1. The city was entombed in volcanic lava.
[ترجمه ترگمان]این شهر در سنگ های آتشفشانی مدفون شده بود
[ترجمه گوگل]این شهر در گدازه آتشفشانی غرق شد
2. Some students were entombed in the ruins of the school house.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشجویان در خرابه های خانه مدرسه دفن شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانش آموزان در خرابه های خانه مدرسه غرق شدند
3. Many people were entombed in the rubble of the bombed buildings.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در زیر آوار ساختمان های بمباران شده قرار دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در مجاورت ساختمان های بمباران غرق شدند
4. The nuclear waste has been entombed in concrete many metres under the ground.
[ترجمه ترگمان]زباله هسته ای در بتون بسیار زیادی زیر زمین مدفون شده است
[ترجمه گوگل]زباله های هسته ای در بتن چند متر زیر زمین فرو می ریزند
5. Many miners were entombed in the cave when there was an accident at the mine.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از معدنچیان در غار، زمانی که حادثه ای در معدن رخ داد، دفن شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از معدنچیان در غار غرق شدند زمانی که یک حادثه در معدن اتفاق افتاد
6. As many as 1 000 people were dead, entombed in collapsed buildings.
[ترجمه ترگمان]همانطور که بیش از ۱۰۰۰ نفر کشته شدند، در ساختمان های فرو افتاده مدفون شدند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر جان خود را از دست دادند و در ساختمان های فرو ریختند
7. The Westminster Abbey entombs many great men.
[ترجمه ترگمان]کلیسای وستمینستر بسیاری از مردان بزرگ را نابود کرد
[ترجمه گوگل]ایبای وست مینستر بسیاری از مردان عالی را وارد می کند
8. The Tel, an artificial mountain, entombs Jericho's ancient past.
[ترجمه ترگمان]تل آویو، یک کوه مصنوعی، گذشته ای دور از گذشته اریحا است
[ترجمه گوگل]Tel، یک کوه مصنوعی، گذشته ای باستانی جریکو است
9. Burns' body was entombed at Forest Lawn Cemetery.
[ترجمه ترگمان]برنز در قبرستان فارست Lawn مدفون شد
[ترجمه گوگل]جسد برنز در گورستان جنگل چمن گم شد
10. The site, needed for a parking lot, was entombed without being excavated.
[ترجمه ترگمان]این محل که برای پارکینگ مورد نیاز بود، بدون حفاری مدفون شد
[ترجمه گوگل]سایت، مورد نیاز برای یک پارکینگ، بدون حفاری غرق شد
11. A horrendous mining disaster had entombed 129 men, and the prospects for their rescue were bleak.
[ترجمه ترگمان]یک فاجعه معدن وحشتناک ۱۲۹ مرد را دفن کرده بود و چشم اندازه ای نجات آن ها غم انگیز بود
[ترجمه گوگل]یک فاجعه معدن وحشتناک 129 نفر را به دام انداخته بود و چشم انداز نجات آنها خشن بود
12. 'You mocking birds, ' quoth she, your tunes entomb.
[ترجمه ترگمان]و گفت: شما پرندگان را مسخره می کنید
[ترجمه گوگل]'شما فریاد می زنید پرندگان،' او، آهنگ های خود را انسداد
13. Workers are still trying to entomb the reactor in concrete.
[ترجمه ترگمان]کارگران هنوز در تلاشند تا این رآکتور را در بتون تحت فشار قرار دهند
[ترجمه گوگل]کارگران هنوز در تلاش هستند تا رآکتور بتن را بتازند
14. Neither of them had any idea how long the body had been entombed.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام نمی دانستند که چه مدت جنازه را مدفون ساخته اند
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از آنها هیچ وقت فکر نمیکردند چه مدت بدن بدنبال غرق شدن بود