کلمه جو
صفحه اصلی

hibernate


معنی : زمستان را در بیهوشی بسر بردن
معانی دیگر : (در مورد برخی جانوران) زمستان خوابی کردن، به خواب زمستانی رفتن، (مجازی) استراحت و فعالیت کم کردن، واکشیدن، بخواب زمستانی رفتن گیاهان وجانوران

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) زمستان را در بیهوشی بسر بردن، بخواب زمستانی رفتن (گیاهان وجانوران)


خوابیدن، زمستان را در بیهوشی بسر بردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hibernates, hibernating, hibernated
مشتقات: hibernation (n.), hibernator (n.)
(1) تعریف: to remain dormant over the winter in a den or burrow so as to conserve energy, as bears and other animals.
مشابه: sleep

- Snakes in this region hibernate during the cold months.
[ترجمه Aida] در طول ماه های سرد در این منطقه مارها به خواب فرو می روند
[ترجمه ترگمان] مارها در این منطقه در ماه های سرد به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل] مارها در این منطقه در طول ماه های سرد خواب آلودگی دارند

(2) تعریف: to be inactive or in seclusion.

- After being hounded by the press, the actress has now gone to an island retreat to hibernate.
[ترجمه ترگمان] این هنرپیشه پس از اینکه توسط مطبوعات تحت تعقیب قرار گرفت، اکنون به یک جزیره تبدیل شده است تا به خواب زمستانی برود
[ترجمه گوگل] پس از اینکه توسط مطبوعات مورد ضرب و شتم قرار گرفت، بازیگر در حال حاضر به عقب نشینی جزیره برای خواب زمستانی رفته است

• spend the winter in a dormant condition (of certain animals); spend the winter in a place with a milder climate (of people); retreat, be in seclusion, be inactive
animals that hibernate spend the winter in a state like a deep sleep.

مترادف و متضاد

زمستان را در بیهوشی بسر بردن (فعل)
hibernate

lie dormant; sleep through cold weather


Synonyms: hide, hole up, immure, lie torpid, sleep, vegetate, winter


جملات نمونه

1. bears hibernate for several weeks
خرس ها چندین هفته زمستانخوابی می کنند.

2. Black bears hibernate in winters.
[ترجمه Mi] خرس سیاه در زمستان به خواب زمستانی رفت.
[ترجمه قیدر] خرس های سیاه در زمستان به خواب زمستانی رفتند.
[ترجمه حسین] خرس های سیاه در زمستان به خواب می روند.
[ترجمه Bettersilent] خرس های سیاه در زمستان به خواب ( خواب زمستانی ) می روند
[ترجمه king] خرس های سیاه در زمستان به خواب زمستانی میروند
[ترجمه یحیی حسن خانی] خرس های سیاه در زمستان ها به خواب زمستانی میروند.
[ترجمه Gh.kh] خرس های سیاه در زمستان ها به خواب ( زمستانی ) می روند
[ترجمه جرات داری دیس لایک بده] خرس های سیاه در فصل زمستان به خواب زمستانی رفتدند
[ترجمه کانون زبان ایران] خرس های سیاه در زمستان ها به خواب می روند
[ترجمه سکوت] خرس های سیاه در زمستان به خواب زمستانی می روند .
[ترجمه Elika] خرس های سیاه در زمستان ها به خواب زمستانی می روند
[ترجمه 🚭dont smoke🚭] خرس های سیاه در زمستان بخواب زمستانی میروند
[ترجمه جوووووون ❤️❤️❤️] خرس های سیاه در زمستان به خواب میروند
[ترجمه Sanay🥰😍] خرس های سیاه در زمستان به خواب زمستانی میروند. 😴🥶
[ترجمه Marinette love Luka] خرس های سیاه در زمستان به خواب زمستانه میروند
[ترجمه کورش] خرس های سیاه به خواب زمستانی میروند
[ترجمه روشا] خرس های سیاه خواب زمستانی در زمستان دارند
[ترجمه ترگمان]خرس های سیاه در زمستان به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]خرس سیاه در زمستان خوابید

3. Dormice hibernate from October to May.
[ترجمه ترگمان]Dormice از اکتبر تا می به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]خواب زمستانی Dormice از اکتبر تا مه

4. Some animals feed voraciously in summer and hibernate in winter.
[ترجمه زهرا] بعضی حیوانات بسیار زیاد خورده و به خواب زمستانی میروند. ( تا در خواب طولانی گرسنه نمانند. )
[ترجمه Marinette love Luka] بعضی از حیواناتی که به خواب زمستانه می روند در تابستان زیاد غذا می خورند تا در زمستان که به خواب می روند گرسنه نمانند
[ترجمه هوش] بعضی از حیوانات در تابستان زیاد غذا میخورند تا در زمستان به خواب بروند
[ترجمه ترگمان]برخی از حیوانات در تابستان حریصانه تغذیه می کنند و در زمستان به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]بعضی از حیوانات در تابستان به شدت در حال خوردن و در زمستان به خواب می روند

5. You should hibernate before I contact with you.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه با تو ارتباط برقرار کنم به خواب زمستانی میری
[ترجمه گوگل]قبل از تماس با شما باید خواب آلودگی داشته باشید

6. They hibernate during the dry season by burrowing deep into the damp sand.
[ترجمه ترگمان]ان ها در فصل خشک در طول فصل خشک به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]آنها در طول فصل خشک با عمیق شدن به شن و ماسه خیس می خوابند

7. And like small, furry animals they hibernate during winter.
[ترجمه ترگمان]و همانند حیوانات کوچک، خزدار در طول زمستان به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]و مانند حیوانات کوچک و خزدار، آنها در زمستان خوابند

8. In fact, the ability to hibernate bestowed an ingenious advantage on many creatures.
[ترجمه ترگمان]در واقع، توانایی خواب به خواب زمستانی در بسیاری از مخلوقات است
[ترجمه گوگل]در واقع، توانایی خواب زمستانی یک مزیت هوشمندانه در بسیاری از موجودات به ارمغان آورد

9. Hibernate query language realized polymorphic association query and dynamic query.
[ترجمه ترگمان]زبان پرس و جو به زبان پرس و جو و پرس و جوی پویا پی برد
[ترجمه گوگل]زبان پرس و جو از خواب زمستانی متوجه پرس و جو پیوند متشکل از چندجملهای و پرس و جو پویا شد

10. Although Hibernate initially provides an out-of-the-box round-robin implementation, we need to provide tenant ID-based implementation for SaaS-based applications.
[ترجمه ترگمان]اگرچه Hibernate در ابتدا یک پیاده سازی دور از کادر را ارایه می کند، ما باید پیاده سازی مبتنی بر شناسایی مستاجر را برای کاربردهای مبتنی بر SaaS فراهم کنیم
[ترجمه گوگل]اگرچه Hibernate در ابتدا یک پیاده سازی Round-robin خارج از جعبه را فراهم می کند، ما باید برای اجرای SaaS مبتنی بر ID-based ارائه دهیم

11. You usually provide Hibernate with a datasource which provides the pooling function.
[ترجمه ترگمان]شما معمولا Hibernate را با a فراهم می کنید که تابع تجمع را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]شما معمولا Hibernate با منبع داده ای ارائه می دهد که تابع جمع آوری را فراهم می کند

12. In winter bears usually hibernate in their dens.
[ترجمه ترگمان]در زمستان خرس ها معمولا به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]در زمستان خرس ها معمولا در فضاهای خود از خواب بیدار می شوند

13. Some endotherms do not need to hibernate.
[ترجمه ترگمان]برخی از endotherms به خواب زمستانی نیازی ندارند
[ترجمه گوگل]بعضی از انتروترها نیازی به خواب زمستانی ندارند

14. In the cold weather some of them hibernate.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها به خواب زمستانی می روند
[ترجمه گوگل]در هوای سرد برخی از آنها خواب زمستانی دارند

15. hibernate. ejb. event. flush must be set to com. ibm. pdq. hibernate ejb listener. PDQEJB3FlushEventListener.
[ترجمه ترگمان]به خواب زمستانی می روند ejb رویداد سرخی باید روشن بشه ibm pdq به خواب زمستانی خواب زمستانی می روند PDQEJB۳FlushEventListener
[ترجمه گوگل]خوابیدن ejb رویداد flush باید به com تنظیم شود آی بی ام pdq hibernate ejb listener PDQEJB3FlushEventListener

Bears hibernate for several weeks.

خرس‌ها چندین هفته زمستان‌خوابی می‌کنند.


bears' hibernation

زمستان‌خوابی خرس‌ها


to go into hibernation

زمستان‌خوابی کردن


When his party won, he too came out of political hibernation.

وقتی که حزب او برنده شد، او هم از زمستان‌خوابی سیاسی به‌درآمد.


پیشنهاد کاربران

Hibernate means spend the winter
خواب زمستانی = . in deep slee


Winter Sleep
یا خواب زمستانی

It sleeps for the whole winter

￵خواب زمستانی

به خواب زمستانی رفتن
خوابیدن در زمستان

Hibernate means spend the winter in deep sleep

. Hibernate:sleep in whole the winter
تلفظ به انگلیسی:هایبرنیت. به معنی خواب زمستانی.

Hibernate means spend the winter in deep sleep
خواب زمستانی

sleep during winter

این کلمه در reach 2 در کانون زبان ایران:
معنی خواب زمستانی
Hibernate means spend the winter in deep sleep
خواب زمستانی یعنی زمستان را در خواب عمیق سپری کنید.

به سر بردن یا سپری کردن زمستان در خواب ( خواب زمستانی )

Spend the winter in deep sleep

اگه دوست داشتید لایک کمید. ممنون🙃


کلمات دیگر: