کلمه جو
صفحه اصلی

helot


معنی : رعیت، بنده
معانی دیگر : (در اسپارت باستان) هلت (پایین ترین طبقه ی دهقانان)، علام

انگلیسی به فارسی

بنده، علام، رعیت


helot، بنده، رعیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: helotage (n.)
• : تعریف: a serf or slave.
مشابه: slave

• member of an inferior slave class (in ancient sparta)

مترادف و متضاد

رعیت (اسم)
citizen, peasant, bondman, vassal, cotter, cottar, helot, villein

بنده (اسم)
servant, slave, bondservant, vassal, thrall, helot, villein

جملات نمونه

1. Helots considered as a group.
[ترجمه ترگمان]helots به عنوان یک گروه در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]Helots در نظر گرفته شده به عنوان یک گروه

2. The subjugated population of Messenia tilled the land as serfs, helots.
[ترجمه ترگمان]جمعیت subjugated of زمین را به عنوان سرف، helots کشت می کردند
[ترجمه گوگل]جمعیت تحت تسلط مسیانس زمین را به عنوان سربازان، ایلات کشت

3. It was officially said that he had intimidated his helot jailer into giving him the knife, and had so mangled himself.
[ترجمه ترگمان]به طور رسمی گفته بود که زندانبان خود را intimidated کرده و کارد را به دست او داده است و چنان او را خرد کرده بود
[ترجمه گوگل]به طور رسمی اعلام شد که او وحشت زده او را به دادن چاقو به ارمغان آورده بود، و خود را به زور زده بود

4. For to be illegals would create what in Europe is called a "helot" population, helots in ancient Greece having had an ill-defined intermediate status between slaves and free citizens.
[ترجمه ترگمان]آنچه در اروپا ایجاد می شود، جمعیت \"helot\" نامیده می شود، helots در یونان باستان که وضعیت متوسطی میان بردگان و شهروندان آزاد دارد
[ترجمه گوگل]برای اینکه غیرقانونی باشد، آنچه در اروپا نامیده می شود، جمعیت 'helot' است، helots در یونان با داشتن موقعیت متوسط ​​بین بردگان و شهروندان آزاد

5. But his female viewpoint is closely linked up with Helot and is full of conflict and paradox.
[ترجمه ترگمان]اما دیدگاه مونث او ارتباط نزدیکی با helot دارد و پر از تعارض و تناقض است
[ترجمه گوگل]اما دیدگاه زنانه او با Helot ارتباط نزدیکی دارد و پر از تناقض و پارادوکس است

6. The citizens ofSparta trained solely in war from childhood to become some of the mostfeared soldiers of the ancient world, largely to keep their vastly morenumerous helot serfs or slaves in check.
[ترجمه ترگمان]شهروندانی که فقط در جنگ از دوران کودکی تعلیم دیده بودند، برای تبدیل شدن به برخی از سربازان mostfeared در دنیای باستان، تا حد زیادی سرفها یا بردگان خود بودند
[ترجمه گوگل]شهروندان اسپارت تنها در جنگ از دوران کودکی آموزش دیده اند تا بعضی از سربازان دیرین دنیای باستانی را به خطر بیندازند، تا حد زیادی به نگهبانان سربازان و برده های شلوغ و شگفت انگیز آنها کمک کنند


کلمات دیگر: