کلمه جو
صفحه اصلی

go west


معنی : مردن
معانی دیگر : 1- به باختر رفتن 2- مردن، از میان رفتن، نابود شدن

انگلیسی به انگلیسی

• travel in a westerly direction; die

مترادف و متضاد

مردن (اصطلاح)
be gathered to one's father, fall asleep, kick the bucket, take the ferry, give up the ghost, go off the hooks, breathe one's last, cash in one's chips, go to glory, go the way of all flesh, go to one's grave, go to one's last account, go to one's last resting place, go to one's long home, go to one's long rest, go west, hand in one's checks, hand in one's dinner pail, join the great majority, lay down one's life, pass beyond the veil, pay the debt of nature, peg out, pop one's clogs, shuffle off this mortal coil, snuff it, turn up one's toes, yield one's breath

جملات نمونه

1. Poor Smith was one of those who went west in the earthquake.
[ترجمه ترگمان]بیچاره اسمیت یکی از کسانی بود که در زلزله به غرب رفت
[ترجمه گوگل]ضعیف اسمیت یکی از کسانی بود که در زمین لرزه به غرب رفت

2. The pioneers went west across North America, cutting down forests and planting new crops.
[ترجمه ترگمان]این پیشگامان در غرب آمریکای شمالی حرکت کردند، جنگل ها را قطع کردند و محصولات جدید بکارند
[ترجمه گوگل]پیشگامان در سراسر شمال آمریکا به غرب رفتند، جنگل ها را کاهش دادند و محصولات جدید را کاشته بودند

3. My old vacuum cleaner has gone west at last and I'll have to buy a new one.
[ترجمه ترگمان]جاروبرقی قدیمی من بالاخره به غرب رفت و من مجبور می شم که یه جدیدش رو بخرم
[ترجمه گوگل]جارو برقی قدیمی من در گذشته به سمت غرب رفته است و من مجبور به خرید یک جدید هستم

4. That's all hopes of winning gone west.
[ترجمه ترگمان]همه امید پیروزی به غرب است
[ترجمه گوگل]این همه امید برای برنده شدن به غرب است

5. There was a fire, and five years of research work went west.
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی رخ داد و پنج سال کار تحقیقاتی به غرب رفت
[ترجمه گوگل]یک آتش سوزی وجود داشت و پنج سال تحقیق به غرب رفت

6. We are going West to California.
[ترجمه ترگمان]ما به سمت غرب به کالیفرنیا می رویم
[ترجمه گوگل]ما در حال رفتن به غرب به کالیفرنیا هستیم

7. The steamer will go west by north.
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار از شمال به غرب خواهد رفت
[ترجمه گوگل]کشتی بخار از شمال به سمت غرب می رود

8. I couldn't get a ticket - that's my last chance to see the show gone west.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم بلیت بگیرم - این آخرین شانس من برای دیدن نمایش به غرب بود
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم یک بلیط بگویی - این آخرین فرصت من برای دیدن نمایش به غرب است

9. Poor Susan, she went West with her husband and it was hardly three months before he was killed.
[ترجمه ترگمان]سوزان بیچاره، با شوهرش به غرب رفت و سه ماه پیش بود که او کشته شد
[ترجمه گوگل]پور سوزان، او با شوهرش به غرب رفت و سه ماه قبل از کشته شدن او، به سختی بود

10. The full quota of how many and whose scripts went west in this rethink will probably never be known.
[ترجمه ترگمان]سهم کامل این تعداد و scripts که در این تجدید نظر به غرب رفتند احتمالا هرگز مشخص نخواهد شد
[ترجمه گوگل]احتمالا هرگز مشخص نیست که توافق کامل چه تعداد و کدامیک از اسکریپتهایش در این بازنگری به غرب رسیده است

11. I figured from my vantage point that the pretty women went west, and the smart ones went east.
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که زنان زیبا به سمت غرب می روند و افراد باهوش به سمت شرق رفتند
[ترجمه گوگل]من از نقطه نظر من فهمیدم که زنان زیبا به غرب رفتند و افراد هوشمند به شرق رفتند

12. Sometimes migrant trains were seen travelling eastward, despite the higher fares, just as packed as those going west.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها قطارهای مهاجر با وجود کرایه بیشتری که به سمت شرق می رفتند، به سمت شرق دیده می شدند
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات، قطارهای مهاجر، به رغم هزینه های بالاتری، به سمت شرق حرکت می کردند، همانطور که به سمت غرب حرکت می کردند

13. They met the gang of shepherds going west and all went in together and knelt down at the manger.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دسته چوپانان به طرف غرب رفتند و همه با هم به طرف آخور رفتند و در آخور به زانو افتادند
[ترجمه گوگل]آنها گروهی از چوپانان را به سمت غرب می راندند و همه با هم در کنار یکدیگر نشستند و در کوهستان کوهنوردی کردند

14. William did not go West on an existential errand; the end of his journey was known.
[ترجمه ترگمان]ویلیام در یک ماموریت دیگر به غرب نرفته بود؛ پایان سفرش مشخص بود
[ترجمه گوگل]ویلیام به وظیفه موجودی به غرب نرفت؛ پایان سفر او شناخته شده بود

15. But Helper had gone West in the decade before the Civil War.
[ترجمه ترگمان]اما Helper در دهه قبل از جنگ داخلی به غرب رفته بود
[ترجمه گوگل]اما Helper در دهه قبل از جنگ داخلی به غرب رفته بود


کلمات دیگر: