1. the document is written in hieratic
سند به خط کاهنی نوشته شده است.
2. It's learned, hieratic, almost classical music, made by players from an hereditary elite.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفته شده است، (hieratic)، تقریبا موسیقی کلاسیک، که توسط بازیکنان از یک طبقه مرفه ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این آموخته است، موسیقی متناقض، تقریبا کلاسیک، ساخته شده توسط بازیکنان از نخبگان ارثی
3. A few male figurines in hieratic (sacerdotal) poses and one apparently in a dancing posture may represent deities.
[ترجمه ترگمان]چند مجسمه مرد در صحنه (کشیش ها)دیده می شود و ظاهرا در یک حالت رقص ممکن است نماینده خدایان باشد
[ترجمه گوگل]چند مجسمه نر در حیرت (مقدس) ظاهر می شود و یکی ظاهرا در موقعیت رقص ممکن است نشان دهنده خدایان باشد
4. Hieratic life and writing experience best answer his enigma of renouncing the family.
[ترجمه ترگمان]زندگی Hieratic و تجربیات نویسندگی بهترین پاسخ او برای دست کشیدن از خانواده است
[ترجمه گوگل]زندگی و نوشتن شخصیتی بهترین راه پاسخگویی به اینکه او از رد شدن از خانواده است، پاسخ دهد
5. The more hieratic sculptures leave the viewer curiously unmoved.
[ترجمه ترگمان]مجسمه های more (hieratic)بیننده را به طرز عجیبی تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه گوگل]مجسمه های بیشتری از بیننده غافلگیر می شوند
6. How can one respond to pure appearances, whether hieratic or mobile, without first recognizing their. sovereignty?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان به ظاهر پاک، خواه hieratic یا موبایل، پاسخ داد، بی آنکه ابتدا آن ها را بشناسد حق حاکمیت؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان به صورت خالص واکنش نشان داد، چه اینکه سلسله مراتبی و یا تلفن همراه، بدون اینکه اولین آنها را تشخیص دهد حق حاکمیت؟
7. It discovered human dignity, within religion, and embodied it in huge, elongated, hieratic kings and prophets.
[ترجمه ترگمان]آن کرامت انسانی را در مذهب کشف کرد و آن را در پادشاهان و پیامبران بزرگ، طویل، طویل، به دست آورد
[ترجمه گوگل]این کرامت انسانی را درون دین کشف کرد و آن را در پادشاهان بزرگ، دراز، سلطنتی و پیامبران تجسم نمود
8. Of, relating to, or written in the simplified form of ancient egyptian hieratic writing.
[ترجمه ترگمان]البته مربوط به یا نوشته شده در فرم ساده نوشتاری مصری باستانی
[ترجمه گوگل]از جمله، مربوط به، و یا نوشته شده در فرم ساده از نوشتن hieratic باستانی اقیانوس باستان است