1. The firefighter broke into the house to rescue the old.
[ترجمه ترگمان]آتش نشانی به زور وارد خانه شد تا کهنه را نجات دهد
[ترجمه گوگل]آتش نشانان برای نجات پیر، به خانه می افتادند
2. A firefighter was overcome by fumes at a blaze in a plastics factory.
[ترجمه ترگمان]یک آتش نشان در آتش سوزی کارخانه پلاستیک با دود مواجه شد
[ترجمه گوگل]در یک کارخانه پلاستیک، یک آتش نشان با جرقه ای غرق شد
3. Ferry, a 26-year-old San Francisco firefighter, had taught her how.
[ترجمه ترگمان]فری، یک آتش نشان ۲۶ ساله سن فرانسیسکو، به او یاد داده بود که چطور
[ترجمه گوگل]فری، یک آتش نشان 26 ساله سان فرانسیسکو، او را به نحوی آموزش داده است
4. The new rates will mean a qualified firefighter will earn £305-a-week from November a rise of £
[ترجمه ترگمان]نرخ جدید به این معنی خواهد بود که یک آتش نشان واجد شرایط ۳۰۵ یورو از نوامبر تا یک سوم از نوامبر به دست خواهد آورد
[ترجمه گوگل]نرخ های جدید به این معنی است که یک آتش نشان واجد شرایط، از ماه نوامبر سالانه £ 305 افزایش خواهد یافت
5. A firefighter saved a little girl's life at the expense of his life.
[ترجمه zeinab] یک مأمور آتش نشانی جان یک دختر بچه را به قیمت زندگی خود نجات داد.
[ترجمه hanieh] یک آتش نشان جان یک دختر کوچک را به خاطر زندگی اش نجات داد
[ترجمه ترگمان]یک آتش نشان جون یه دختر کوچولو رو به قیمت جونش نجات داد
[ترجمه گوگل]یک آتش نشان، زندگی یک دختر کوچک را به خاطر زندگی اش نجات داد
6. The Indian spice is also a firefighter, so it's a godsend for the heartburn you got scarfing down Uncle Ted's green-bean-and-fried-onion casserole.
[ترجمه ترگمان]این ادویه هندی هم یک آتش نشان هست، پس به خاطر سوزش معده عمو تد - لوبیا سبز و سیب زمینی برشته شده
[ترجمه گوگل]ادویه هندی نیز یک آتش نشان است، پس از آن برای خلط سوزش شما به عنوان یک نعلبکی از پیاز سبز و سرخ شده یونجه تد استفاده می کنید
7. A few hundred feet away, another firefighter with a clipboard and bullhorn asked: 'What is the sex?'
[ترجمه ترگمان]چند صد پا دورتر، آتش نشان دیگری با a و bullhorn پرسید: رابطه جنسی چیست؟
[ترجمه گوگل]چند صد فوت دور، یکی دیگر از آتش نشانان با یک کلیپ بورد و بوق هورن پرسید: 'جنس چیست؟'
8. He and his firefighter buddies phone local stores and malls.
[ترجمه ترگمان]او و آتش نشان وی از فروشگاه های محلی و مراکز خرید استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]او و طرفداران آتش نشانی خود را تلفن فروشگاه محلی و مراکز
9. If you have ever seen a firefighter wearing a full-face mask with an air tank on his or her back, then you have seen an SCBA system.
[ترجمه ترگمان]اگر تا به حال یک آتش نشان را دیدید که ماسک صورت کامل با تانک هوایی بر پشت یا پشتش پوشیده بود، پس شما یک سیستم SCBA را دیدید
[ترجمه گوگل]اگر شما تا به حال یک آتش نشان با پوشیدن یک ماسک کاملا چهره با یک مخزن هوا روی پشت خود داشته باشید، یک سیستم SCBA را دیده اید
10. A female firefighter. . . facing departmental charges of cocaine use has decided to call it quits.
[ترجمه ترگمان]یک آتش نشان زن که با هزینه های دپارتمانی استفاده از کوکائین روبرو است تصمیم گرفته است که آن را ترک کند
[ترجمه گوگل]یک آتش نشان زن اتهامات عنوان شده علیه اداره کل مواد مخدر کوکائین تصمیم گرفته است که آن را ترک کند
11. Great! My brother is a firefighter too. I really like firefighters.
[ترجمه ترگمان]! عالیه برادرم هم یه آتش نشان هست من واقعا از آتش نشان ها خوشم میاد
[ترجمه گوگل]عالی! برادر من نیز یک آتش نشان است من واقعا آتش نشانی را دوست دارم
12. After graduatingfrom college, James became a firefighter and is now in a master's program infire protection services at John Jay College.
[ترجمه ترگمان]پس از کالج graduatingfrom، جیمز آتش نشان شد و در حال حاضر در برنامه کارشناسی ارشد برای حفاظت از خدمات حفاظت در کالج جان جی است
[ترجمه گوگل]پس از فارغ التحصیلی از کالج، جیمز تبدیل به یک آتش نشان شد و در حال حاضر در برنامه حمایت از کارشناسی ارشد در کالج جان جی است
13. In addition, some occupations such as a policeman, firefighter or steelworker are naturally more dangerous than others, leading to a possibly reduced life span.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از مشاغل مانند یک پلیس، آتش نشان یا steelworker به طور طبیعی خطرناک تر از بقیه هستند، که منجر به کاهش طول عمر می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بعضی از مشاغل مانند یک پلیس، آتش نشان یا کارگران فولادی به طور طبیعی خطرناکتر از دیگران هستند، که منجر به احتمال کاهش طول عمر می شود
14. He wants to be a firefighter.
[ترجمه ترگمان] اون میخواد یه آتش نشان بشه
[ترجمه گوگل]او می خواهد یک آتش نشان باشد
15. Fire fighters responded to a false alarm at one of the college dormitories.
[ترجمه ترگمان]آتش نشانان به هشدار اشتباهی در یکی از خوابگاه ها پاسخ دادند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان به یک زنگ دروغ در یکی از خوابگاه های دانشگاه پاسخ دادند
16. Fire fighters used the Jaws of Life to free the trapped victims.
[ترجمه ترگمان]مبارزان آتش نشانی از آرواره ها استفاده می کردند تا قربانیان به دام افتاده را آزاد کنند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان از فضولات زندگی استفاده کردند تا قربانیان به دام افتاده را آزاد کنند
17. Fire fighters had to retreat from the fierce heat. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]آتش نشانان از گرمای شدید عقب نشینی می کردند فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]آتش نشانان باید از گرمای شدید عقب نشینی کنند فرهنگ لغت جمله
18. Six fire fighters were injured battling the blaze.
[ترجمه ترگمان]در این آتش سوزی شش مبارز آتش زخمی شدند
[ترجمه گوگل]شش تن از جنگجویان آتش سوزی در اثر آتش سوزی زخمی شدند
19. Burning car: Fire fighters were called to a car on fire at Hillside Avenue, Middlesbrough.
[ترجمه ترگمان]میدلزبورو در اثر آتش سوزی در خیابان Hillside در میدلزبورو به روی یک ماشین آتش زده شد
[ترجمه گوگل]ماشین سوزاننده: آتش نشانان به وسیله یک آتش سوزی در خیابان Hillside، میدلزبورو به آتش کشیده شدند
20. Diesel spill: Stockton fire fighters swilled away a quantity of diesel after a small spillage in Portrack Lane, yesterday morning.
[ترجمه ترگمان]سوخت دیزل: Stockton آتش Stockton کمی بعد از یک نشت کوچک در Portrack لین دیروز صبح کمی دیزل را دفع کردند
[ترجمه گوگل]نشت دیزل: ستون های آتش سوزی Stockton پس از یک سیلاب کوچک در Portrack Lane، دیروز صبح، مقدار کمی از دیزل را از بین بردند
21. Two fire fighters were killed ten days ago in the fire which gutted most of the factory.
[ترجمه ترگمان]دو جنگجوی آتش ده روز پیش در آتش سوزی که بیشتر کارخانه را ویران کرد کشته شدند
[ترجمه گوگل]دو تن از آتش نشانان ده روز پیش در اثر آتش سوزی کشته شدند
22. Could the mayor of Vienna please have some fire fighters kept on alert around the parliament building, just in case?
[ترجمه ترگمان]آیا شهردار وین ممکن است برخی مبارزان آتش نشانی داشته باشد که در اطراف ساختمان پارلمان هشدار داده باشند، درست در صورتی که؟
[ترجمه گوگل]ممکن است شهردار وین لطفا برخی از آتش نشانان را در اطراف ساختمان پارلمان هشدار داد، درست در مورد؟
23. I want to be fire fighter, because a fire fighter can put off fire.
[ترجمه ترگمان]می خواهم جنگجو باشم، چون یک مبارز آتش می تواند آتش را خاموش کند
[ترجمه گوگل]من می خواهم جنگجوی آتش بس، زیرا یک جنگنده آتش نشانی می تواند آتش بس کند
24. The fire fighter rescues the wounded sends to hospital, the situation is serious.
[ترجمه ترگمان]این جنگنده که زخمی ها را نجات می دهد به بیمارستان منتقل می شود، وضعیت وخیم است
[ترجمه گوگل]جنگنده آتش نشانی را نجات می دهد زخمی ها به بیمارستان می فرستند، وضعیت جدی است
25. One fire fighter ran into the house and scooped up the screaming baby.
[ترجمه ترگمان]یک مبارز آتشین وارد خانه شد و بچه جیغ جیغو را برداشت
[ترجمه گوگل]یک جنگنده آتش نشانی به داخل خانه رفت و بچه ی فریاد زد
26. Tim has been a fire fighter for five years.
[ترجمه ترگمان]تیم پنج سال است که یک جنگنده آتش بوده است
[ترجمه گوگل]تیم پنج سال است که یک جنگنده آتش است
27. Daniel : What is Louis? He is a fire fighter.
[ترجمه ترگمان]دنیل: لوئیس کجاست؟ او یک جنگنده آتش است
[ترجمه گوگل]دانیل: لوئیس چیست؟ او یک جنگنده آتش است
28. Police man, fire fighter or a post man.
[ترجمه ترگمان]مرد پلیس، مبارز آتش و یا مرد پست
[ترجمه گوگل]مرد پلیس، جنگنده آتش و یا یک پست مرد
29. Ten classrooms were gutted in the arson attack, and three fire fighters were treated for smoke inhalation.
[ترجمه ترگمان]در این آتش سوزی بیش از ۱۰ کلاس درس گرفته شد و سه تن از آتش نشانان به خاطر استنشاق دود مورد درمان قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]ده کلاسیه در اثر حمله قلبی زخمی شد و سه تن از آتش نشانان برای استنشاق دود درمان شدند