1. the deportation of undesirable aliens
اخراج خارجیان ناخواسته
2. The government issued a deportation order against the four men.
[ترجمه ترگمان]دولت یک حکم اخراج علیه چهار مرد صادر کرده است
[ترجمه گوگل]حکم اخراج را در برابر چهار مرد صادر کرد
3. Several of the asylum seekers now face deportation.
[ترجمه ترگمان]چندین تن از این پناهندگان در حال حاضر با اخراج مواجه هستند
[ترجمه گوگل]تعدادی از پناهجویان حاضر در حال حاضر با اخراج
4. Years ago convicted criminals in England could face deportation to Australia.
[ترجمه ترگمان]سال ها پیش جنایتکاران محکوم شده در انگلستان می توانستند با تبعید به استرالیا روبرو شوند
[ترجمه گوگل]سالها پیش جنایتکاران محکوم شده در انگلستان می توانند با اخراج به استرالیا روبرو شوند
5. Immigration officers tried to serve her with a deportation order.
[ترجمه ترگمان]افسرهای سازمان مهاجرت سعی کردن با یه دستور از کشور خارج بشن
[ترجمه گوگل]مأمورین مهاجر سعی داشتند با دستور فرار از زندان او را خدمت کنند
6. Deportation orders against four senior Fatah activists in the Gaza Strip had been issued on March 2
[ترجمه ترگمان]دستور استرداد در برابر چهار فعال ارشد فتح در نوار غزه در ۲ مارس صادر شد
[ترجمه گوگل]حکم اخراج از سوی چهار فعال ارشد فتح در نوار غزه در تاریخ 2 مارس صادر شد
7. Moreover, the deportation process is cumbersome and designed to protect immigrants' rights.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، فرآیند تبعید، دست و پا گیر بوده و برای حفاظت از حقوق مهاجران طراحی شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فرایند اخراج از نظر حقوق مهاجران بسیار سنگین است و طراحی شده است
8. Citizenship status would have insulated her from deportation even after her drug conviction.
[ترجمه ترگمان]وضعیت شهروندی حتی پس از محکومیت مواد مخدر او را از تبعید دور خواهد کرد
[ترجمه گوگل]وضعیت شهروندی حتی پس از محکومیت مواد مخدر او را از اخراج پس از محاکمه اش محروم خواهد کرد
9. Another deportation order was served, and the case was taken before the privy Council in London.
[ترجمه ترگمان]یک حکم اخراج دیگر به خدمت گرفته شد، و این پرونده قبل از شورای خصوصی در لندن گرفته شد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دستورات اخراج، خدمت کرده و مورد قبل از شورای خصوصی در لندن گرفته شد
10. If he had, he would not be facing deportation to a country he barely knows.
[ترجمه ترگمان]اگه داشته باشه از کشور خارج میشه به کشوری که به سختی می دونه
[ترجمه گوگل]اگر او داشته باشد، او به کشور بیگانه ای نمی رسد
11. After Chadha submitted his application for suspension of deportation, the deportation hearing was resumed on February 197
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه Chadha درخواست خود برای تعلیق از تبعید را ارائه کرد، جلسه دادرسی در روز ۱۹۷ فوریه ازسر گرفته شد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه چاداه درخواست خود را برای تعلیق اخراج ارائه داد، دادگاه اخراج در فوریه 197 از سر گرفته شد
12. Judge Atkins issued an injunction against the deportation of the refugees.
[ترجمه ترگمان]قاضی Atkins حکم خود علیه اخراج پناهندگان را صادر کرد
[ترجمه گوگل]قاضی اتکینز در مقابل اخراج پناهندگان دستور داد
13. Deportation orders do not have to state the reasons for expulsion.
[ترجمه ترگمان]سفارشات اخراج مجبور نیستند دلیل اخراج را اعلام کنند
[ترجمه گوگل]دستورالعمل های اخذ مجوز لازم نیست که دلایل اخراج را اعلام کنند
14. Sonia's deportation was only reversed because the Home Secretary used his discretion to consider the compassionate circumstances of her case.
[ترجمه ترگمان]اخراج سونیا تنها به این دلیل معکوس شد که دبیر خانه از اختیار خود برای رسیدگی به شرایط شفقت آمیز پرونده خود استفاده کرد
[ترجمه گوگل]اخراج سونیا فقط به سمت عقب بود، زیرا وزیر امور خارجه از اختیار خود برای بررسی شرایط محبت در مورد او استفاده کرد