کلمه جو
صفحه اصلی

deracination


معنی : قلع و قمع
معانی دیگر : بر انداختن

انگلیسی به فارسی

برانداختن، قلع و قمع


تکه تکه کردن، قلع و قمع


انگلیسی به انگلیسی

• uprooting, exiling a person from his culture and natural environment, extermination

مترادف و متضاد

قلع و قمع (اسم)
deracination, eradication, supplantation

پیشنهاد کاربران

ریشه کن کردن


کلمات دیگر: