کلمه جو
صفحه اصلی

encyst


معنی : در کیسه یا تخمدان قرار دادن
معانی دیگر : (پزشکی - زیست شناسی) در کیسه یا تخمدان قرار گرفتن یا قرار دادن، در کیسه شدن یا کردن، کیسه بندی کردن

انگلیسی به فارسی

در کیسه یا تخمدان قرار دادن


encyst، در کیسه یا تخمدان قرار دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: encysts, encysting, encysted
مشتقات: encystation (n.)
• : تعریف: to enclose in, form, or become enclosed in a cyst.

• enclose within a sac; become enclosed in a sac (biology)

مترادف و متضاد

در کیسه یا تخمدان قرار دادن (فعل)
encyst


کلمات دیگر: