1. this was the sad finale of all their hopes
این پایان غم انگیز همه ی آرزوهای آنان بود.
2. The evening ended with a grand finale of fireworks and music.
[ترجمه ترگمان]بعد از تمام شدن شب، با یک قطعه بزرگ وسایل آتش بازی و موسیقی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این شب با یک جشن بزرگ از آتش بازی و موسیقی به پایان رسید
3. The finale had 50,000 adults standing in open-mouthed wonderment.
[ترجمه روزبه انصاری] در بخش پایانی ۵۰۰۰۰ بزرگسال با دهان باز از شگفتی ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]این قسمت آخر، ۵۰ هزار نفر بالغ با تعجب دهانش را باز کرده بودند
[ترجمه گوگل]فینال 50،000 بالغ در حال شگفتی باز بود
4. Tonight's light show is the grand finale of a month-long series of events.
[ترجمه ترگمان]نمایش نور امشب یک پایان بزرگ از یک سلسله وقایع است
[ترجمه گوگل]نمایش نور امشب پایان مهمی از یک سری ماه از وقایع است
5. This victory provided a fitting finale to a brilliant season for the club.
[ترجمه ترگمان]این پیروزی پایانی مناسب برای یک فصل درخشان برای این باشگاه فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این پیروزی یک جلسه مناسب برای فصل درخشان برای باشگاه به بار آورد
6. The festival ended with a grand finale in Hyde Park.
[ترجمه ترگمان]این جشنواره با پایانی بزرگ در هاید پارک پایان یافت
[ترجمه گوگل]این جشنواره با پایان فینال در هاید پارک پایان یافت
7. The music worked up to a rousing finale.
[ترجمه ترگمان]صدای موسیقی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]موسیقی تا پایان عمر به کار خود ادامه داد
8. The match had a thrilling finale, with three goals scored in the last five minutes.
[ترجمه ترگمان]مسابقه پایانی هیجان انگیز داشت و سه گل در پنج دقیقه گذشته به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]این مسابقه با نتیجه 3 گل در پنج دقیقه گذشته به پایان رسید
9. The fireworks were the grand finale of the ceremonies.
[ترجمه ترگمان]آتش بازی آخرین قسمت مراسم بود
[ترجمه گوگل]آتش بازی ها پایان مهمی از مراسم بودند
10. And mine came as a grand finale at the firm.
[ترجمه ترگمان] و مال من به عنوان یه پایان عالی توی شرکت اومده
[ترجمه گوگل]و من به عنوان یک شرکت بزرگ به پایان رسید
11. And for once the finale - everyone coming together to sing Dylan's Chimes of Freedom - seemed not corny but exactly right.
[ترجمه ترگمان]و برای اولین بار - همه با هم امدند تا سرود آزادی دیلان را بخوانند - مثل این که کاملا صحیح به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]و برای یک بار به پایان رسیده است - هر کس که با هم می پیوندد به نام 'جادوهای آزادی' دیلن، به نظر می رسد فریبنده نیست اما دقیقا درست است
12. Then, he was out again for the season finale because of a broken finger.
[ترجمه ترگمان]بعد، اون دوباره برای قسمت آخر فصل به خاطر یه انگشت شکسته اومد بیرون
[ترجمه گوگل]سپس او به دلیل یک انگشت شکسته دوباره برای فصل پایانی بازی کرد
13. It was the finale for a grand old lady which filled a gap pending the arrival of more modern types.
[ترجمه ترگمان]این قسمت آخر برای یک خانم بزرگ بود که در زمان رسیدن به نوع امروزی یک شکاف را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]این برای خانم بزرگ قدیم پایان یافت که پر از شکاف در انتظار ورود انواع مدرن تر بود
14. The grand finale is the Handel's "Hallelujah" chorus.
[ترجمه ترگمان]قسمت پایانی بزرگ ترانه \"Hallelujah\" اثر هندل است
[ترجمه گوگل]جشنواره بزرگ هاللجاه هندی است