1. Ms Green has asked me to deputize for her at the meeting.
[ترجمه بهناز] خانم گرین از من خواست تا به عنوان نماینده او در جلسه حضور داشته باشم
[ترجمه ترگمان]خانم گرین از من خواسته است که در جلسه منتظر او باشم
[ترجمه گوگل]خانم سبز از من خواسته است که در جلسه به وی رایزنی کند
2. He will deputize for the foreign minister.
[ترجمه ترگمان]او منتظر وزیر امور خارجه خواهد بود
[ترجمه گوگل]او برای وزیر امور خارجه جایگزین خواهد شد
3. My secretary will deputize for me at the meeting.
[ترجمه علی جادری] منشی من در جلسه ( به جای من ) من را نمایندگی خواهد کرد .
[ترجمه ترگمان]منشی من در جلسه منتظر من خواهد بود
[ترجمه گوگل]دبیر من برای من در جلسه جایگزین خواهد شد
4. He is required to deputize for the Assistant Dean and Dean as and when necessary.
[ترجمه ترگمان]لازم است که دین و دین و هر وقت که لازم باشد به او کمک کنند
[ترجمه گوگل]او مجبور است که به عنوان معاون دین و دین به عنوان و در صورت لزوم جایگزین شود
5. If photography was ever allowed to deputize FOR art. . . in the end it would either supplant or completely corrupt art.
[ترجمه ترگمان]اگر تا به حال به عکاسی اجازه داده شد تا برای هنر به کار خود ادامه دهد، در پایان این کار، یا یک هنر فاسد و یا کاملا فاسد انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر عکاسی تا حدی مجاز به جایگزینی برای هنر بود در نهایت آن را جایگزین یا به طور کامل فاسد هنر
6. Deputize for securities investment, provide analytical reports of stock economy and securities market, as well as related consultation services.
[ترجمه ترگمان]deputize برای سرمایه گذاری در اوراق بهادار، گزارش های تحلیلی از اقتصاد سهام و بازار اوراق بهادار و نیز خدمات مشاوره مربوطه ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]جایگزینی برای سرمایه گذاری اوراق بهادار، ارائه گزارش های تحلیلی از اقتصاد سهام و بازار اوراق بهادار، و همچنین خدمات مشاوره مربوطه
7. If the author does not hope ChinaCourt. org deputize for his copyright, please indicate, "The author will asserted the copyright of the article on its own".
[ترجمه ترگمان]اگر نویسنده امیدوار نباشد org deputize برای کپی رایت او، لطفا نشان دهید، \"نویسنده بر حق مولف این مقاله تاکید خواهد کرد\"
[ترجمه گوگل]اگر نویسنده امیدوار نیست ChinaCourt ارجاع به کپی رایت خود، لطفا نشان دهید، 'نویسنده کپی رایت مقاله را به تنهایی خواهد بود'
8. He will deputize for Denis Ranque, in particular in representing the Group vis vis key customers.
[ترجمه ترگمان]او به طور خاص به دنبال دنیس Ranque خواهد بود که به طور خاص به نمایندگی از گروه در مقابل مشتریان کلیدی عمل می کند
[ترجمه گوگل]او برای دنیس رانکه، به ویژه در نمایندگی گروه در برابر مشتریان اصلی جایگزین خواهد شد
9. Could the Foreign - funded enterprise deputize the business of import and export?
[ترجمه ترگمان]آیا شرکت سرمایه گذاری خارجی می تواند تجارت واردات و صادرات را به تعویق بیاندازد؟
[ترجمه گوگل]آیا شرکت سرمایه گذاری خارجی میتواند واردات و صادرات را تعریف کند؟
10. Herr Schulmann cannot be here to welcome you and has asked me to deputize.
[ترجمه ترگمان]آقای Schulmann نمی تواند اینجا باشد تا به شما خوش آمد بگوید و از من خواست که به deputize بروم
[ترجمه گوگل]آقای شولمن نمی تواند اینجا باشد که از شما خوشش بیاید و از من خواسته است که جایگزین شود
11. Not only did he have the cops, but he would deputize certain Union members to walk around the hall with guns.
[ترجمه ترگمان]نه تنها پلیس را داشت، اما مطمئن بود که چند نفر از اعضای اتحادیه با تفنگ هایشان در سرسرا قدم بزنند
[ترجمه گوگل]او نه تنها پلیس ها را داشت، بلکه بعضی از اعضای اتحادیه را به عنوان اسلحه در اطراف سالن جایگزین کرد
12. My boss had to go to the Caribbean unexpectedly and asked me to deputize.
[ترجمه ترگمان]رئیسم مجبور شد به جزایر کارائیب برم و از من خواست که به deputize بروم
[ترجمه گوگل]رئیس من مجبور بود به طور غیر منتظره به کارائیب برود و از من خواست تا جایگزین شود
13. System test shows that the SMTP proxy is transparent to users, and can deputize for multiple email services, prevent virus intrusion and leakage of internal content efficiently.
[ترجمه ترگمان]تست سیستم نشان می دهد که پیشکار SMTP برای کاربران شفاف است و می تواند برای خدمات متعدد الکترونیکی ارسال کند، از نفوذ ویروس و نشت به طور موثر استفاده کند
[ترجمه گوگل]آزمون سیستم نشان می دهد که پروکسی SMTP برای کاربران شفاف است و می تواند سرویس های مختلف ایمیل را جایگزین کند، از نفوذ ویروس و نشت محتوا داخلی موثر جلوگیری کند
14. I have not played many games and I know that when I'm called up, I can't be inferior to the goalkeeper I deputize for.
[ترجمه ترگمان]من بازی های زیادی را بازی نکرده ام و می دانم که وقتی بیدار می شوم، نمی توانم به عنوان یک دروازه بان که به خاطر آن کار می کنم پایین تر باشم
[ترجمه گوگل]من بازی های زیادی را انجام نداده ام و می دانم که وقتی به من دعوت می شود، نمی توانم دروازه بان ای که جایگزین او می شوم، نادیده بگیرم