کلمه جو
صفحه اصلی

hieratic


معنی : کشیش، کاهنی
معانی دیگر : وابسته به خط تصویری کاهنان، وابسته به خط کاهنی (hieratical هم می گویند)، وابسته به یا مورد کاربرد کشیشان یا کاهنان، کشیشی، کاهنانه، خط تصویری کاهنان مصر باستان، خط کاهنی

انگلیسی به فارسی

کشیش، کاهنی


نیرومند، کاهنی، کشیش


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: hieratical (adj.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or used by priests; priestly or sacerdotal.
مشابه: ecclesiastical

(2) تعریف: of or designating a simplified form of ancient Egyptian hieroglyphs.

• priestly, relating to the priesthood; of or pertaining to a cursive form of ancient egyptian hieroglyphics; conforming highly to a certain style

مترادف و متضاد

کشیش (صفت)
hieratic

کاهنی (صفت)
hieratic

جملات نمونه

1. the document is written in hieratic
سند به خط کاهنی نوشته شده است.

2. It's learned, hieratic, almost classical music, made by players from an hereditary elite.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفته شده است، (hieratic)، تقریبا موسیقی کلاسیک، که توسط بازیکنان از یک طبقه مرفه ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این آموخته است، موسیقی متناقض، تقریبا کلاسیک، ساخته شده توسط بازیکنان از نخبگان ارثی

3. A few male figurines in hieratic (sacerdotal) poses and one apparently in a dancing posture may represent deities.
[ترجمه ترگمان]چند مجسمه مرد در صحنه (کشیش ها)دیده می شود و ظاهرا در یک حالت رقص ممکن است نماینده خدایان باشد
[ترجمه گوگل]چند مجسمه نر در حیرت (مقدس) ظاهر می شود و یکی ظاهرا در موقعیت رقص ممکن است نشان دهنده خدایان باشد

4. Hieratic life and writing experience best answer his enigma of renouncing the family.
[ترجمه ترگمان]زندگی Hieratic و تجربیات نویسندگی بهترین پاسخ او برای دست کشیدن از خانواده است
[ترجمه گوگل]زندگی و نوشتن شخصیتی بهترین راه پاسخگویی به اینکه او از رد شدن از خانواده است، پاسخ دهد

5. The more hieratic sculptures leave the viewer curiously unmoved.
[ترجمه ترگمان]مجسمه های more (hieratic)بیننده را به طرز عجیبی تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه گوگل]مجسمه های بیشتری از بیننده غافلگیر می شوند

6. How can one respond to pure appearances, whether hieratic or mobile, without first recognizing their. sovereignty?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان به ظاهر پاک، خواه hieratic یا موبایل، پاسخ داد، بی آنکه ابتدا آن ها را بشناسد حق حاکمیت؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان به صورت خالص واکنش نشان داد، چه اینکه سلسله مراتبی و یا تلفن همراه، بدون اینکه اولین آنها را تشخیص دهد حق حاکمیت؟

7. It discovered human dignity, within religion, and embodied it in huge, elongated, hieratic kings and prophets.
[ترجمه ترگمان]آن کرامت انسانی را در مذهب کشف کرد و آن را در پادشاهان و پیامبران بزرگ، طویل، طویل، به دست آورد
[ترجمه گوگل]این کرامت انسانی را درون دین کشف کرد و آن را در پادشاهان بزرگ، دراز، سلطنتی و پیامبران تجسم نمود

8. Of, relating to, or written in the simplified form of ancient egyptian hieratic writing.
[ترجمه ترگمان]البته مربوط به یا نوشته شده در فرم ساده نوشتاری مصری باستانی
[ترجمه گوگل]از جمله، مربوط به، و یا نوشته شده در فرم ساده از نوشتن hieratic باستانی اقیانوس باستان است

The document is written in hieratic.

سند به خط کاهنی نوشته شده است.


پیشنهاد کاربران

( خط ) هیراتیک


کلمات دیگر: