کلمه جو
صفحه اصلی

cathedral


معنی : کلیسای جامع
معانی دیگر : کلیسای بزرگ (که در مرکز قلمرو اسقف قرار دارد و مسند اسقف در صدر آن قرار گرفته)، هر کلیسای بزرگ و مجلل، وابسته به یا دارای مسند یا صندلی اسقف، معتبر، رسمی

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the principal church of a bishop's diocese, containing his official throne.

(2) تعریف: a large and important church.

- The wedding took place in a beautiful cathedral with magnificent stained glass windows.
[ترجمه ترگمان] عروسی در یک کلیسای جامع زیبا با پنجره های مجلل با پنجره های مجلل برگزار شد
[ترجمه گوگل] عروسی در کلیسای زیبا با پنجره های شیشه ای رنگارنگ انجام گرفت
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a church containing the bishop's throne.

(2) تعریف: authoritative, as coming from an official source.

(3) تعریف: resembling some feature of a cathedral.

- Their house has a cathedral ceiling.
[ترجمه ترگمان] خانه آن ها یک سقف جامع دارد
[ترجمه گوگل] خانه آنها دارای سقف کلیسای جامع است

• main church of a diocese (district under a bishop)
a cathedral is a large important church which has a bishop in charge of it.

مترادف و متضاد

کلیسای جامع (اسم)
cathedral

large church


Synonyms: basilica, bishop’s seat, chancel, holy place, house of God, house of prayer, house of worship, minster, place of worship, sanctuary, temple


جملات نمونه

1. a cathedral close
حیاط کلیسا

2. a gothic cathedral
کلیسای بزرگ به سبک گوتیک

3. a noble cathedral
کلیسای با عظمت

4. the chime of the cathedral bells can be heard from afar
آهنگ ناقوس های کلیسا از دور به گوش می رسد.

5. the visitation of a cathedral by a bishop
سرکشی به یک کلیسای جامع توسط مطران

6. This street offers a fine vista of the cathedral.
[ترجمه ترگمان]این کوچه دورنمای خوبی از کلیسای جامع ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این خیابان یک نمایش خوب از کلیسای جامع ارائه می دهد

7. The cathedral was completely rebuilt in 1425 after it had been destroyed by fire.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع به طور کامل در ابتدا بعد از ویرانی توسط آتش بازسازی شد
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع به طور کامل در سال 1425 پس از آن که توسط آتش نابود شده بود بازسازی شد

8. The cathedral is a venerable building.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع یک ساختمان مشهور است
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع یک ساختمان معتبر است

9. The baby was christened in St. Paul's Cathedral.
[ترجمه ترگمان]این کودک در کلیسای جامع سنت پول غسل تعمید داده شد
[ترجمه گوگل]کودک در کلیسای سنت پل تعمید یافت

10. The ceiling of the cathedral glittered with gold.
[ترجمه ترگمان]سقف کلیسای جامع با طلا می درخشید
[ترجمه گوگل]سقف کلیسای جامع با طلای پر زرق و برق

11. Stories about ghosts in the cathedral have entered the mythology of the town.
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد ارواح در کلیسای جامع وارد اساطیر شهر شده اند
[ترجمه گوگل]داستان هایی درباره ارواح در کلیسای جامع به اساطیر شهر آمده است

12. The cathedral was destroyed by the Great Fire of 1136 AD.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع به وسیله آتش بزرگ ۱۱۳۶ پس از میلاد تخریب شد
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع توسط آتش بزرگ 1136 میلادی نابود شد

13. The vault of this cathedral is very high.
[ترجمه ترگمان]گاوصندوق این کلیسای خیلی بالاست
[ترجمه گوگل]طاق این کلیسای جامع بسیار زیاد است

14. The demonstrators had gathered in the cathedral square.
[ترجمه ترگمان]تظاهرات کنندگان در میدان کلیسای جامع جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان در میدان کلیسای جامع جمع شده بودند

15. He was enthroned as archbishop in Canterbury Cathedral in 1980.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۸۰ به عنوان اسقف اعظم در کلیسای جامع کانتربری منصوب شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان اسقف اعظم در کلیسای جامع کانتربری در سال 1980 میلادی پیوست

16. His funeral will be on Thursday at Blackburn Cathedral.
[ترجمه ترگمان]تشییع جنازه او در روز پنجشنبه در کلیسای جامع بلکبرن برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]مراسم تدفین او در روز پنج شنبه در کلیسای جامع بلکبرن برگزار خواهد شد

17. Salisbury Cathedral is remarkable for its high standard of craftsmanship.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع سالیسبری برای استاندارد بالای این مهارت قابل توجه است
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع سلیسبوری با توجه به استانداردهای بالای آن، قابل توجه است

پیشنهاد کاربران

کلیسا

cathedral: a large, important church

e. g. A guide conducts tours of the cathedral every afternoon at 2. 00
یک راهنمای تور هر روز بعدازظهر ساعت ۲ هدایت می کند تورهای بازدید از آن کلیسای جامع را

Chapel میشه مینی کلیسا
Church میشه کلیسا
Cathedral میشه کلیسای بزرگ و جامع که توسط یک اسقف گردانیده میشود


C H A P E L :
noun
1 [count] :
🔴a small church
■a country chapel
■a wedding chapel in Las Vegas
2 [count] :
🔴 a room or small building that is used for private church services or prayer by a family or group
■school/hospital/prison chapels
■the family's private chapel
3 [count] :
🔴 a room or area in a church that is used for prayer or small religious services
■Church services will be held in the chapel this week.
4 [noncount] :
🔴Christian religious services held in a chapel
■At our school, we always went to chapel twice a day.


C H U R C H :
noun
[count] :
🔴a building that is used for Christian religious services


C A T H E D R A L :
🔴the main church of an area that is headed by a bishop

a religious building

کلیسای جامع


کلمات دیگر: