1. The gastrointestinal investigations comprised sigmoidoscopy, barium enema and upper intestinal endoscopy as these are most readily available in the United Kingdom.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات معده و روده شامل sigmoidoscopy، barium enema و روده ای فوقانی بیشتر است، چرا که این مواد به راحتی در انگلستان در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]تحقیقات مربوط به دستگاه گوارش شامل سیگموئیدوسکوپی، انمی باریم و اندوسکوپی روده فوقانی بود، زیرا این موارد به راحتی در انگلستان در دسترس است
2. Information about the nature of the enema was withheld from the clinician involved in assessments.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در مورد ماهیت of از متخصص بالینی دخیل در ارزیابی ها منع شده بود
[ترجمه گوگل]اطلاعات مربوط به ماهیت آنما از متخصص بالینی در ارزیابی ها متوقف شد
3. A barium enema performed at seven years disease duration showed recurrent polyps.
[ترجمه ترگمان]A barium که در مدت هفت سال انجام شد، polyps بازگشتی را نشان داد
[ترجمه گوگل]یک بروموم انما که در طول مدت بیماری 7 سال انجام شد، پلیپ های مکرر را نشان داد
4. I was shaved, given an enema, sent to shower and then directed to a bed in the delivery room.
[ترجمه ترگمان]اصلاح شدم، an تجویز کردند، به حمام فرستاده شدند و سپس به سوی تختی در اتاق تحویل هدایت شدند
[ترجمه گوگل]من، با توجه به انما، تراشیده شدم، به دوش فرستادم و سپس به تخت در اتاق تحویل رفتم
5. Barium follow-through, gastroscopy, sigmoidoscopy, barium enema, abdominal ultrasound scan, and chest radiograph were all normal.
[ترجمه ترگمان]Barium، through، sigmoidoscopy باریم، enema باریم برای اسکن فراصوت و عکس سینه، همه چیز عادی بود
[ترجمه گوگل]پیگیری باریوم، گاستروسکوپی، سیگموئیدوسکوپی، انیمه باریوم، اسکن اولتراسوند شکم و رادیوگرافی قفسه سینه طبیعی بود
6. A soapy enema was given daily to avoid accumulation of faeces.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تجمع of از enema صابون استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]انزلی صابون در روز برای جلوگیری از انباشت مدفوع داده شد
7. She'd never had an enema, and had always dreaded the thought of it.
[ترجمه ترگمان]تا به حال an نکرده بود و همیشه از فکر این موضوع می ترسید
[ترجمه گوگل]او هیچ وقت انما نداشت و همیشه از این فکر میکرد
8. Caffeine enemas are given four hourly, as well as castor oil - orally or by enema - to aid detoxification.
[ترجمه ترگمان]تصفیه کافئین به مدت ۴ ساعت و همچنین روغن کرچک یا by enema - برای کمک به سم زدایی، داده می شود
[ترجمه گوگل]دشمنان کافئین به مدت 4 ساعت و همچنین روغن کرچک - به صورت خوراکی یا انما - برای سم زدایی کمک می کنند
9. A small bowel enema examination was normal.
[ترجمه ترگمان]آزمایش enema روده، عادی بود
[ترجمه گوگل]معاینه کوچک انگلی روده ای طبیعی بود
10. To establish one enema as clearly superior would have required many more patients.
[ترجمه ترگمان]تا یکی از داروهای تجویز شده به طوری که به وضوح بهتر بود، بسیاری از بیماران را مورد نیاز قرار می داد
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک انما به وضوح برتر، بیماران بیشتری نیاز داشتند
11. Methods A cleansing enema of the colon through the stem of appendix and a ileostomy were performed.
[ترجمه ترگمان]روش های تصفیه enema cleansing از طریق ساقه of و a انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها: آنما پاکسازی کولون از طریق ساقه آپاندیس و یک ایلئواستومی انجام شد
12. Methods Barium meal study and enteroclysis (small bowel enema)were performed in 23 patients with incomplete small bowel obstruction due to small bowel diseases confirmed by operation.
[ترجمه ترگمان]روش های بررسی وعده غذا و enteroclysis (enema روده کوچک)در ۲۳ بیمار با ممانعت از روده کوچک ناقص به خاطر بیماری های روده کوچک تایید شده توسط عمل انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها: مطالعه یک غذای باریم و Enteroclysis (انس کوچک روده) در 23 بیمار مبتلا به انسداد کامل کامل کولون به علت بیماری های کوچک روده تایید شده توسط عمل انجام شد
13. Colonoscopy was carried out under light sedation after standard laxative and bowel enema preparation.
[ترجمه ترگمان]colonoscopy پس از laxative استاندارد و آماده سازی enema، تحت sedation سبک انجام شد
[ترجمه گوگل]کولونوسکوپی پس از آماده سازی آنزیم ملکولی و روده ای تحت آرامش نور انجام شد
14. At the onset she had been referred to a surgeon and had a normal barium enema and chest x ray.
[ترجمه ترگمان]در آغاز، او به یک جراح اشاره کرده بود و enema مصنوعی طبیعی به بینی و اشعه ایکس وصل کرده بود
[ترجمه گوگل]در ابتدای او به جراح مراجعه کرده بود و دارای آنمی عادی و سینه اشنایی بود
15. I was in the process of administering a barium enema.
[ترجمه ترگمان]من در فرآیند مدیریت a barium بودم
[ترجمه گوگل]من در حال فرآیند مدیریت یک انیمۀ باریم بودم