کلمه جو
صفحه اصلی

firmament


معنی : فلک، آسمان، گنبد اسمان
معانی دیگر : (بیشتر شاعرانه) آسمان، گردون، گرزمان، گردان سپهر، فلک افلاک، اسمان

انگلیسی به فارسی

فلک (افلاک)، آسمان، گنبد آسمان


حرمت، آسمان، فلک، گنبد اسمان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the entire arch of the sky; heavens.
مشابه: heaven

- The rainbow stretched across the firmament.
[ترجمه lk] رنگین کمان روی آسمان گسترده شد.
[ترجمه ترگمان] رنگین کمان روی آسمان گسترده می شد
[ترجمه گوگل] رنگین کمان در سراسر قلب کشیده شده است

• heavens, skies
the firmament is the sky or the heavens; a literary word.

مترادف و متضاد

فلک (اسم)
destiny, welkin, fate, heaven, sphere, sky, doom, firmament, felucca

آسمان (اسم)
height, welkin, heaven, loft, sky, firmament, olympus

گنبد اسمان (اسم)
firmament

Synonyms: empyrean, lid, sky, the blue, the skies, vault, welkin, wild blue yonder


Antonyms: hell


جملات نمونه

1. an infinite firmament . . .
(رودکی) گنبدی نهمار . . .

2. if like the lord, i had control over the firmament . . .
گر بر فلکم دست بدی چون یزدان . . .

3. There are no stars in the firmament.
[ترجمه ترگمان]در آسمان ستاره ای وجود ندارد
[ترجمه گوگل]ستاره ای در آسمان وجود ندارد

4. He was one of the stars in the firmament, one of the brightest, and he will be missed.
[ترجمه ترگمان]او یکی از ستارگان آسمان بود، یکی از brightest و دلش برای او تنگ خواهد شد
[ترجمه گوگل]او یکی از ستارگان در آسمان، یکی از روشن ترین ها بود، و او از دست خواهد رفت

5. A new star had shot into the musical firmament.
[ترجمه ترگمان]یک ستاره جدید به آسمان موسیقی وارد شده بود
[ترجمه گوگل]یک ستاره جدید به قلب موسیقی شلیک کرد

6. They were luminous planets in a remote firmament, brilliant stars shedding light on a few satellites.
[ترجمه ترگمان]ستارگان درخشان در یک آسمان از راه دور بودند، ستارگان می درخشیدند و چند ماهواره را روشن می کردند
[ترجمه گوگل]آنها سیارات درخشان در سیطره از راه دور بودند، ستاره های درخشان ستاره ای را که چندین ماهواره را در خود فرو می ریزند

7. The smallest pond at night mirrors the firmament above.
[ترجمه ترگمان]در آسمان شب، کوچک ترین تالاب در آینه آسمان دیده می شود
[ترجمه گوگل]کوچکترین حوضه در شب، خورشید را بالای آن نشان می دهد

8. And God set them in the firmament of the heaven to give light upon the earth.
[ترجمه ترگمان]و خداوند آن ها را در آسمان آسمان قرار داد تا زمین را روشن کند
[ترجمه گوگل]و خدا آنها را در قصر بهشت ​​گذاشت تا زمین را روشن کند

9. A new star appeared in the firmament after his birth, a crucial sign of heavenly approval.
[ترجمه ترگمان]پس از ولادت یک ستاره جدید در آسمان ظاهر شد که نشانه بسیار مهمی از تایید آسمانی بود
[ترجمه گوگل]یک ستاره جدید بعد از تولدش در قلبش ظاهر شد، نشانه ای حیاتی از تایید آسمانی است

10. And God set them in the firmament of heaven to give light upon the earth.
[ترجمه ترگمان]و خداوند آن ها را در آسمان آسمان قرار داد تا زمین را روشن کند
[ترجمه گوگل]و خداوند آنها را در قصر بهشت ​​گذاشت تا زمین را روشن کند

11. He rose his head and stared at the firmament.
[ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد و به آسمان نگریست
[ترجمه گوگل]او سرش را بالا برد و به آسمان خیره شد

12. It looks like a swirly firmament of stars, dalmatianed with yellow dots.
[ترجمه ترگمان]این سیاره شبیه به یک گنبد پر ستاره است که با نقطه های زرد به رنگ زرد درآمده است
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد مثل یک ستاره چرخان ستاره، dotmatianed با نقاط زرد است

13. The Firmament was a layer of frozen water ( ice ) above the Earth's surface.
[ترجمه ترگمان]The لایه ای از آب یخ زده بالای سطح کره زمین بود
[ترجمه گوگل]The Firmament یک لایه ای از آب یخ زده (یخ) بالای سطح زمین بود

14. Knowledge, in truth, is the great sun in the firmament. Life and power are scattered with all its beams.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، دانش، خورشید بزرگ در آسمان است زندگی و قدرت با تمام beams پراکنده شده اند
[ترجمه گوگل]دانش، در حقیقت، خورشید بزرگ در آسمان است زندگی و قدرت با همه پرتوهای آن پراکنده می شوند

15. What is the world if compare to the least visible star in the firmament?
[ترجمه ترگمان]جهان چه خواهد بود اگر با کم ترین ستاره قابل مشاهده در آسمان مقایسه شود؟
[ترجمه گوگل]اگر در مقایسه با ستاره ای که حداقل در ستاره وجود دارد، جهان چیست؟

if like the Lord, I had control over the firmament ...

گر بر فلکم دست بدی چون یزدان ...


پیشنهاد کاربران

heaven

بنیاد

فلک، گردون


کلمات دیگر: