کلمه جو
صفحه اصلی

hereupon


معنی : از این رو، پس از این، در نتیجه این، متعاقب این
معانی دیگر : بلافاصله پس از این، فورا

انگلیسی به فارسی

درنتیجه این، از این رو، پس از این، متعاقب این


در اینجا، در نتیجه این، از این رو، پس از این، متعاقب این


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: on this.

(2) تعریف: immediately after this.

• upon this; following this

مترادف و متضاد

از این رو (قید)
accordingly, therefore, hence, since, hereupon

پس از این (قید)
hence, hereupon, henceforward

در نتیجه این (قید)
hereupon, hereon

متعاقب این (قید)
hereupon

جملات نمونه

1. the whistle sounded and hereupon the last passengers boarded the train
صوت به صدا درآمد و آخرین مسافران بی درنگ سوار ترن شدند.

2. Hereupon a rose-bush thus addressed it: "Miserable pride on account of borrowed sweetness!"
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، یک بوته گل سرخ بر روی آن نوشته شده بود: \"غرور بی نوا به خاطر شیرینی اقتباس شده!\"
[ترجمه گوگل]به این ترتیب یک گل رز بوش به آن اشاره کرد: 'غرور ناخوشایند به دلیل شیرین بودن قرض گرفته شده است!'

3. Hereupon the son says to his father, I will change myself into a large greyhound, and then you can earn a great deal of money by me.
[ترجمه ترگمان]پسر به پدرش می گوید: من خودم را به یک تازی بزرگ تبدیل می کنم، و بعد شما می توانید پول زیادی از من بگیرید
[ترجمه گوگل]در این هنگام پسر به پدرش می گوید، من خودم را به یک قبر بزرگ تبدیل می کنم، و پس از آن شما می توانید پول زیادی را از من به دست آورید

4. Hereupon, we hold this exhibition on the topic of "Loess Plateau".
[ترجمه ترگمان]Hereupon، ما این نمایشگاه را بر روی موضوع \"فلات Loess\" برگزار می کنیم
[ترجمه گوگل]در ضمن، ما این نمایشگاه را در مورد «لس فلوت» برگزار می کنیم

5. Hereupon he is nasty to find out his fox of friend in a hurry, the former of that caponizing detailed know well Said to say a small and softly.
[ترجمه ترگمان]در این موقع آقای فیربرادر با عجله گفت: بسیار خوب است که روباه را با عجله پیدا کرد
[ترجمه گوگل]پس از آن او تند و زننده برای پیدا کردن روباه خود را از دوستان در عجله، سابق که caponizing دقیق دانستن خوب Said گفتن کوچک و نرمی است

6. Hereupon the Father of Majesty emanated the Mother of Life and the Mother of Life emanated the first man.
[ترجمه ترگمان]در این اثنا پدر اعلی حضرت مادر زندگی و مادر زندگی را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در این زمان پدر وجدان مادر مادر را به دنیا آورد و مادر اول از مرد اول اخراج شد

7. Hereupon he knew for a certainty that it was his dear wife and his dear child, and he kissed them, and was glad, and said, "A heavy stone has fallen from off mine heart. "
[ترجمه ترگمان]وی با اطمینان کامل می دانست که همسر عزیزش و فرزند عزیزش است، و او آن ها را بوسید و گفت: \" سنگ سنگین از قلب من افتاده است \"
[ترجمه گوگل]از این رو او می دانست که اطمینان دارد که همسر عزیز و فرزند عزیزش است، و او را بوسید و خوشحال شد و گفت: سنگ سنگین از قلب من فرار کرده است '

8. Hereupon therefore the Jews sought the more to kill him, because he did not only break the sabbath, but also said God was his Father, making himself equal to God.
[ترجمه ترگمان]از این رو یهودیان می خواستند او را بکشند، زیرا او نه تنها روز سبت را تعطیل می کرد، بلکه می گفت که خداوند پدر اوست و خود را برابر خداوند می سازد
[ترجمه گوگل]بنابراین یهودیان به این ترتیب خواستار کشتن او شدند، زیرا او نه تنها سبت را شکست، بلکه گفت که خدا پدرش است، و خود را برابر با خدا می کند

9. Hereupon reporter will help a station address to tell that man, and gave him the fare, instruct he instanter takes 24 road cars or dozen of to the gulf salvage station in Liao's home.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر Hereupon به یک ایستگاه رادیویی کمک خواهد کرد تا به آن مرد بگوید، و کرایه را به او داد و به او دستور داد که ۲۴ ماشین جاده ای یا ده دوازده ماشین را به ایستگاه gulf در خانه Liao ببرد
[ترجمه گوگل]خبرنگار به این ترتیب به آدرس ایستگاه به این مرد کمک می کند و به او هزینه می دهد و دستور میدهد که او در 24 اتومبیل جاده یا ده ها تن از ایستگاه تعمیر و نگهداری خلیج در خانه لیائو را بگیرد

10. A coach was hereupon sent for, or pretended to be sent for.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، کالسکه ای به دنبال آن فرستاده شد، یا وانمود کرد که او را احضار کرده اند
[ترجمه گوگل]یک مربی به این ترتیب فرستاده شد، یا وانمود کرد که برای او فرستاده شود

11. Hereupon people no longer the character of the contented with monotone or portrait, but hope to deliver the video on the toil.
[ترجمه ترگمان]افراد Hereupon دیگر شخصیت of یکنواخت و یکنواخت را ندارند، اما امیدوار هستند که این ویدئو را بر روی کار خود تحویل دهند
[ترجمه گوگل]در ضمن، مردم دیگر شخصیت های مضر با یکنواخت و یا پرتره نیستند، اما امیدواریم ویدیو را بر روی وظیفه قرار دهند

12. Hereupon, the select make full worries of antrum cover up into the character all deeply, then smile to go on the strong life.
[ترجمه ترگمان]با این حال، انتخاب کنندگان، نگرانی های کامل خود را در مورد سرپوش گذاشتن بر روی شخصیت به طور عمیق و سپس لبخند زدن به زندگی قوی بیان می کنند
[ترجمه گوگل]در این صورت، انتخاب نگرانی کامل از antrum را پوشش می دهد به شخصیت همه عمیقا، و سپس لبخند بر روی زندگی قوی است

13. Hereupon, the passengers stumbled aboard.
[ترجمه ترگمان]آنگاه مسافران وارد کشتی شدند
[ترجمه گوگل]درنتیجه، مسافران بر روی صندلی نشستند

14. Hereupon the wise woman departed.
[ترجمه ترگمان]آنگاه زن عاقل از اتاق بیرون رفت
[ترجمه گوگل]در این هنگام زن عاقل ترک کرد

15. Some measures of vibration damping and noise reduction are hereupon recommended.
[ترجمه ترگمان]برخی از معیارهای میرایی ارتعاشی و کاهش نویز توصیه می شود
[ترجمه گوگل]بعضی از معیارهای کاهش ارتعاش و کاهش نویز توصیه می شود

The whistle sounded and hereupon the last passengers boarded the train.

صوت به صدا درآمد و آخرین مسافران بی‌درنگ سوار قطار شدند.



کلمات دیگر: