کلمه جو
صفحه اصلی

envenom


معنی : الوده کردن، زهرالود کردن، رهراگین کردن ، مشوب کردن
معانی دیگر : (مجازی) کین مند کردن، کین آگین کردن، تلخ کام کردن، (مجازی) مسموم کردن، زهرین کردن، زهردار کردن، سم در چیزی (یا روی چیزی) قرار دادن، زهرآگین کردن، رهراگین کردن مج مشوب کردن

انگلیسی به فارسی

زهرآلودکردن، زهراگین کردن (مج) آغشته کردن، آلوده کردن


envenom، زهرالود کردن، الوده کردن، رهراگین کردن ، مشوب کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: envenoms, envenoming, envenomed
(1) تعریف: to make poisonous as by the insertion of venom.

(2) تعریف: to cause to be resentful or hostile.
مشابه: embitter

• make venomous; fill with hate; poison

مترادف و متضاد

الوده کردن (فعل)
imbrue, defile, befoul, infect, envenom, mess, muck, smutch

زهرالود کردن (فعل)
poison, envenom, empoison

رهراگین کردن ، مشوب کردن (فعل)
envenom

جملات نمونه

1. "Surprise Attacks" (Combat): This talent now correctly prevents "Envenom" from being dodged.
[ترجمه ترگمان]\"حمله غافلگیرانه\" (نبرد): این استعداد در حال حاضر به درستی از جاخالی دادن جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]'حملات شگفت انگیز' (مبارزه): این استعداد در حال حاضر به درستی مانع Envenom از dodged

2. Envenom : The tooltip values have been corrected to be accurate.
[ترجمه ترگمان]Envenom: مقادیر tooltip تصحیح شده اند تا دقیق باشند
[ترجمه گوگل]Envenom: مقادیر Tooltip برای صحت تصحیح شده اند

3. Surprise Attacks": This talent now correctly prevents "Envenom" from being dodged.
[ترجمه ترگمان]حمله غافلگیرانه: این استعداد در حال حاضر به درستی از dodged شدن جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]حملات شگفت انگیز: این استعداد در حال حاضر به درستی جلوگیری از Envenom را از دست داده است

4. Glyph of Envenom -- Your Envenom ability no longer consumes Deadly Poison from your target.
[ترجمه ترگمان]Glyph - - توانایی Envenom شما دیگر زهر کشنده را از هدف خود مصرف نمی کند
[ترجمه گوگل]گویا Envenom - توانایی Envenom شما دیگر سم مرگبار از هدف خود را مصرف می کند

5. Any melee criticing strike! including those from speciing intrusions (Mutilgot! Envenom! etc). It will not proc from poison crits.
[ترجمه ترگمان]این جنگ به جنگ منجر شده؟ که شامل اون intrusions غیر مجاز هم میشه! envenom - - - - - - - غیره و غیره از سم \"crits\" خبری نیست
[ترجمه گوگل]هر متفکر منتقد اعتصاب! از جمله آنهایی که از نفوذ های گمراه کننده (Mutilgot! Envenom و ) استفاده می کنند این از مواد شیمیایی سمی نیست

6. Any melee criticing strike: including those from speciing disorder (Mutilgot: Envenom: etc). It will not proc from poison crits.
[ترجمه ترگمان]هر گونه آشوب و برخورد شدید از جمله اختلالات from (Mutilgot: Envenom: Envenom و غیره) این به تعویق انداختن سم poison نیست
[ترجمه گوگل]هر متفکر انتقاد از اعتصاب: از جمله کسانی که از اختلال متخصصین (Mutilgot: Envenom: و غیره) این از مواد شیمیایی سمی نیست

Border disputes envenomed the relations between the two countries.

مناقشات مرزی روابط میان دو کشور را زهرآلود می‌کرد.


پیشنهاد کاربران

به نظرم بهتره براش یه معادل ساخته بشه. توی کتابی که دارم ترجمه میکنم envenom یه عملیه که اتفاق میوفته و زهر وارد بدن میشه.
به نظرم زهرزدگی یا چیزی مشابهش باید استفاده بشه چون تو فارسی معادلی براش پیدا نکردم
هر کی معادلی براش پیدا کرد یه پیام به من بده
Niayesh. Forghani@yahoo. com


کلمات دیگر: