کلمه جو
صفحه اصلی

fissionable


معنی : شکافت پذیر، قابل شکستن و تقسیم
معانی دیگر : قابل شکستن وتقسیم، شکافت پذیر

انگلیسی به فارسی

قابل‌شکستن و تقسیم، شکافت‌پذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of fission.

• splittable; cleavable; dividable; capable of undergoing fission

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شکاف پذیر به هسته هایی گویند. مانند اورانیوم و پلوتونیوم. که قابل شکافت می باشند.

مترادف و متضاد

شکافت پذیر (صفت)
fissionable

قابل شکستن و تقسیم (صفت)
fissionable

جملات نمونه

1. The plants generated fissionable materials for nuclear bombs during the Cold War.
[ترجمه ترگمان]این نیروگاه ها مواد fissionable را برای بمب های هسته ای در طول جنگ سرد تولید کردند
[ترجمه گوگل]گیاهان مواد شفاف برای بمب های هسته ای در طول جنگ سرد تولید می کردند

2. To produce ( fissionable material ) in a breeder reactor.
[ترجمه ترگمان]تولید (مواد fissionable)در رآکتور بارآور
[ترجمه گوگل]برای تولید (مواد شکافت پذیر) در راکتور پرورش دهندگان

3. To add nonfissionable matter to ( fissionable material ) so as to prevent use in an atomic weapon.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن ماده nonfissionable به مواد (fissionable)به گونه ای که از استفاده در یک سلاح اتمی جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن مواد غیر رسانا به مواد (مواد شکافت پذیر) به منظور جلوگیری از استفاده در یک سلاح اتمی

4. Fertile meaning the none fissionable uranium 23
[ترجمه ترگمان]در \"حاصلخیز\"، هیچ یک از این دو کشور به اورانیوم غنی شده نیاز ندارند
[ترجمه گوگل]به معنای باروری هر نوع اورانیوم شکسته 23 است

5. May apply to being complex may the fissionable material critical computation, like pair of non- uniform even system critical computation.
[ترجمه ترگمان]می توان درخواست کرد که پیچیده بودن، محاسبات بحرانی مادی را، مانند یک جفت محاسبات انتقادی یکنواخت، مورد انتقاد قرار دهد
[ترجمه گوگل]ممکن است محاسبات بحرانی مواد شکسته را مانند جفت غیرقطعی حتی محاسبات بحرانی سیستم تقسیم کند

6. The fissionable material defined by the preceding paragraph should be reported to the Atomic Energy Council once every half-year.
[ترجمه ترگمان]ماده fissionable تعریف شده توسط پاراگراف قبل باید یک بار در هر نیم سال به شورای انرژی اتمی گزارش شود
[ترجمه گوگل]ماده شکسته شده که توسط پاراگراف قبل تعریف شده است، باید هر سال نیم سال به شورای انرژی اتمی گزارش شود

7. The isotope of uranium with mass number23 fissionable with slow neutrons.
[ترجمه ترگمان]ایزوتوپ اورانیوم با جرم جرمی number۲۳ با نوترون های کند
[ترجمه گوگل]ایزوتوپ اورانیوم با تعداد توده 23 با نوترون های آهسته تقسیم می شود

8. They leave open with what determination Washington will pursue the elimination of the existing stockpile of North Korean nuclear weapons and fissionable materials.
[ترجمه ترگمان]آن ها با آنچه واشنگتن مصمم به حذف ذخایر موجود سلاح های هسته ای کره شمالی و مواد fissionable خواهد بود، باز خواهند ماند
[ترجمه گوگل]آنها واشنگتن را با آنچه تعیین می کنند باز می کنند، واشنگتن خواهان از بین بردن ذخایر موجود سلاح های هسته ای کره شمالی و مواد شیب دار است

9. The prime example is the element uranium (U), which occurs naturally as two isotopes-the lighter, fissionable U-235 and the heavier, non-fissionable U-23
[ترجمه ترگمان]مثال اصلی، اورانیوم عنصر (U)است که به صورت طبیعی به عنوان دو ایزوتوپ، the U - ۲۳۵ و سنگین تر و غیر - U شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]مثال اصلی این عنصر اورانیوم (U) است که به طور طبیعی به عنوان دو ایزوتوپ رخ می دهد - U-235 سبک تر، شکسته، و U-23 غیر قابل انفجار سنگین تر

10. The idea is that it produces more plutonium than the plant needs to run, providing fissionable material usable elsewhere in the nation's nuclear program.
[ترجمه ترگمان]این ایده این است که پلوتونیوم بیشتری نسبت به نیاز گیاه تولید می کند و مواد fissionable قابل استفاده در جای دیگری در برنامه هسته ای ملی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]ایده این است که تولید پلوتونیم بیشتر از نیاز به کارخانه را فراهم می کند، و مواد جامد قابل استفاده در جای دیگر برنامه هسته ای کشور را فراهم می کند

11. The atomic energy agency could be made responsible for the impounding, storage, and protection of the contributed fissionable and other materials.
[ترجمه ترگمان]آژانس انرژی اتمی می تواند مسیول توقیف، ذخیره سازی و حفاظت از the و مواد دیگر باشد
[ترجمه گوگل]سازمان انرژی اتمی می تواند مسئول محفوظ نگهداری، ذخیره سازی و حفاظت از مواد تکثیر شده و دیگر مواد باشد

12. In a hole in the center of this system is placed a subcritical sphere of fissionable material.
[ترجمه ترگمان]در یک حفره در مرکز این سیستم، یک کره subcritical از مواد fissionable قرار داده شده است
[ترجمه گوگل]در یک سوراخ در مرکز این سیستم، یک کره ی زیر کریستال از مواد شکافت پذیر قرار می گیرد

13. The system has enhanced capabilities to recognize the elemental content of a container which can be used to detect concealed explosive and fissionable materials.
[ترجمه ترگمان]این سیستم قابلیت های خود را برای تشخیص محتوای اساسی یک کانتینر که می تواند برای تشخیص مواد منفجره و مواد fissionable مورد استفاده قرار گیرد، افزایش داده است
[ترجمه گوگل]این سیستم توانایی های بیشتری را برای تشخیص محتوای عنصری ظرف که می تواند برای شناسایی مواد منفجره و مواد منفجره پنهان استفاده شود، افزایش داده است

14. The reaction is slowed by a combination of depletion of the fissionable material and expansion of the core.
[ترجمه ترگمان]واکنش با ترکیبی از تخلیه مواد fissionable و انبساط هسته کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]واکنش با ترکیبی از تخلیه مواد شکافت پذیر و گسترش هسته کاهش می یابد

15. An atomic bomb uses conventional explosives to slam together two lumps of fissionable material, usually uranium-235 or plutonium-23
[ترجمه ترگمان]یک بمب اتمی از مواد منفجره معمولی استفاده می کند تا دو توده مواد fissionable را به هم بزند که معمولا اورانیوم ۲۳۵ یا پلوتونیوم - ۲۳ است
[ترجمه گوگل]یک بمب اتمی از مواد منفجره معمولی استفاده می کند تا دو قطعه از مواد قابل شسته را با هم مخلوط کند، معمولا اورانیوم 235 یا پلوتونیوم 23


کلمات دیگر: