کلمه جو
صفحه اصلی

incertitude


معنی : نا معلومی، شک و تردید، عدمتحقق، نا امنی، ناپایداری زندگی
معانی دیگر : شک، تردید، عدم اطمینان، نامطمئن بودن

انگلیسی به فارسی

نا معلومی، عدم تحقق، شک و تردید، نا امنی، ناپایداری زندگی


ناامیدی، شک و تردید، نا معلومی، عدمتحقق، نا امنی، ناپایداری زندگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: lack of confidence or certainty; doubt.
متضاد: certitude

• uncertainty, doubtfulness; insecurity

مترادف و متضاد

نا معلومی (اسم)
doubt, ambiguity, indeterminacy, incertitude, indefiniteness, uncertainty

شک و تردید (اسم)
incertitude

عدم تحقق (اسم)
incertitude

نا امنی (اسم)
incertitude, insecurity

ناپایداری زندگی (اسم)
incertitude

جملات نمونه

1. Chapter 2: we introduce the development of incertitude theory.
[ترجمه ترگمان]فصل ۲: ما توسعه نظریه incertitude را معرفی می کنیم
[ترجمه گوگل]فصل دوم: توسعه تئوری ناامنی را معرفی می کنیم

2. Process Entropy is a measurement for the incertitude degree of process.
[ترجمه ترگمان]آنتروپی فرآیند اندازه گیری درجه incertitude فرآیند است
[ترجمه گوگل]فرایند آنتروپی یک اندازه گیری برای میزان عدم اطمینان فرآیند است

3. The evidence theory and fuzzy integral can abate the incertitude and improve the accuracy of decision.
[ترجمه ترگمان]نظریه شواهد و انتگرال فازی می تواند قابلیت اطمینان را کاهش داده و دقت تصمیم را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نظریه شواهد و انتگرال فازی می تواند ناسازگاری و دقت تصمیم گیری را کاهش دهد

4. Rough Set is a new mathematics theory that can deal with incertitude and incompletion data.
[ترجمه ترگمان]Rough یک نظریه ریاضی جدید است که می تواند با داده های incertitude و incompletion سروکار داشته باشد
[ترجمه گوگل]Rough Set یک تئوری ریاضی جدید است که می تواند با اطلاعات نادرست و ناقص روبرو شود

5. There are many new trends in economic development with the incertitude growing .
[ترجمه ترگمان]گرایش های جدید بسیاری در توسعه اقتصادی با رشد incertitude وجود دارد
[ترجمه گوگل]روند رشد اقتصادی با روند ناسازگار بسیاری از روند جدید وجود دارد

پیشنهاد کاربران

سردرگم


کلمات دیگر: