1. a glimmer of hope
کوره امید
2. a glimmer of intelligence
اندکی هوش
3. the glimmer of their torches
نور ضعیف مشعل های آنها
4. The sunken sailing-boat was a glimmer of white on the bottom.
[ترجمه ترگمان]کشتی غرق شده کشتی در ته دریا یک روشنایی سفید دیده می شد
[ترجمه گوگل]قایق قایقرانی غرق شد و در پایین آن، نور سفید بود
5. A glimmer of amusement showed in her eyes.
[ترجمه ترگمان]برقی از شادی در چشمانش پدیدار شد
[ترجمه گوگل]یک چشم انداز سرگرمی در چشم او نشان داد
6. I caught the glimmer of a smile in his eyes.
[ترجمه ترگمان]درخشش لبخندی را در چشمانش دیدم
[ترجمه گوگل]من درخشش چشمکی از لبخند گرفتم
7. Despite an occasional glimmer of hope, this campaign has not produced any results.
[ترجمه ترگمان]با وجود بارقه ای از امید، این کمپین هیچ نتیجه ای نداشته است
[ترجمه گوگل]با وجود گهگاه گهواره امید، این کمپین هیچ نتیجهای نداشته است
8. We saw a glimmer of light in the distance.
[ترجمه ترگمان]نوری از دور دیده شد
[ترجمه گوگل]ما یک فاصله بین نور را دیدیم
9. This month's sales figures offer a glimmer of hope for the depressed economy.
[ترجمه ترگمان]ارقام فروش این ماه نشان دهنده امید برای اقتصاد افسرده هستند
[ترجمه گوگل]ارقام فروش این ماه یک چشم انداز امید برای اقتصاد افسرده را نشان می دهد
10. There is still a glimmer of hope.
[ترجمه ترگمان]هنوز بارقه ای از امید وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنوز یک چشم انداز امید وجود دارد
11. The faint glimmer of an idea had crept into his mind.
[ترجمه ترگمان]سوسوی ضعیفی از این ایده به ذهنش خزیده بود
[ترجمه گوگل]درخشش ضعیف ایده ای به ذهنش افتاد
12. Through the murk there was a faint glimmer of light.
[ترجمه ترگمان]در میان علف ها بارقه ای از نور وجود داشت
[ترجمه گوگل]از طریق قهوه ای، پرتوهای ناهموار نور وجود داشت
13. She said the unemployment figures were a glimmer of hope .
[ترجمه ترگمان]او گفت که آمار بیکاری بازتابی از امید است
[ترجمه گوگل]او گفت که آمار بیکاری پر از امید است
14. He could see the glimmer of fresh paint on the woodwork.
[ترجمه ترگمان]می توانست برق نقاشی تازه را روی چوب woodwork ببیند
[ترجمه گوگل]او می تواند درخشش رنگ تازه بر روی چوب را ببیند