کلمه جو
صفحه اصلی

incivility


معنی : خشونت، وحشیگری، بی تربیتی، بی تمدنی
معانی دیگر : گستاخی، بی ادبی

انگلیسی به فارسی

انسداد، بی تربیتی، خشونت، بی تمدنی، وحشیگری


بی تربیتی، خشونت، وحشیگری، بی تمدنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: incivilities
(1) تعریف: the state or condition of being uncivil; discourteousness; rudeness.
متضاد: civility, politeness
مشابه: insolence

(2) تعریف: an uncivil act or remark.
متضاد: civility
مشابه: insolence

• rudeness, lack of politeness; rude behavior

مترادف و متضاد

discourtesy


Synonyms: bad manners, coarseness, discourteousness, disrespect, impoliteness, rudeness, unmannerliness


خشونت (اسم)
harshness, rigor, severity, violence, asperity, cruelty, roughness, atrocity, truculence, indelicacy, rudeness, discourtesy, incivility, truculency

وحشیگری (اسم)
brutality, savagery, barbarity, ferocity, truculence, barbarism, vandalism, incivility, ferity, ruffianism, truculency, vulgarism, vulgarity

بی تربیتی (اسم)
discourtesy, incivility, peasantry

بی تمدنی (اسم)
incivility

جملات نمونه

1. to retort an incivility
گستاخی را تلافی کردن

2. Take for instance the pattern of incivility and disrespect displayed over the past several years by Chicago Bulls basketball star Dennis Rodman.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، الگوی بی احترامی و بی احترامی در طی چند سال گذشته توسط ستاره بسکتبال شیکاگو بولز \"دنیس Rodman\" را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، الگوی ناسازگاری و بی احترامی که در طول چند سال گذشته نشان داده شده توسط ستاره بسکتبال شیکاگو بولز، دنیس رودمن است

3. It is gross incivility to refuse answer when spoken to.
[ترجمه ترگمان]این بی ادبی است که هنگام صحبت کردن از جواب دادن امتناع می کند
[ترجمه گوگل]این نکته ناخوشایندی است که در هنگام صحبت با آن پاسخ داده شود

4. A foretastes of seriousness of incivility is suggested by what has been happening in Houston.
[ترجمه ترگمان]نوعی جدی بودن بی نزاکتی به خاطر آنچه در هوستون رخ داده است، مطرح می شود
[ترجمه گوگل]آنچه پیش از این در هوستون اتفاق افتاده است، پیشگامی جدی ناسازگاری است

5. Was not this some excuse for incivility, if I was uncivil? But I have other provocations.
[ترجمه ترگمان]اگر من بی نزاکتی کرده بودم، این بهانه ای برای بی نزاکتی نبود؟ اما من دلایل دیگری دارم
[ترجمه گوگل]آیا این بهانه ای برای ناتوانی نبود، اگر من غیر قانونی بودم؟ اما من تحریم های دیگری دارم

6. Was not this some excuse for incivility, if I was uncivil?
[ترجمه ترگمان]اگر من بی نزاکتی کرده بودم، این بهانه ای برای بی نزاکتی نبود؟
[ترجمه گوگل]آیا این بهانه ای برای ناتوانی نبود، اگر من غیر قانونی بودم؟

7. Sure, nearly 60 percent of them admitted committing some sort of crime or incivility in the nine months prior to being questioned.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا، نزدیک به ۶۰ درصد از آن ها به ارتکاب جرم یا بی احترامی در نه ماه قبل از بازجویی اعتراف کرده اند
[ترجمه گوگل]مطمئنا تقریبا 60 درصد از آنها در طی 9 ماه قبل از اینکه مورد سوء قصد قرار گرفتند، مرتکب جرم و جنایت شوند

8. Does anyone doubt that we live in an age of incivility, of distrust of other cultures?
[ترجمه ترگمان]ایا کسی شک دارد که ما در سن قانونی و عدم اعتماد به سایر فرهنگ ها زندگی می کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی شک دارد که ما در عصر نابسامانی، بی اعتمادی به سایر فرهنگ ها زندگی می کنیم؟

9. But inattentive drivers — some of them talking on cell phones or simply not noticing a long line of cars traveling together — are a major factor in what seems like a rise in processional incivility.
[ترجمه ترگمان]اما رانندگان بی توجه که برخی از آن ها در مورد تلفن های همراه صحبت می کنند و یا به سادگی متوجه خط طولانی اتومبیل هایی که با هم سفر می کنند نیستند - یک عامل مهم در چیزی که به نظر می رسد یک افزایش در نوع بی احترامی دسته است
[ترجمه گوگل]اما رانندگان ناخواسته - بعضی از آنها در تلفن های همراه صحبت می کنند و یا به سادگی متوجه خط طولانی خودروهایی که با هم مسافرت می کنند، عامل اصلی در این است که به نظر می رسد افزایش ناخودآگاه رسمی است

پیشنهاد کاربران

نامدنیت

بی مدنیت - نامدنیت

خشونت

بی انضباطی ( در محیط مدرسه )


کلمات دیگر: