sells many difgerent things . یعنی فروشگاه - مرکز خرید یا مکانی که در آن مغازه دار ها اجناس خود را به فروش می رسانند.

A very large store that sells different things in different parts of it, such as bags and clothes, and even different vegetables and foods.
فارسی:فروشگاه زنجیره ای
معنی فارسی سینونیم انگلیسی بالا:فروشگاه بسیار بزرگ که در بخش های مختلف آن چیز های مختلفی ماننده کیف و لباس و حتی سبزیجات و غذاهای مختلف فروخته می شود

A department store is a very large store that
sells many different thing 💛

فروشگاه بزرگ مثل فروشکاه رفاه خودمون،
A department store is a very large store that sells many different things.

فروشگاهی که در اون همه چیز باشد مثلا لباس، میوه، خوراکی و مواد غذایی، کفش و. . . .

فروشگاه
فروشگاه بزرگ
بازارچه

فروشگاه، فروشگاه بزرگ


فروشگاه، فروشگاه بزرگ
موادی که می فروشند : almost every thing but not usually good:bars, book, television, clothes, perfume

فروشگاه بزرگ
مرکزخرید

فروشگاه بزرگ
فروشگاهی که همه چیز توی آن هست
مانند:رفا، کوروش

فروشگاهی که دارای همه چیز است
مانند
لبا
لوازم خانگی
خوراکی
و. . .

فروشگاه های که همه چیز می فروشندمثلا:لباس، ماشین لباس شویی، خوردنی

فروشگاه بزرگ , فروشگاه زنجیره ای

– a department store sells many different things
– She bought the sofa at the department store
– We buy many things at the local department store


کلمات دیگر: