1. a glad shout
فریادی شادی آمیز
2. a glad spring sunrise
پگاه شادی بخش بهاری
3. the glad tidings of his birth
خبر شعف انگیز تولد او
4. i am glad to cooperate
با کمال میل همکاری می کنم.
5. i am glad to meet you
از ملاقات شما خوشحالم.
6. i was indeed glad to see you
واقعا از دیدن تو خوشحال شدم.
7. i would be glad to answer
با کمال میل جواب می دهم (خواهم داد).
8. to publish the glad tidings of peace
خبر خوشحال کننده ی صلح را به آگاهی همگان رساندن
9. we were ever so glad to meet her!
از ملاقات او بسیار مسرور شدیم !
10. our children and ourselves will be glad to see you
فرزندان و خودمان از دیدن شما خوشنود خواهیم شد.
11. The smell of the sea air makes you glad to be alive!
[ترجمه ترگمان]بوی هوای دریا تو را خوشحال می کند که زنده باشی!
[ترجمه گوگل]بوی هوا در دریا باعث می شود شما خوشحال باشید که زنده بمانید!
12. I'm glad to meet you. --So am I.
[ترجمه ترگمان]از دیدنت خوشحالم منم همینطور
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که با شما ملاقات می کنم --من هم همینطور
13. I am wondering if anyone would be glad to dine out with me?
[ترجمه ترگمان]نمی دانم آیا کسی خوشحال می شود که با من ناهار بخورد؟
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که آیا کسی خوشحال خواهد شد که با من شام بخورد؟
14. 'He doesn't need the pills any more. ' 'I'm glad about that. '
[ترجمه ترگمان]دیگر به قرص احتیاج ندارد از این بابت خوشحالم
[ترجمه گوگل]'او دیگر به قرص نیاز ندارد '' من خوشحالم که در مورد آن '
15. His wife has left him but he is glad to be quit of her.
[ترجمه ترگمان]زنش او را ترک کرده، اما از رفتن او خوشحال است
[ترجمه گوگل]همسر او او را ترک کرده است، اما او خوشحال است که از او رها شود
16. I'm glad to learn that you won first prize in the composition contest held at your school. I'd like to take this opportunity to offer my congratulations on your success.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که متوجه شدم اولین جایزه مسابقه در مدرسه تون برگزار شد دوست دارم از این فرصت استفاده کنم تا به موفقیت شما تبریک بگم
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که یاد بگیرم که جایزه اول را در مسابقه ترکیب در مدرسه خود به دست آورد من می خواهم از این فرصت استفاده کنم تا به موفقیت شما تبریک بگویم
17. I'm glad I've gotten to know you.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که تو رو می شناسم
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که شما را شناختم
18. I'm glad to number him with my friends and not my enemy.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که با دوستانم تماس می گیرم و دشمن من نیست
[ترجمه گوگل]خوشحالم که او را با دوستانم و نه دشمن من شمردم
19. Sending you a kiss to say I'm glad that you are mine. Happy the day!
[ترجمه ترگمان]دارم یه بوس برات می فرستم که بگی خوشحالم که مال منی ! روز مبارک
[ترجمه گوگل]به شما بسپارم که بگویم خوشحالم که شما من هستید مبارک روز