1. He was considered a heretic and was ridiculed and ostracized for his ideas.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک مرتد به شمار می آمد و به خاطر عقاید خود مورد تمسخر و تمسخر قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]او یک یونانی بود و برای ایده هایش مضحک و مضحک شده بود
2. Cranmer was put to death as a heretic.
[ترجمه ترگمان]کرنمر را بدعتگذار اعلام کردند
[ترجمه گوگل]Cranmer به عنوان یک یونانی کشته شد
3. He also did business with another heretic, Sir John Cheyne of Beckford, but no suspicion ever fell upon himself.
[ترجمه ترگمان]او همچنین با یک کافر دیگر، سر جان Cheyne از Beckford تجارت می کرد، اما هیچ سو ظن نمی برد
[ترجمه گوگل]او همچنین با یک یک یک یک کاندیدا یک سره جان چیونه از بکفورد مشغول به کار است، اما هیچ سوء ظن بر روی خودش نگذاشته است
4. Ali censures the heretic with a playful stare.
[ترجمه ترگمان]علی با نگاه شیطنت آمیزی به بدعت بپردازد
[ترجمه گوگل]علی با خنده بازی می کند
5. Joan of Arc was condemned as a heretic and burned at the stake.
[ترجمه ترگمان]ژاندارک به عنوان بدعتگذار محکوم شد و طعمه آتش شد
[ترجمه گوگل]جوآن قصر به عنوان یک یونانی محکوم شد و در آن سوخته شد
6. Does the heretic suddenly fear the flames of academic oblivion?
[ترجمه ترگمان]آیا the ناگهان از شعله های فراموشی علمی می ترسند؟
[ترجمه گوگل]آیا یتیمان به طور ناگهانی از شعله های فراماسونری دانشگاهی هراس دارند؟
7. He has been called a fascist, a heretic and shenjingbing, a lunatic.
[ترجمه ترگمان]او یک فاشیست، کافر و shenjingbing، یک دیوانه است
[ترجمه گوگل]او فاشیست نامیده شده است، یک یونانی و Shenjingbing، یک دیوانه وار است
8. Origen was later considered to be a heretic for some of the teachings that he came up with--for example he taught that even Satan could be converted in the end.
[ترجمه ترگمان]اوریجن بعدها به عنوان یک مرتد برای برخی از آموزه های دینی مورد استفاده قرار گرفت - - برای مثال او یاد داد که حتی شیطان نیز می تواند به آخر تبدیل شود
[ترجمه گوگل]بعدها اوریگن بعنوان یونانی برای بعضی از تعالیمی که او با آن روبرو شد، به عنوان یونانی به شمار میرفت - به عنوان مثال او تدریس کرد که حتی شیطان میتواند در پایان تبدیل شود
9. That's a Netherlander privateer. You're a heretic Dutchman. You're pirates. God have mercy on you!
[ترجمه ترگمان]این خطر رویارویی با دزدان دریایی است تو یک هلندی heretic شما دزدان دریایی هستید خدا به تو رحم کند!
[ترجمه گوگل]این یک شخصیت هلندی است شما هلندی یتیم هستید شما دزدان دریایی هستید خداوند تو را رحمت کند
10. We do not destroy the heretic because he resists us.
[ترجمه ترگمان]ما the را نابود نمی کنیم چون او با ما مقابله می کند
[ترجمه گوگل]ما یونانی را نابود نمی کنیم؛ زیرا او به ما مقاومت می کند
11. The so - called heretic was sent to the gallows.
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح بدعتگذار، را به چوبه دار بردند
[ترجمه گوگل]به اصطلاح یونانی به چوبه دار فرستاده شد
12. Through describing the heretic which its forming reasons and developing process are presented to the readers.
[ترجمه ترگمان]از طریق توصیف the که دلایل شکل گیری و توسعه آن به خوانندگان ارائه شده است
[ترجمه گوگل]از طریق توصیف گربه ای که دلایل تشکیل آن و فرایند در حال توسعه به خوانندگان ارائه شده است
13. Nestorianism, the heretic sect of the Christianity, having been persecuted in the Byzantine Empire, was spread into Persia and the Central Asia, and further into China.
[ترجمه ترگمان]Nestorianism، فرقه مرتد مسیحیت، که در امپراطوری روم شرقی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، به ایران و آسیای مرکزی نفوذ کرد و بیشتر به چین نفوذ کرد
[ترجمه گوگل]Nestorianism، فرقه یونانی مسیحیت، که در امپراتوری بیزانس مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، به ایران و آسیای مرکزی و همچنین به چین گسترش یافت
14. By makers of Kult : Heretic Kingdoms ( 74 % at Gamerankings ).
[ترجمه ترگمان]تصمیم گیرندگان of: Heretic پادشاهی (۷۴ % در Gamerankings)
[ترجمه گوگل]توسط سازندگان KULT: بدعت گذار امپراطوری (74٪ در پردیس گیم)