1. The financier was released from jail last week.
[ترجمه ترگمان]تامین کننده مالی در هفته گذشته از زندان آزاد شد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار هفته گذشته از زندان آزاد شد
2. You've assigned me the role of heartless villain financier, obsessed with money, wealth, and luxury.
[ترجمه ترگمان]تو مرا به نقش سرمایه دار بی عاطفه، مالی، درگیر پول، ثروت و تجمل واگذار کرده ای
[ترجمه گوگل]شما نقش منفی مالی خائن را به عهده گرفتید، با پول، ثروت و لوکس وسواس دارید
3. He came to prominence, however, as a leading financier for the parliamentary side in the civil war.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او به عنوان سرمایه گذار برجسته در بخش پارلمانی در جنگ داخلی به شهرت رسید
[ترجمه گوگل]با این حال، او به عنوان یکی از سرمایه گذاران برجسته در سمت پارلمان در جنگ داخلی به اهمیت رسید
4. The 53-year-old financier was a regular, his phone number on file.
[ترجمه ترگمان]تامین کننده مالی ۵۳ ساله یک شماره تلفن معمولی بود شماره تلفنش روی پرونده بود
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار 53 ساله به صورت منظم، شماره تلفن او در پرونده بود
5. Bollywood's leading film financier, the popular Bharat Shah, was also implicated.
[ترجمه ترگمان]\"بهارات شاه\" که پیشرو این فیلم بود، نیز در این فیلم نقش داشت
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار برجسته فیلم بالیوود، محبوب برات شاه، نیز درگیر بود
6. Other beneficiaries include an international financier and fugitive, Marc Rich; a leftist radical convicted of conspiring to bomb the U. S.
[ترجمه ترگمان]سایر ذینفعان شامل یک سرمایه گذار بین المللی و فراری، مارک ریچ؛ یک افراطی چپ گرا هستند که برای بمب گذاری در ایالات متحده مجرم شناخته می شوند اس
[ترجمه گوگل]سایر مزایا عبارتند از: سرمایه دار بین المللی و فراری، مارک ریچ؛ یک رادیکال چپ محکوم به توطئه برای بمباران U S
7. He was by this point a very rich financier; he was elected alderman in 1649 and sheriff in 1651 and 165
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۵۱ و ۱۶۵ به عنوان عضو شورای شهر ۱۶۴۹ و کلانتر انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او از این لحاظ یک سرمایه دار بسیار غنی بود؛ او در سال 1649 به عنوان آلدرمن انتخاب شد و در سال 1651 و 165،
8. The bank is controlled by a famous financier.
[ترجمه ترگمان]بانک به وسیله یک سرمایه گذار مشهور کنترل می شود
[ترجمه گوگل]این بانک توسط یک سرمایه گذار معروف کنترل می شود
9. Dorn says, as the largest financier of U. S. deficIt'spending, China has particular cause for concern.
[ترجمه ترگمان]Dorn می گوید، به عنوان بزرگ ترین تامین کننده مالی U اس با خرج کردن deficit، چین دلیل خاصی برای نگرانی دارد
[ترجمه گوگل]دونن می گوید، چین به عنوان بزرگترین سرمایه گذار U S با کمبود منابع، چین دلیلی خاص برای نگرانی دارد
10. One Hungarian financier is quite precise about the date: Friday, March
[ترجمه ترگمان]یکی از امور مالی مجارستان در مورد تاریخ: جمعه، مارس، کاملا دقیق است
[ترجمه گوگل]یک سرمایه دار مجارستانی درمورد تاریخ کاملا دقیق است: جمعه، مارس
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. China, the world's biggest financier, disagrees strongly with this goal.
[ترجمه ترگمان]چین، بزرگ ترین سرمایه گذار جهان، با این هدف به شدت مخالف است
[ترجمه گوگل]چین، بزرگترین سرمایه گذار در دنیا، به شدت با این هدف مخالفت می کند
13. He is the son of a financier who had been ennobled.
[ترجمه ترگمان]او پسر یکی از financier که در طبقه بالا قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او پسر یک سرمایه دار است که مقابله کرده است
14. Field:american merchant and financier who planned and oversaw the laying of the transatlantic telegraph cable (completed 186.
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذار و یک سرمایه گذار آمریکایی که برنامه ریزی و نظارت بر کابل تلگراف را انجام داده بودند
[ترجمه گوگل]فیلد: بازرگان و سرمایه دار امریکایی که برنامه ریزی و نظارت بر راه اندازی کابل تلگراف transatlantic (تکمیل 186
15. His father, Joseph P. Kennedy, was a financier and wheeler-dealer who made a fortune in investing, banking and liquor.
[ترجمه ترگمان]پدرش جوزف پ کندی، سرمایه گذار مالی و wheeler بود که در سرمایه گذاری، بانکداری و مشروب ثروت هنگفتی به دست آورد
[ترجمه گوگل]پدرش، جوزف پ کندی، یک سرمایه گذار و فروشنده چرخ بود که سرمایه گذاری، بانکداری و مشروب را به ثمر رساند