کلمه جو
صفحه اصلی

cavil


معنی : عیب جویی، خرده گیری، عیب جویی کردن، خردهگیری کردن، عیب گرفتن، عیب گرفتن از
معانی دیگر : بهانه گیری کردن، (بدون دلیل کافی) خرده گیری کردن، غر زدن، نق زدن، محاجه کردن (بیشتر با at و about به کار می رود)، خرده گیری بی جا، غرولند

انگلیسی به فارسی

خرده‌گیری کردن، عیب‌جویی کردن، خرده‌گیری، عیب‌جویی


کاویل، عیب جویی، خرده گیری، عیب جویی کردن، خردهگیری کردن، عیب گرفتن، عیب گرفتن از


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cavils, caviling, caviled
• : تعریف: to make petty criticisms or objections; carp (usu. fol. by "at" or "about").
مترادف: carp, nitpick, pick, quibble
مشابه: bicker, crab, haggle, nag, niggle

- He tried to discuss his plans with his father in private, knowing his mother's tendency to cavil.
[ترجمه ترگمان] او سعی کرد درباره برنامه های خود با پدرش در بخش خصوصی صحبت کند و از تمایل مادرش به cavil خبر داشت
[ترجمه گوگل] او سعی کرد طرح های خود را با پدرش به صورت خصوصی درنظر بگیرد، که می دانست گرایش مادرش به جوشیدن است
- Senators of the opposite party caviled at the plan put forward by the junior senator.
[ترجمه ترگمان] سناتورها از حزب مخالف که در این نقشه کار می کنند، از طرف سناتور سوم به جلو حرکت می کنند
[ترجمه گوگل] سناتورهای حزب مخالف در برنامه ای که توسط سناتور کمیته پیشنهادی ارائه می شود، مخفی شده است
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to raise petty objections to; quibble about.
اسم ( noun )
مشتقات: cavilingly (adv.), caviler (n.)
• : تعریف: a petty and irritating objection.
مترادف: quibble
مشابه: beef, bellyache, bitch, gripe

• complain, criticize, find fault
if someone cavils, they complain about things that are unimportant; a formal word.

مترادف و متضاد

عیب جویی (اسم)
reproach, denunciation, criticism, cavil

خرده گیری (اسم)
cavil

عیب جویی کردن (فعل)
impeach, criticize, carp, cavil, find faults, nag, vituperate

خرده گیری کردن (فعل)
fuss, cavil

عیب گرفتن (فعل)
cavil, red-pencil

عیب گرفتن از (فعل)
cavil, find fault

quibble


Synonyms: find fault, criticize, carp


جملات نمونه

1. when their cavil ended, the train had already left
هنگامی که محاجه ی آنها تمام شد ترن رفته بود.

2. Let us not cavil too much.
[ترجمه ترگمان]اما از این حرف نمی زند
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که ما بیش از حد نگران باشیم

3. I don't think this is the time to cavil at the wording of the report.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم که این وقت کسی باشد که از متن گزارش انتقاد کند
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم این زمان برای بیان گزارش باشد

4. The one cavil I have about the book is that it is written as a diary.
[ترجمه ترگمان]نکته ای که در مورد کتاب دارم این است که آن به صورت یک دفتر یادداشت نوشته شده است
[ترجمه گوگل]یکی از مواردی که من در مورد این کتاب می دانم این است که آن را به عنوان یک دفتر خاطرات نوشته شده است

5. However, my purpose here is not to cavil, nor to review the exhibition as a whole.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هدف من در اینجا این نیست که به طور کلی نمایشگاه را بررسی و بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال، هدف من در اینجا این است که نه به کاویل و نه برای بررسی نمایشگاه به طور کلی

6. Although Chief Constables cavil occasionally they treat circulars as commands.
[ترجمه ترگمان]هر چند که constables cavil گهگاه دستورالعمل هایی را به عنوان دستور درمان می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه Chief Constables گاهی اوقات cavil آنها درمان مدار به عنوان دستورات

7. No one could cavil with that, either then, or in historical retrospect.
[ترجمه ترگمان]در آن هنگام هیچ کس نمی توانست با آن یا به گذشته تاریخی بیندیشد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند با آن، یا پس از آن، و یا در تاریخ گذشته نگاهی بیندازد

8. Even he could find nothing to cavil about.
[ترجمه ترگمان]حتی در این مورد چیزی به نظر نمی آمد
[ترجمه گوگل]حتی او چیزی برای پیدا کردن چیزی نداشت

9. Anne, far from wishing to cavil at the pleasure, replied, "I can easily believe it. "
[ترجمه ترگمان]آن، که از صمیم قلب آرزو می کرد با کمال میل موافقت کند، پاسخ داد: \" من به آسانی می توانم آن را باور کنم \"
[ترجمه گوگل]آن، دور از خواسته به لذت بردن از خنده، پاسخ داد: 'من به راحتی می توانم آن را باور '

10. Most practitioners reject the idea of a " new science " and cavil even at the word futurology.
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد حرفه ای ایده \"علم جدید\" و \"cavil\" را حتی در کلمه \"futurology\" رد می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر تمرینکنندگان ایده ی 'علم جدید' را رد می کنند و حتی در واژه ی futurology می گویند

11. There was a time when people loved to carp and cavil at the post-1980s generation, either referring to them as the "beat generation" or claiming they were wet behind the ears.
[ترجمه ترگمان]زمانی بود که مردم عاشق کپور و cavil در نسل بعد از دهه ۱۹۸۰ بودند، یا به آن ها به عنوان \"نسل کتک خورده\" اشاره می کردند و یا ادعا می کردند که پشت گوش ها تر هستند
[ترجمه گوگل]زمانی بود که مردم در سالهای پس از 1980 میلادی قارچ را دوست داشتند و یا به آنها �نسل بیت� اشاره می کردند و یا ادعا می کردند که در پشت گوش ها مرطوب هستند

Today my wife kept caviling about the children.

امروز زنم مرتب درباره‌ی بچه‌ها نق زد.


When their cavil ended, the train had already left.

هنگامی که خرده‌گیری آنها تمام شد، ترن رفته بود.



کلمات دیگر: