معنی : خزنده شناسی
معانی دیگر : (بخشی از جانور شناسی که با حشرات و دوزیستان سر و کار دارد) خزنده شناسی، قسمتی از جانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحک میکند
herpetology
معنی : خزنده شناسی
معانی دیگر : (بخشی از جانور شناسی که با حشرات و دوزیستان سر و کار دارد) خزنده شناسی، قسمتی از جانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحک میکند
انگلیسی به فارسی
خزنده شناسی، قسمتی از جانورشناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
عرفان شناسی، خزنده شناسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: herpetological (adj.), herpetologist (n.)
مشتقات: herpetological (adj.), herpetologist (n.)
• : تعریف: the science that deals with reptiles and amphibians.
• study of reptiles and amphibians (zoology)
مترادف و متضاد
خزنده شناسی (اسم)
herpetology
جملات نمونه
1. He took up herpetology at the age of fifty.
[ترجمه ترگمان]در سن پنجاه سالگی خودش را جمع و جور کرد
[ترجمه گوگل]او پنجاه و پنجاه ساله در معرض عصبانیت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او پنجاه و پنجاه ساله در معرض عصبانیت قرار گرفت
2. Botany, Entomology Herpetology, mammalogy, and ornithology.
[ترجمه ترگمان]Botany، Entomology herpetology، mammalogy و ornithology
[ترجمه گوگل]گیاه شناسی، Entomology گیاه شناسی، پستانداران و پرورش اندام
[ترجمه گوگل]گیاه شناسی، Entomology گیاه شناسی، پستانداران و پرورش اندام
3. In 192 she began studying herpetology at Columbia University, where she developed an interest in photography after studying under Clarence White (no relation).
[ترجمه ترگمان]او در ۱۹۲ سالگی شروع به تحصیل herpetology در دانشگاه کلمبیا کرد، جایی که او پس از مطالعه در کلارنس وایت (بدون رابطه)به عکاسی علاقه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]در سال 192، او در حال تحصیل در دانشگاه کلمبیا، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، جایی که بعد از مطالعه در کلارنس سفید (بدون رابطه) علاقه مند به عکاسی شد
[ترجمه گوگل]در سال 192، او در حال تحصیل در دانشگاه کلمبیا، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، جایی که بعد از مطالعه در کلارنس سفید (بدون رابطه) علاقه مند به عکاسی شد
4. The collections of the museum includes the specimens of plant and animal, ornithology, herpetology, and ethnography.
[ترجمه ترگمان]مجموعه های موزه شامل نمونه هایی از گیاهان و حیوانات، ornithology، herpetology و قوم شناسی می باشد
[ترجمه گوگل]مجموعه موزه شامل نمونه های گیاهی و حیوانی، بوم شناسی، عرفان شناسی و قوم شناسی است
[ترجمه گوگل]مجموعه موزه شامل نمونه های گیاهی و حیوانی، بوم شناسی، عرفان شناسی و قوم شناسی است
5. This is the website of The Center for North American Herpetology.
[ترجمه ترگمان]این وب سایت مرکز for آمریکای شمالی است
[ترجمه گوگل]این وب سایت مرکز قارچ شناسی آمریکای شمالی است
[ترجمه گوگل]این وب سایت مرکز قارچ شناسی آمریکای شمالی است
6. A student of zoology can choose a degree in any number of specialties such as entomology, arachnology, mammology, ichthyology, or herpetology.
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی جانورشناسی می تواند در هر تعدادی از تخصص های مانند حشره شناسی، arachnology، mammology، ichthyology، یا herpetology مدرک انتخاب کند
[ترجمه گوگل]دانش آموز زونگ می تواند مدرک تحصیلی در هر تعداد خاصی از جمله انومیولوژی، فن آوری، ماموگرافی، اچتیولوژی یا عادت ماهانه را انتخاب کند
[ترجمه گوگل]دانش آموز زونگ می تواند مدرک تحصیلی در هر تعداد خاصی از جمله انومیولوژی، فن آوری، ماموگرافی، اچتیولوژی یا عادت ماهانه را انتخاب کند
پیشنهاد کاربران
خزنده شناسىی ، قسمتی از جانور شناسىی که در باره خزندگان و ذوحیاتین بحث می کند
کلمات دیگر: