1. You shouldn't deride their efforts.
[ترجمه ترگمان]تو نباید تلاششان را تمسخر کنی
[ترجمه گوگل]شما نباید تلاش های خود را نادیده بگیرید
2. Leave it to the intellectuals to deride romance novels.
[ترجمه ترگمان]آن را به روشنفکران واگذار کنید تا رمان های عاشقانه را مسخره کنند
[ترجمه گوگل]آن را به روشنفکران برسانید تا رمانهای عاشقانه را کنار بگذارید
3. Impotent old devils and dried-up hags always deride the efforts of the young.
[ترجمه Ali] شیاطین پیر ناتوان و عجوزه های مسن همیشه تلاش های جوانان را مسخره می کنند.
[ترجمه ترگمان]Impotent پیر و dried خشکیده همیشه تلاش جوانان را می کنند
[ترجمه گوگل]شیاطین نابکار قدیم و همیشگی هایش همیشه تلاش های جوانان را برآورده می کنند
4. And now laughing friends deride tears I cannot hide.
[ترجمه ترگمان]و حالا دوستان خندان می خندند و نمی توانم پنهان کنم
[ترجمه گوگل]و اکنون دوستان خنده دار از اشک می ریزند نمی توانم پنهان کنم
5. But though she and Barack Obama deride NCLB publicly, each endorses the idea of accountability.
[ترجمه ترگمان]اما هر چند او و باراک اوباما NCLB را به طور عمومی مسخره می کنند، هر یک ایده پاسخگویی را تایید می کنند
[ترجمه گوگل]اما هرچند او و باراک اوباما به صورت عمومی از NCLB سرزنش می کنند، هرکدام از این ایده پاسخگوئی را تایید می کنند
6. It's easy enough to deride this advice from a vantage point of false pragmatism.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی آسان است که این توصیه را از نقطه نظر برتر از عمل گرایی کاذب مورد تمسخر قرار دهید
[ترجمه گوگل]این به اندازه کافی آسان است که این توصیه را از نقطه نظر پراگماتیسم دروغین برطرف کند
7. Quite often, his sense of superiority makes him deride her opinions.
[ترجمه امیر] اغلب، حس برتری او موجب میشود عقاید دیگران را مورد تمسخر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]اغلب، حس برتری او موجب می شود که او عقاید خود را مورد تمسخر قرار دهد
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات او احساس برتری او را می فهمد
8. Republicans deride the overall plan as a “job killer” intended to revive class warfare, soak the rich and burden business too much at a time of economic hardship.
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان طرح کلی را به عنوان یک \"قاتل کار\" مورد تمسخر قرار می دهند که قصد دارد جنگ طبقاتی را احیا کند، ثروتمندان را خیس کند و بار اقتصادی را بیش از حد تحمل کند
[ترجمه گوگل]جمهوریخواهان طرح کلی را به عنوان «قاتل شغلی» در نظر می گیرند که به منظور احیای جنگ طبقاتی، در زمان سختی اقتصادی، کار غنی و بارور را خیس می کند
9. Some critics deride the group as self - appointed food police.
[ترجمه ترگمان]برخی از منتقدان این گروه را به عنوان پلیس غذایی خود منصوب می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان این گروه را به عنوان پلیس مواد غذایی خود منصوب می کنند
10. You should not deride children for their failures; you should encourage them to try again.
[ترجمه ترگمان]نباید بچه ها را به خاطر their مسخره کنید؛ باید آن ها را تشویق کنید که دوباره امتحان کنند
[ترجمه گوگل]شما نباید کودکان را برای شکست های خود تحسین کنید شما باید آنها را تشویق کنید دوباره امتحان کنید
11. They deride his effort as childish.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش او را به صورت کودکی مسخره کردند
[ترجمه گوگل]آنها تلاش خود را به عنوان بچه گربه تحسین می کنند
12. They deride every fortress, For they heap up dirt and take it.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر دژ را ریشخند می کنند، زیرا آن ها خاک و خاک می کنند و آن را برمی دارند
[ترجمه گوگل]آنها هر قلعه را می برند، زیرا خاک را خاک می کشند و آن را می گیرند
13. Feel free to deride me for my mistakes.
[ترجمه ترگمان]میتونی منو به خاطر اشتباه ات منو گول بزنی
[ترجمه گوگل]احساس می کنم به اشتباهات من را تحمل کنم
14. Help others, do not deride.
[ترجمه ترگمان]به دیگران کمک کنید، ریشخند نکنید
[ترجمه گوگل]به دیگران کمک نکنید