کلمه جو
صفحه اصلی

heroin


معنی : هروئین
معانی دیگر : هروئین (گرد سپید و بلورین به فرمول c17h17no(c2h3o2)2 که از مورفین گرفته می شود و بسیار معتاد کننده است)

انگلیسی به فارسی

هروئین


هروئین، هروئين


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an illegal addictive narcotic made from morphine that is usu. mixed with water and taken by injection.

• addictive narcotic which is made from morphine
heroin is a powerful drug which some people take for pleasure, but which they can become addicted to.

مترادف و متضاد

هروئین (اسم)
heroin

smack


Synonyms: big H, candy, crap, diacetylmorphine, doojee, dope, drug, flea powder, H, hard stuff, horse, junk, mojo, narcotic, opium, scag, white stuff


جملات نمونه

1. heroin addiction nourishes other criminal activities
اعتیاد به هرویین به شیوع فعالیت های تبهکارانه کمک می کند.

2. ahmad sniffs heroin
احمد هروئین استنشاق می کند.

3. he shoots heroin every night
هر شب هروئین می زند.

4. it is said that heroin addiction and criminality go hand in hand
می گویند اعتیاد به هرویین و تبهکاری با هم مرادف اند.

5. such hard drugs as heroin
مواد مخدر قوی مانند هروئین

6. only a birdbrain would use heroin
فقط آدم های کم عقل هروئین مصرف می کنند.

7. smugglers have smuggled tons of heroin into the country
قاچاقچیان چندین تن هروئین به کشور قاچاق کرده اند.

8. the barber shop is a front for their illegal trade in heroin
مغازه ی سلمانی،داد و ستد غیر قانونی هروئین توسط آنان را مستتر می کند.

9. Several of her friends were mainlining heroin.
[ترجمه ترگمان]چند تا از دوستاش هروئین مصرف میکردن
[ترجمه گوگل]چند نفر از دوستانش هروئین را مستقر کردند

10. Many of the women are addicted to heroin and cocaine.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این زنان معتاد به هروئین و کوکائین هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان معتاد به هروئین و کوکائین هستند

11. The US heroin market now appears to have reached a plateau.
[ترجمه ترگمان]اکنون به نظر می رسد که بازار هروئین آمریکا به فلات رسیده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که بازار هروئین ایالات متحده به فلات می رسد

12. He then began dealing in heroin.
[ترجمه ترگمان] اون بعد شروع به معامله با هروئین کرد
[ترجمه گوگل]پس از آن او شروع به خرید در هروئین کرد

13. By that time he was mainlining heroin.
[ترجمه ترگمان]در اون زمان اون هروئین مصرف می کرد
[ترجمه گوگل]تا آن زمان او هروئین را به طور مستقیم نصب کرد

14. He was addicted to heroin at the age of 1
[ترجمه ترگمان]او در سن ۱ سالگی به هروئین معتاد شد
[ترجمه گوگل]او در سن 1 سالگی به هروئین معتاد شد

15. These young people die wholesale from heroin overdoses.
[ترجمه ترگمان]این جوانان به طور عمده از مصرف بیش از حد اعتیاد جان خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]این جوانان بزرگتر از مصرف بیش از حد هروئین میمیرند

16. He was high on heroin at the time.
[ترجمه ترگمان]اون موقع داشت هروئین مصرف می کرد
[ترجمه گوگل]در آن زمان هروئین بالا بود

پیشنهاد کاربران

هروئین ( نوعی مواد مخدر )

هِرُ اِن

Heroin هروئین ( ماده مخدر )
Heroine اسم مونث

این دو Homophones هستن. مثل هم تلفظ میشن

بقیه Homophone ها :
HOLE / WHOLE
THRONE / THROWN
PAUSE / PAWS


کلمات دیگر: