کلمه جو
صفحه اصلی

ceil


معنی : استر کردن، با پوشال پوشاندن، سقف اطاقی را تخته پوش کردن
معانی دیگر : طاق دار کردن، طاق زدن، سر پوشیده کردن، سقف دار کردن

انگلیسی به فارسی

سقف (اطاقی را) تخته‌پوش کردن، استر کردن، با پوشال پوشاندن


سقف، استر کردن، با پوشال پوشاندن، سقف اطاقی را تخته پوش کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ceils, ceiling, ceiled
(1) تعریف: to furnish with a ceiling.

(2) تعریف: to overlay (a room's ceiling or walls) with plaster or thin pieces of wood.

• finish a surface of a wall with plaster or thin boards; to furnish with a ceiling

مترادف و متضاد

استر کردن (فعل)
line, ceil

با پوشال پوشاندن (فعل)
ceil

سقف اطاقی را تخته پوش کردن (فعل)
ceil

جملات نمونه

1. The ceiling of the cathedral glittered with gold.
[ترجمه ترگمان]سقف کلیسای جامع با طلا می درخشید
[ترجمه گوگل]سقف کلیسای جامع با طلای پر زرق و برق

2. He groaned, casting his eyes to the ceiling.
[ترجمه ترگمان]او در حالی که چشمانش را به سقف دوخته بود، نالید:
[ترجمه گوگل]او غرق شد، چشمانش را به سقف ریخت

3. The cracks in the ceiling have to be plastered over before you can start painting.
[ترجمه ترگمان]ترک های روی سقف باید قبل از اینکه بتوانید نقاشی را شروع کنید، برچسب زده شوند
[ترجمه گوگل]ترک ها در سقف باید قبل از اینکه بتوانید نقاشی را شروع کنید، گچ می شوند

4. He cracked his nut on the ceiling.
[ترجمه ترگمان]nut را به سقف کوبید
[ترجمه گوگل]او مهره خود را روی سقف ترک کرد

5. We tied balloons and streamers to the ceiling ready for the party.
[ترجمه ترگمان]ما بالن و نوارهای آویخته به سقف را برای مهمانی آماده کردیم
[ترجمه گوگل]ما بادکنک ها و سرسره ها را به سقف آماده کردیم برای حزب

6. I noticed a crack in the ceiling.
[ترجمه ترگمان]به شکافی در سقف نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من متوجه کرک در سقف شدم

7. The ceiling was grey and cracked.
[ترجمه ترگمان]سقف خاکستری و ترک خورده بود
[ترجمه گوگل]سقف خاکستری بود و ترک خورده بود

8. The rain-water dripped through a crack on the ceiling.
[ترجمه ترگمان]آب باران از شکاف روی سقف می چکید
[ترجمه گوگل]باران-آب از طریق کرک روی سقف افتاد

9. A lamp was suspended from the ceiling above us.
[ترجمه ترگمان]بالای سرمان چراغی از سقف اویزان بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ از سقف بالای ما متوقف شد

10. A lamp was suspended from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]چراغی از سقف اویزان بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ از سقف به حالت تعلیق درآمد

11. They stared up at the hole in the ceiling.
[ترجمه ترگمان]به سوراخ سقف خیره شدند
[ترجمه گوگل]آنها در سوراخ سقف خیره شده بودند

12. The lamp was suspended from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]چراغ از سقف آویخته بود
[ترجمه گوگل]لامپ از سقف به حالت تعلیق درآمد

13. The ceiling fan depends from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]پنکه سقفی به سقف بستگی دارد
[ترجمه گوگل]فن سقفی بستگی به سقف دارد

14. There was a small air vent in the ceiling.
[ترجمه ترگمان]در سقف اتاق یک دریچه هوایی دیده می شد
[ترجمه گوگل]دریچه ای از هوا در سقف وجود داشت


کلمات دیگر: