1. The catcher was dinged on the head by a wild throw.
[ترجمه ترگمان]گیرنده توپ با یک پرتاب وحشیانه سر را روی سرش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]چندهار بر روی سر با یک پرتاب وحشی فرو رفت
2. An umpire stands behind the catcher in baseball.
[ترجمه ترگمان]داور در بازی بیسبال از داور دفاع می کند
[ترجمه گوگل]یک داور در پشت بیس بال پشت صحنه گیرنده ایستاده است
3. The catcher signaled him to swerve.
[ترجمه ترگمان]کچر بلاک بهش علامت داد که منحرف بشه
[ترجمه گوگل]تیرانداز به او سیلی زد
4. The dog was a useful rat catcher in the warehouse.
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری مفیدی بود که در انبار گیر کرده بود
[ترجمه گوگل]این سگ یک کشف کننده موی مفید در انبار بود
5. He fouled out to the catcher.
[ترجمه ترگمان]دستش را به سوی کچر بلاک برد
[ترجمه گوگل]او به چوچوله فرار کرد
6. Williams is the blocker and catcher of short passes.
[ترجمه ترگمان]Williams مسدود کننده و catcher عبور کوتاه است
[ترجمه گوگل]ویلیامز مسدود کننده و گیرنده عبور کوتاه است
7. Who was the hero of "The Catcher in the Rye"?
[ترجمه ترگمان]قهرمان \"The در رای\" چه کسی بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی قهرمان 'گیرنده در چاودار' بود؟
8. Regular catcher Javy Lopez hit. 29 so Cox sent Lopez up to bat for Perez.
[ترجمه ترگمان]catcher Javy لوپز (Lopez Lopez)مورد اصابت گلوله قرار گرفت \" Cox \" در ۲۹ سالگی لوپز را به خاطر پرز فرستاد
[ترجمه گوگل]جوی لوپز، کشنده جادویی 29 بنابراین ککس لئوپس را برای پیتز فرستاد
9. And then, only an inning later, his catcher threw hard to second base, trying to cut down a steal.
[ترجمه ترگمان]و بعد، فقط یک دور دور، کچر بلاک کچر را به پایه دوم پرتاب کرد و سعی کرد دزدی کند
[ترجمه گوگل]پس از آن، تنها یک انیینگ بعد، تیرانداز خود را سخت به پایه دوم، تلاش برای کاهش سرقت
10. The former big-league catcher had been assigned to interview the happy winners as they hugged each other and swilled champagne.
[ترجمه ترگمان]بازیکن سابق لیگ برتر برای مصاحبه با برندگان خوشحال اختصاص داده شد و همدیگر را در آغوش گرفتند و شام پانی می نوشیدند
[ترجمه گوگل]چکرز بزرگ لیگ برتر به مصاحبه با برندگان خوش خوشامد گفت که آنها یکدیگر را محاصره کرده و شامپاین ریخته گری کرده اند
11. Dodgers catcher Mike Piazza, who participated in the 1993 series, returned with a sore arm.
[ترجمه ترگمان]Dodgers catcher، مایک پیاتزا)، که در سری ۱۹۹۳ شرکت کرده بود، با یک بازوی زخمی برگشت
[ترجمه گوگل]مایک پیازا، کشنده داودرز، که در سری 1993 شرکت کرده بود، با بازوی ناگهانی برگشت
12. Hall of Fame catcher Roy Campanella, who passed away in 199
[ترجمه ترگمان]\"Hall Campanella\" (catcher Fame)، که در سال ۱۹۹ پیش از این از دنیا رفت،
[ترجمه گوگل]روی کمپانلا، خواننده سالن مشاهیر، که در سال 199 از دنیا رفت
13. The trader and catcher may yet be a - mong our aristocracy.
[ترجمه ترگمان]ممکن است تاجر و شکارچی طرفدار طبقه اشراف ما باشند
[ترجمه گوگل]معامله گر و تیرانداز ممکن است هنوز هم اشرافیت ما باشد
14. A foul ball was easily caught by the catcher.
[ترجمه ترگمان]گوی شیطانی به راحتی گیر افتاد
[ترجمه گوگل]یک توپ فاسد به راحتی توسط گیرنده گرفتار شد
15. In pain the bird catcher threw down the twigs and the noise the Dove take wing.
[ترجمه ترگمان]شکارچی با درد شاخه های کوچک شاخه ها و سر و صدای قمری را پایین انداخت
[ترجمه گوگل]دردناک، پرنده تیرانداز پایین شاخه ها و سر و صدا که گاو بال را برداشت