1. our cultural heritage
میراث فرهنگی ما
2. the protectors of our cultural heritage
حافظان میراث فرهنگی ما
3. persepolice is part of our national heritage
تخت جمشید بخشی از میراث ملی ما است.
4. the protection of the country's cultural heritage
حفظ میراث فرهنگی کشور
5. the war left nothing but a heritage of poverty and destruction
جنگ چیزی جز میراثی از فقر و خرابی به جا نگذاشت.
6. Folk songs are part of our common heritage.
[ترجمه ترگمان]ترانه های محلی بخشی از میراث مشترک ما هستند
[ترجمه گوگل]آهنگ های مردمی بخشی از میراث مشترک ما است
7. The book was published in association with British Heritage.
[ترجمه ترگمان]این کتاب به همراه میراث بریتانیایی به چاپ رسید
[ترجمه گوگل]این کتاب در ارتباط با میراث بریتانیایی منتشر شده است
8. These buildings are part of our national heritage.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها بخشی از میراث ملی ما هستند
[ترجمه گوگل]این ساختمان ها بخشی از میراث ملی ما است
9. The building is part of our national heritage.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان بخشی از میراث ملی ماست
[ترجمه گوگل]این ساختمان بخشی از میراث ملی ما است
10. The National Heritage Committee has conducted a public inquiry to find the answer.
[ترجمه ترگمان]کمیته میراث ملی تحقیقات عمومی را برای یافتن پاسخ انجام داده است
[ترجمه گوگل]کمیته میراث ملی یک پرسش عمومی را برای یافتن جواب به دست آورد
11. These ancient buildings are part of the national heritage.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان های باستانی بخشی از میراث ملی هستند
[ترجمه گوگل]این ساختمان های باستانی بخشی از میراث ملی است
12. They take great pride in their heritage.
[ترجمه ترگمان]آن ها غرور بزرگی در میراث خود دارند
[ترجمه گوگل]آنها میراث خود را افتخار می کنند
13. The ancient buildings are part of the national heritage.
[ترجمه ترگمان]ساختمان های باستانی بخشی از میراث ملی هستند
[ترجمه گوگل]ساختمان های باستانی بخشی از میراث ملی است
14. One of the glories of the British heritage is the right to a fair trial.
[ترجمه ترگمان]یکی از افتخارات موروثی بریتانیا حق محاکمه عادلانه است
[ترجمه گوگل]یکی از افتخارات میراث بریتانیا، حق محاکمه عادلانه است
15. They say its their heritage and they're very emotional about it.
[ترجمه ترگمان]آن ها میراث خود را می گویند و در مورد آن بسیار احساساتی هستند
[ترجمه گوگل]آنها میراث خود را می گویند و در مورد آن بسیار عاطفی هستند
16. As the heritage boom gathers pace, made-to-measure company and family biographies have become big business.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شکوفایی میراث به سرعت جمع آوری می شود، زندگی روزمره و زندگی افراد خانواده به یک کسب وکار بزرگ تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که رونق میراث جمع می شود، شرکت های ساخته شده برای اندازه گیری و بیوگرافی های خانوادگی کسب و کار بزرگ تبدیل شده است
17. United drew 2-all, thanks to goals from Heritage and Pejic.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده به لطف اهداف میراث و Pejic، ۲ - ۲ مساوی کرد
[ترجمه گوگل]یونایتد 2 گل زد، به لطف گل های هریتو و پژج
18. Her personal ideals were anchored in her Irish heritage.
[ترجمه ترگمان]ایده آل های شخصی او در میراث ایرلندی او لنگر انداخته بودند
[ترجمه گوگل]ایده های شخصی او در میراث ایرلندی او پایه گذاری شد