1. children must be taught to enunciate correctly
به بچه ها باید آموخت که درست تلفظ بکنند.
2. descartes was the first person to enunciate the principle of inertia
دکارت اولین کسی بود که اصل ماند (اینرسی) را بیان کرد.
3. He is always willing to enunciate his opinions on the subject of politics.
[ترجمه ترگمان]او همیشه مایل است که عقاید خود را در مورد موضوع سیاست مطرح کند
[ترجمه گوگل]او همیشه مایل است نظرات خود را درباره موضوع سیاست بیان کند
4. He doesn't enunciate very clearly.
[ترجمه زهرا] او واضح و شفاف تلفظ نمی کند
[ترجمه ترگمان]واضح و واضح حرف نمی زند
[ترجمه گوگل]او بسیار واضح نیست
5. Actors learn how to enunciate clearly in the theatrical college.
[ترجمه ترگمان]بازیگران یاد می گیرند چطور به روشنی در کالج تئاتر مطرح کنند
[ترجمه گوگل]بازیگران یاد می گیرند چگونه به طور واضح در کالج تئاتر سخنرانی کنند
6. An actor has to enunciate clearly.
[ترجمه ترگمان]یک بازیگر باید به روشنی بیان کند
[ترجمه گوگل]یک بازیگر باید به روشنی بیان کند
7. He went on to enunciate the principles for review of the supplementary benefits system.
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد که اصول بازبینی سیستم مزایای مکمل را مطرح کند
[ترجمه گوگل]او ادامه داد: اصول برای بررسی مزایای مکمل سیستم
8. The present work enunciate the phenophase and plant organ development of Hedyotis diffusa Willd. at Nanjing region. These results can give a reference for the plant growing practice.
[ترجمه ترگمان]این کار به گفته the و توسعه اندام گیاه of diffusa Willd است در منطقه نانجینگ این نتایج می تواند مرجعی برای تمرین رشد گیاه باشد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فنفاز و رشد اندام گیاه Hedyotis diffusa Willd منتشر شده است در منطقه نانجینگ این نتایج می تواند مرجع برای عمل گیاهان است
9. He always willing to enunciate his opinions on the subject of politics.
[ترجمه ترگمان]او همیشه مایل است که عقاید خود را در مورد موضوع سیاست مطرح کند
[ترجمه گوگل]او همیشه مایل است نظرات خود را درباره موضوع سیاست بیان کند
10. To pronounce distinctly and carefully ; enunciate.
[ترجمه ترگمان]واضح و واضح بیان کرد: مژده بده
[ترجمه گوگل]واضح و با دقت تلفظ کنید اعلامیه
11. He was ever ready to enunciate his views to all who would listen.
[ترجمه ترگمان]همیشه آماده بود که نظریات خود را به همه کسانی که گوش می دادند، بازگو کند
[ترجمه گوگل]او همیشه آماده بود تا دیدگاه های خود را به همه کسانی که می شنید را بیان کند
12. Speak slowly, enunciate clearly, and show appropriate emotion and feeling related to your topic.
[ترجمه ترگمان]به آرامی صحبت کنید و به روشنی بیان کنید و احساس و احساسات مناسب در رابطه با موضوع تان را نشان دهید
[ترجمه گوگل]به آرامی صحبت کنید، به روشنی بیان کنید و احساسات و احساسات مربوط به موضوع خود را نشان دهید
13. He doesn't enunciate clearly.
[ترجمه ترگمان]واضح و صریح جواب نمی دهد
[ترجمه گوگل]او روشن نیست
14. Smith knew nothing of the idea of organic evolution that Charles Darwin was to enunciate some decades later.
[ترجمه ترگمان]اسمیت از ایده تکامل ارگانیک که چارلز داروین چند دهه بعد مطرح کرد اطلاعی نداشت
[ترجمه گوگل]اسمیت هیچ چیز از ایده تکامل آلی را نمی دانست که چارلز داروین چندین دهه بعد آن را اعلام کرد