کلمه جو
صفحه اصلی

cemetery


معنی : گورستان، قبرستان، ارامگاه
معانی دیگر : مرغزن

انگلیسی به فارسی

گورستان، قبرستان، ارامگاه


قبرستان، گورستان، ارامگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: cemeteries
مشتقات: cemeterial (adj.)
• : تعریف: a burial ground, esp. one that is not connected to a church; graveyard.
مترادف: burial ground, graveyard
مشابه: catacombs, charnel, necropolis, potter's field

- He won't be buried in the town cemetery but in a military cemetery.
[ترجمه Ali] او نه در قبرستان شهر بلکه در گورستان نظامی دفن خواهد شد
[ترجمه ترگمان] او در گورستان شهر به خاک سپرده نخواهد شد، اما در گورستان نظامی
[ترجمه گوگل] او در گورستان شهر دفن نخواهد شد، بلکه در یک گورستان نظامی دفن خواهد شد
- Few people visit the graves in this old cemetery nowadays.
[ترجمه زینب همازاده] این روز ها فقط مقدار کمی از مردم گورها را در قبرستان ها ملاقات میکنند.
[ترجمه ترگمان] چند نفر از مردم در این گورستان قدیمی به گور رفته اند
[ترجمه گوگل] در این گورستان قدیم، تعداد کمی از مردم گورها را میبینند

• place where dead people are buried
a cemetery is a place where dead people are buried.

مترادف و متضاد

گورستان (اسم)
cemetery, necropolis, charnel, god's acre

قبرستان (اسم)
graveyard, cemetery, charnel

ارامگاه (اسم)
tomb, cemetery

burial ground


Synonyms: boot hill, catacomb, charnel, charnel house, churchyard, city of the dead, crypt, eternal home, funerary grounds, garden, God’s acre, Golgotha, grave, graveyard, marble town, memorial park, mortuary, necropolis, ossuary, polyandrium, potter’s field, resting place, sepulcher, tomb, vault


جملات نمونه

1. a cemetery plot
یک قطعه زمین در گورستان

2. they returned from the cemetery with hanging heads and grim faces
آنان با سرهای پایین انداخته و چهره های گرفته از گورستان بازگشتند.

3. walking alone in a cemetery at night is an eerie experience
شب هنگام تنها در گورستان قدم زدن دلهره آور است.

4. my uncle's grave is in behesht zahra cemetery
آرامگاه عمویم در گورستان بهشت زهرا است.

5. it was ironic that the gold arrived as they were carrying ferdowsi's body to the cemetery
تفشه آمیز بود که طلاها موقعی رسید که داشتند جسد فردوسی را به گورستان می بردند.

6. His father is buried in the cemetery on the hill.
[ترجمه ترگمان]پدرش در گورستان روی تپه دفن شده است
[ترجمه گوگل]پدرش در گورستان تپه دفن شده است

7. He was buried in Highgate Cemetery.
[ترجمه ترگمان]او در قبرستان Highgate دفن شد
[ترجمه گوگل]او در قبرستان هگیت کشته شد

8. His remains have been exhumed from a cemetery in Queens, New York City.
[ترجمه ترگمان]بقایا از یه قبرستون تو \"کوئینز\"، \"نیویورک\"، از گور خارج شده
[ترجمه گوگل]بقیه اش از یک گورستان در کوئینز، نیویورک سیتی، exhumed شده است

9. The martyr lies in the cemetery.
[ترجمه ترگمان]شهید در گورستان است
[ترجمه گوگل]شهید در گورستان قرار دارد

10. Gunmen guarded homes near the cemetery with shotguns.
[ترجمه ترگمان]افراد مسلح از خانه ها در نزدیکی گورستان با تفنگ ساچمه ای محافظت می کردند
[ترجمه گوگل]مردان مسلح در نزدیکی گورستان با استفاده از تفنگ های گارد نگهداری می شوند

11. He rests in a cemetery in the western suburbs of Beijing.
[ترجمه ترگمان]او در یک قبرستان در حومه غربی پکن قرار دارد
[ترجمه گوگل]او در یک گورستان در حومه های غربی پکن قرار دارد

12. The cemetery is a gloomy place.
[ترجمه ترگمان]گورستان جای تاسف است
[ترجمه گوگل]گورستان یک مکان مبهم است

13. The cemetery was vandalized during the night.
[ترجمه ترگمان]گورستان در شب ویران شد
[ترجمه گوگل]این قبرستان در طول شبانه روز تخریب شد

14. He was found murdered in the cemetery.
[ترجمه ترگمان]او در گورستان به قتل رسیده بود
[ترجمه گوگل]او در قبرستان کشته شد

15. She rests beside her husband in the local cemetery.
[ترجمه ترگمان]در کنار شوهرش در گورستان محلی استراحت می کند
[ترجمه گوگل]او در کنار گورستان محلی کنار شوهر خود ایستاده است

16. The old man was laid in a cemetery.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد در گورستان بستری شد
[ترجمه گوگل]پیر مرد در گورستان گذاشته شد

17. Her father was laid in a cemetery.
[ترجمه ترگمان]پدرش در گورستان بستری بود
[ترجمه گوگل]پدرش در یک گورستان گذاشته شد

My uncle's grave is in Behesht Zahra cemetery.

آرامگاه عمویم در گورستان بهشت زهرا است.


پیشنهاد کاربران

آرامگاه قبرستون

جایی که مردگان در ان دفن می شوند

graveyard = cemetery = قبرستان = آرامگاه

آرامستان

cemetery ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: گورستان
تعریف: مکانی برای دفن مردگان


کلمات دیگر: