کلمه جو
صفحه اصلی

glottal


معنی : مربوط به دهانه نای، وابسته بدهانه حنجره
معانی دیگر : وابسته به چاکنای، وابسته به دهانه ی حنجره، حنجره ای (glottic هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

وابسته بدهانه حنجره، مربوط به دهانه نای


گلوتبال، مربوط به دهانه نای، وابسته بدهانه حنجره


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or articulated in the glottis.

• of the glottis, of the space between the vocal cords (anatomy); pronounced at the glottis, articulated at the space between the vocal cords (phonetics)

مترادف و متضاد

مربوط به دهانه نای (صفت)
glottal

وابسته به دهانه حنجره (صفت)
glottal

جملات نمونه

1. He boomed out, slipping in all the glottal stops and nasal sobs of an appallingly melodramatic tenor.
[ترجمه ترگمان]با صدای خرناس مانندی از اتاق بیرون رفت و در همان حال صدای تلق تلق و بینی و صدای nasal بی حد و بلندی را به هم ریخت
[ترجمه گوگل]او رشد کرد، در تمام توقف های گلوتات و شست و شوی بینی از تونور ملودرام وحشتناک تکان خورد

2. Through the open door she could hear their glottal talk like a gabbling of geese.
[ترجمه ترگمان]از در باز می توانست صدای glottal را که مثل یک مشت غاز حرف می زدند بشنود
[ترجمه گوگل]از طریق درب باز، او می تواند سخنان پرخاشگرانه خود را مانند یک گرگ غازها بشنود

3. Glottal stop dropping is the main trend in the development of Ying dialect.
[ترجمه ترگمان]Glottal از افتادن جلوگیری می کند، روند اصلی رشد of است
[ترجمه گوگل]توقف توقف گلوتل، روند اصلی توسعه ی گویش یانگ است

4. Glottal stop did not exist according to the structure of original phonology in Japanese.
[ترجمه ترگمان]این توقف با توجه به ساختار آواشناسی اصلی در ژاپن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]توقف گلوتل با توجه به ساختار واجشناسی اصلی در ژاپن وجود نداشت

5. Aphonia, also calls the glottal, is refers to the pronunciation to be impeded, sound hoarse one kind of card period of five days.
[ترجمه ترگمان]Aphonia، که the نیز نامیده می شود، به تلفظ می شود و با صدای گرفته از یک نوع کارت پنج روزه گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Aphonia، همچنین glottal نامیده می شود، اشاره به تلفظ را به مانع، صدای خنک یک نوع کارت مدت پنج روز

6. Vowels have something to do with glottal closure, therefore influencs acoustical measures.
[ترجمه ترگمان]Vowels ارتباطی با بسته شدن glottal دارند، بنابراین اقدامات صوتی influencs دارند
[ترجمه گوگل]صداهای واضح چیزی است که با بسته شدن گلوتاتیک انجام می شود، بنابراین تاثیرات آکوستیک را تحت تاثیر قرار می دهد

7. This paper introduces a measurement system of glottal vocal efficiency (GVE) designed according to the principle of speech-to-airflow logarithmic ratio at lip developed by authors.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم اندازه گیری کارایی صوتی glottal (GVE)را معرفی می کند که بر طبق اصول نسبت جریان به جریان هوا - جریان هوا در لبه ای ایجاد شده توسط نویسندگان طراحی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک سیستم اندازه گیری راندمان صوتی گلوتتال (GVE) طراحی شده با توجه به اصل نسبت لگاریتمی گفتار به هوا در لب طراحی شده توسط نویسندگان

8. The uvular r's of French and the fricative, glottal ch's of German (and Scots) are essential to one's imagination of these languages and their speakers.
[ترجمه ترگمان]The (s)فرانسوی و the، glottal ch آلمانی (و اسکاتلندی ها)برای تصور یک از این زبان ها و speakers ضروری هستند
[ترجمه گوگل]رول uvular از فرانسوی و chricative، glottal ch از آلمان (و اسکاتلندی) برای تخیل یک نفر از این زبان ها و سخنرانان آنها ضروری است

9. The glottal stop and uvular & quot ; r & quot ; and & quot ; ch & quot ; in German & quot ; bach & quot; are guttural sounds.
[ترجمه ترگمان]The stop and uvular quot؛؛ r &؛ and &؛ in &؛ bach &، bach guttural؛
[ترجمه گوگل]توقف قطعی و uvular * quot؛ r * quot؛ و * quot؛ ch * quot؛ در آلمان * quot؛ باخ * quot؛ صداهای گوارشی هستند

10. We imposes constraints on the glottal wave of enhanced speech during iterative Wiener filtering according as the glottal codebook to ensure glottal wave laid in the clean exciting glottal space.
[ترجمه ترگمان]ما محدودیت هایی را بر موج glottal گفتار جدید در طول فیلتر iterative وینر اعمال کردیم که بر طبق glottal codebook filtering برای اطمینان از موج glottal در فضای فضای glottal پر هیجان، فیلتر می شود
[ترجمه گوگل]ما محدودیت هایی را بر روی موج یخ زده سخنرانی افزایش می دهیم که در زمان فیلتر کردن تکراری وینر مطابق به عنوان کدبندی درخشان برای اطمینان از موج یخ زده که در فضای پر از هیجان انگیز تمیز قرار دارد، اعمال می شود

11. On the base of LF-4 derivative glottal flow, an improved algorithm of LF-4 derivative model is proposed to synthesize voice source.
[ترجمه ترگمان]در پایه جریان glottal - ۴ مشتق شده از LF، یک الگوریتم بهبود یافته از مدل مشتق شده LF - ۴ برای ترکیب منبع صدا پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس LF-4 جریان مایع منحصر به فرد، یک الگوریتم بهبود یافته از مدل مشتق LF-4 برای تولید منبع صوتی پیشنهاد شده است

12. I talked the same way at his age, fighting my rogue aitches and glottal stops.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در سن و سال او با من حرف می زد، با rogue حرف می زد و حرفش را قطع می کرد
[ترجمه گوگل]من در همان سنگی به همان شیوه صحبت کردم، با سر و صدا و پریشانی هایم سر و کار داشتم

13. International Channel uses "Qaddafi," as does the New York Times, because the letter Q is typically used to render the glottal stop that is so common in Arabic and that begins Qaddafi's name.
[ترجمه ترگمان]کانال بین المللی از \"قذافی\" استفاده می کند، همان طور که نیویورک تایمز می نویسد، چون نامه Q به طور معمول برای تبدیل the استفاده می شود که بسیار رایج است و نام قذافی را شروع می کند
[ترجمه گوگل]کانال بین المللی 'Qaddafi' را استفاده می کند، همانطور که نیویورک تایمز نیز می گوید، زیرا حرف Q به طور معمول برای رندر کردن قطعه قطعه ای است که به زبان عربی بسیار رایج است و نام قذافی را آغاز می کند

14. If the wavelet transform is directly implemented in pitch detection, comparing the glottal closure singularity of speech signal with image grey break, we will not obtain the anticipative result.
[ترجمه ترگمان]اگر تبدیل موجک به طور مستقیم در تشخیص زمین به کار گرفته شود، نقطه تکین بسته بودن سیگنال گفتار با شکست خاکستری تصویر را مقایسه می کند، ما نتیجه نهایی را به دست نخواهیم آورد
[ترجمه گوگل]اگر تبدیل موجک به طور مستقیم در تشخیص زمین اجرا شود، مقایسه انحصار بسته شدن گلوتاتال از سیگنال گفتار با شکستن خاک خاکستری تصویر، نتایج پیش بینی شده را به دست نمی آوریم

پیشنهاد کاربران

تحریر در موسیقی

( آواشناسی ) چاکنایی

glottal ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: چاکنایی
تعریف: 1. مربوط به چاکنای|||2. مشخصۀ گروهی از همخوان ها که با انسداد یا سایش در چاکنای تولید می‏شوند|||3. همخوانی که با انسداد یا سایش در چاکنای تولید می‏شود


کلمات دیگر: