1. a take-down firearm
سلاحی که به آسانی از هم باز می شود
2. The police charged her with possessing a firearm with intent to endanger life.
[ترجمه ترگمان]پلیس او را به داشتن سلاح گرم با قصد به خطر انداختن زندگی متهم کرد
[ترجمه گوگل]پلیس به او صاحب یک اسلحه گرم شد و قصد نابودی زندگی را داشت
3. He was found guilty of possessing an unlicensed firearm.
[ترجمه ترگمان]اون بخاطر داشتن یه اسلحه گرم بدون مجوز گناهکار شناخته شد
[ترجمه گوگل]او مجرم شناخته شده بود که دارای یک اسلحه بدون مجوز است
4. He did not hold a firearm certificate.
[ترجمه ترگمان]او یک گواهی سلاح گرم در دست نداشت
[ترجمه گوگل]او گواهینامه اسلحه گرم را نداشت
5. He was charged with illegal possession of a firearm.
[ترجمه ترگمان]اون متهم به داشتن یه اسلحه گرم اسلحه بود
[ترجمه گوگل]او به اتهام داشتن یک اسلحه گرم دستگیر شد
6. Facts: pleaded guilty to robbery, having a firearm with intent and driving while disqualified.
[ترجمه ترگمان]حقایق: برای سرقت، داشتن یک سلاح گرم با قصد و رانندگی در حین رد صلاحیت، گناهکار شناخته شد
[ترجمه گوگل]آمار: مجرم شناخته شده به سرقت، داشتن یک اسلحه گرم با قصد و رانندگی در حالی که رد صلاحیت
7. The firearm was perhaps a necessary item of defense in what was obviously a hazardous occupation.
[ترجمه ترگمان]سلاح گرم شاید یک مورد لازم برای دفاع در چیزی بود که مشخصا یک اشغال خطرناک بود
[ترجمه گوگل]این اسلحه گرم بود که احتمالا یک مورد ضروری از دفاع بود که به وضوح اشغال خطرناک بود
8. Facts: convicted of robbery and possessing a firearm with intent to commit an indictable offence.
[ترجمه ترگمان]حقایق: محکوم به سرقت و داشتن سلاح گرم با قصد ارتکاب جرم indictable
[ترجمه گوگل]آمار: محکوم به سرقت و داشتن یک اسلحه گرم با قصد متعهد شدن به جرم قانونی است
9. Mr Jones pleaded guilty to possessing a firearm with criminal intent and affray.
[ترجمه ترگمان]آقای جونز به جرم داشتن سلاح گرم با قصد جنایی و زد و خورد اعتراف کرد
[ترجمه گوگل]آقای جونز به داشتن یک اسلحه گرم با قصد و مجازات جنایتکار مجازات کرد
10. This soldier carries a hand gun, a simple firearm which can propel a lead or stone shot with considerable velocity.
[ترجمه ترگمان]این سرباز یک سلاح دستی و یک سلاح گرم ساده را حمل می کند که می تواند منجر به ایجاد یک تیر سربی یا سنگی با سرعت قابل توجه شود
[ترجمه گوگل]این سرباز دارای یک تفنگ دست، یک اسلحه گرم ساده است که می تواند سرب یا سنگ شلیک با سرعت قابل توجه است
11. The raider, carrying what appeared to be a firearm, burst into Victoria Wines in Woodrow Avenue, Marton, Middlesbrough.
[ترجمه ترگمان]The که به نظر می رسید یک اسلحه گرم و اسلحه گرم است، به سرعت وارد خیابان ویکتوریا شد، در خیابان Woodrow، Marton و Middlesbrough
[ترجمه گوگل]مهاجم، حمل آنچه که ظاهرا یک اسلحه گرم است، به ویکتوریا شراب در خیابان وودرو، مارتون، میدلزبورو سرازیر شد
12. Learn the Mechanical and Handling Characteristics of the Firearm You Are Using.
[ترجمه ترگمان]نحوه استفاده از ویژگی های مکانیکی و مکانیکی of که استفاده می کنید را یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]یادگیری ویژگی های مکانیکی و دستکاری اسلحه گرم که استفاده می کنید
13. Hinder firearm to is it prevent flammable gas, liquid flame from spread and prevent flash back but cause safety device of explosion to used for.
[ترجمه ترگمان]گرم کردن سلاح گرم به آن، از گاز قابل اشتعال، شعله مایع از پخش و جلوگیری از فلاش جلوگیری می کند، اما باعث می شود که دستگاه ایمنی برای آن مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اسلحه هدر را به جلوگیری از جلوگیری از گازهای قابل اشتعال، شعله مایع از پخش و جلوگیری از فلش بازگویی می کند اما باعث ایجاد انفجار ایمنی برای استفاده می شود
14. While the Pistol behaves like an automatic firearm, the user is simply pulling the trigger very quickly.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تپانچه مانند یک سلاح گرم اتوماتیک رفتار می کند، کاربر به سادگی ماشه را خیلی سریع می کشد
[ترجمه گوگل]در حالی که Pistol مانند یک اسلحه گرم اتوماتیک رفتار می کند، کاربر به سادگی ماشه را بسیار سریع می کند
15. Rita's flattened by a tram while chasing her across Blackpool Prom with fell intent and a loaded firearm.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ری تا در حالی که او را در میان جشن فارغ بال و با اسلحه گرم تعقیب می کرد، ری تا با تراموا او را صاف کرد
[ترجمه گوگل]ریتا توسط یک تراموا مسطح شد و در عین حال با سرنگونی گلوله توپ و یک اسلحه بارگیری شد