کلمه جو
صفحه اصلی

catastasis


معنی : دیباچه، مقدمه، حد اعلی و منتا درجه رل نمایش
معانی دیگر : (در نمایش های یونان و روم باستان) کاتاستاز، فروایست (بخش مهیج نمایش که کمی پیش از کاتاستروف یا فاجعه می آید)، pl بخش سوم داستان های باستانی که اوجمطلب دران بود، دردرام حداعلی ومنتها درجه رل نمایش

انگلیسی به فارسی

( catastases . pl ) بخش سوم داستان‌های باستانی که اوج مطلب در آن بود، دیباچه، مقدمه، (دردرام) حد اعلی و منتها درجه رل نمایش+


فاجعه، دیباچه، مقدمه، حد اعلی و منتا درجه رل نمایش


انگلیسی به انگلیسی

• intense action before the climax of a drama

مترادف و متضاد

دیباچه (اسم)
incipience, introduction, exordium, foreword, preface, catastasis, preamble

مقدمه (اسم)
induction, preliminary, start, incipience, foretoken, introduction, exordium, preface, proem, catastasis, preamble, prelude, prologue, forepart, front matter, lead-up, protasis

حد اعلی و منتا درجه رل نمایش (اسم)
catastasis


کلمات دیگر: