1. What about John Noakes and indeed his trusty helpmate Shep?
[ترجمه ترگمان]پس در مورد جان فلان و به راستی helpmate his چه می شود؟
[ترجمه گوگل]در مورد جان نوک ها و حقیقتش شپ، کمک شایسته او چیست؟
2. Behind her lord his helpmate, bing awast, to Romeville.
[ترجمه ترگمان]پشت سر اربابش، helpmate، بینگ awast، به Romeville
[ترجمه گوگل]پشت اربابش، همسرش، بیدرنگ، به روموویل
3. Modularize the helpmate robot control system based on RS-485 bus framework.
[ترجمه ترگمان]system سیستم کنترل ربات را براساس چارچوب باس RS - ۴۸۵ به دقت بررسی کنید
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل ربات کمکموتور را براساس چارچوب RS-485 بسازید
4. Nursing helpmate robot is one kind of autonomous indoor robot, operating in the hospitals, which can be applied to promote hospital automation, protect the nurse from contamination.
[ترجمه ترگمان]یک روبات کارمند پرستاری یک نوع ربات خانگی مستقل است که در بیمارستان ها کار می کند، که می تواند برای ارتقا اتوماسیون بیمارستان و محافظت از پرستار در برابر آلودگی اعمال شود
[ترجمه گوگل]ربات کمک های پرستاری یک نوع روبات داخلی مستقل است که در بیمارستان ها فعالیت می کند و می تواند برای ارتقاء اتوماسیون بیمارستان، حفاظت از پرستار از آلودگی استفاده شود
5. Spouse and helpmate of Adam Kadmon : Heva, naked Eve.
[ترجمه ترگمان]spouse و helpmate آدام Kadmon: Heva، ای و لخت
[ترجمه گوگل]همسر و همسر آدم کادمون: حوا، حیاط برهنه
6. She proved a good and faithful helpmate assisted me much By attending the shop.
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرد که کمک خیلی خوبی برای رسیدگی به مغازه به من کمک کرده است
[ترجمه گوگل]او یک همکار خوب و وفادار را ثابت کرد که به من کمک زیادی کرد با حضور در مغازه
7. Nursing helpmate robot is a kind of autonomous indoor mobile robot, operating in hospitals, can be applied to promote hospital automation, protect medical care personnel from cross contamination.
[ترجمه ترگمان]یک روبات کارمند پرستاری یک نوع ربات سیار داخلی است که در بیمارستان ها کار می کند و می تواند برای ارتقا اتوماسیون بیمارستان، محافظت از پرسنل مراقبت پزشکی از آلودگی متقابل استفاده شود
[ترجمه گوگل]ربات کمکرسان پرستاری نوعی از رباتهای مستقل درونی موبایل است که در بیمارستانها کار می کنند، می توانند برای ارتقاء اتوماسیون بیمارستان، حفاظت از پرسنل پزشکی از آلودگی متقابل استفاده کنند
8. She had now the right to be his helpmate in his all kind deeds.
[ترجمه ترگمان]اکنون او حق داشت که هر کاری از دستش بربیاید انجام دهد
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر حق دارد که همسرش در همه امور خویش باشد
9. Love your family, friends, helpmate and children, however, you should live for yourself.
[ترجمه ترگمان]خانواده، دوستان، مددکار و کودکان خود را دوست داشته باشید، با این حال، شما باید برای خودتان زندگی کنید
[ترجمه گوگل]با این حال، خانواده، دوستان، همسر و فرزندانتان را دوست داشته باشید، اما باید برای خود زندگی کنید
10. For God saw that the animals had their helpmate but Man did not.
[ترجمه ترگمان]زیرا خدا می دانست که حیوانات helpmate را دارند اما انسان نه
[ترجمه گوگل]برای خدا دیدم که حیوانات کمک های خود را داشتند اما مرد نبود
11. On the other hand, the TUG and HelpMate are packed with sensors to help them see.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، tug و helpmate ها با حسگرهایی که به آن ها کمک می کنند، بسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، TUG و HelpMate با سنسورها برای کمک به آنها مشاهده می شوند
12. She is my future stay and helpmate.
[ترجمه ترگمان]اون آینده من و کمک می کنه
[ترجمه گوگل]او ماندن در آینده و کمکم است
13. As for Jamie, he saw her as nothing but a helpmate for Katherine and a nursemaid for Patrick.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد جیمی، او را تنها برای کاترین و یک پرستار بچه برای پاتریک می دید
[ترجمه گوگل]همانطور که برای جیمی، او را به عنوان چیزی جز یک همکار برای کاترین و پرستار برای پاتریک دیدند
14. And these wives are largely locked into a role of helpmate and lead supporter for their husband-the-diplomat.
[ترجمه ترگمان]و این همسران تا حد زیادی در نقش دستیار و حامی رهبری همسر شان قفل شده اند
[ترجمه گوگل]و این همسران تا حد زیادی به نقش همسر و هدایت کننده برای همسر دیپلمات خود بستگی دارند