1. Her wealth and reputation gave her entree into upper-class circles.
[ترجمه ترگمان]ثروت و شهرت او به ورود او به محافل سطح بالایی رسیده بود
[ترجمه گوگل]ثروت و شهرت او به محافل فوق لیسانس رسید
2. If college degrees remain an entree to wealth and status in the 21st century, males may have to get used to the same second-class status that American women so long endured, as highly educated females become the majority among the nation's intellectual, economic, and even power elite.
[ترجمه ترگمان]اگر مدرک دانشگاهی برای ورود به ثروت و وضعیت در قرن بیست و یکم باقی بماند، مردان ممکن است مجبور باشند به همان وضعیت درجه دوم که زنان آمریکایی متحمل شده اند، عادت داشته باشند، چرا که زنان بسیار تحصیل کرده، اکثریت در میان نخبگان فکری، اقتصادی و حتی قدرت محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]اگر درجه کالج به عنوان ثروت و موقعیت در قرن بیست و یکم باقی بماند، ممکن است مردان برای رسیدن به وضعیتی مشابه درجه دوم که زنان آمریکایی آنقدر طولانی تحمل می کنند، باقی بمانند، به عنوان زنان بسیار تحصیل کرده، اکثریت در میان فکری، اقتصادی و حتی قدرت نخبگان
3. She had an entree into the city's culti-vated society.
[ترجمه ترگمان] اون یه غذای اصلی توی انجمن شهر \"culti\" داشت (نوعی غذای چینی)
[ترجمه گوگل]او تا به حال در جامعه جامعه پرورش یافته شهر بود
4. What did you have as an entree?
[ترجمه ترگمان]تو به عنوان غذای اصلی چی خوردی؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی را به عنوان یک غذا دوست داشتی؟
5. New Zealanders enjoy an entree, not an appetizer, as the first course of a meal.
[ترجمه ترگمان]Zealanders جدید از ورود به غذا لذت می برند، نه یک اشتها، به عنوان اولین دوره غذا
[ترجمه گوگل]نیوزلندی ها به عنوان اولین وعده غذایی غذا از غذا و غذای خوشمزه لذت می برند
6. Chef Tony Rea said a popular entree is ostrich pepper steak in a wine sauce for $ 2 9
[ترجمه ترگمان]سر آشپز \"تونی Rea\" گفت که یک ورود مردمی، استیک ostrich را در سس شراب به قیمت ۲ ۹ دلار خریداری می کند
[ترجمه گوگل]سرآشپز تونی رای گفت که یک غذای محبوب قهوه فلفل شترمرغ در یک سس شراب برای 9 دلار است
7. Prime rib or your choice of entree, champagne and party favors are all included for $ 4 95 per couple.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]نخستین ردیف یا انتخاب شما از غذا، شامپاین و مهمانی های مهمانی شامل هر 4 تا 95 دلار برای هر زن و شوهر می شود
8. You can add some Oriental crunch to the entree with a crisp fresh salad enlivened with tangerines or oranges.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید برخی از crunch شرقی را به ورود یک سالاد تازه با طراوت و یا پرتغال اضافه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید برخی از کریستال شرقی را با یک سالاد تازه تند تازه با نارنگی یا پرتقال اضافه کنید
9. Jesse Jackson has had entree to those countries and could be perceived as giving comfort to them.
[ترجمه ترگمان]جسی جکسون به این کشورها اجازه ورود به این کشورها را داده و می تواند آن ها را به راحتی به آن ها دلداری دهد
[ترجمه گوگل]جسی جکسون به این کشورها ملحق شده است و می تواند به عنوان راحتی برای آنها در نظر گرفته شود
10. Thomson's entree to the court of Siam enabled him to make an important record of ceremonials there.
[ترجمه ترگمان]ورود تامسون به دربار سیام او را قادر ساخت تا رکورد مهمی از ceremonials در آنجا بگیرد
[ترجمه گوگل]تامسون به دادگاه سیام او را مجبور کرد تا ضبط مهمی از مراسم در آنجا برقرار کند
11. Entree choices like grilled red mullet or prawns, when available, should be taken advantage of.
[ترجمه ترگمان]انتخاب های Entree مانند mullet سرخ شده یا prawns، در زمان موجود، باید از آن استفاده کنند
[ترجمه گوگل]انتخاب های ورودی مانند کیک قرمز کبابی یا آجیل، در صورت موجود بودن، باید از مزایای استفاده شود
12. We also tried the popular ox tail entree.
[ترجمه ترگمان]همچنین از ورود گاو سفید گاو نیز استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما همچنان سعی کردیم که عروسک مرد عنکبوت محبوب شود
13. Entree with baked potato skin, chorizo sausage, wedges and baby spinach salad.
[ترجمه ترگمان]Entree با پوست سیب زمینی پخته شده، سوسیس chorizo، wedges و سالاد کودک اسفناج
[ترجمه گوگل]عصاره سیب زمینی پخته شده، سوسیس کوریو، گوه ها و سالاد سالاد اسفناج
14. Main course: Meat, or seafood is an entree.
[ترجمه ترگمان]دوره اصلی: گوشت، یا غذای دریایی، یک ورودی است
[ترجمه گوگل]البته اصلی: گوشت و یا غذاهای دریایی غذا است
15. I love seafood, what fish or shellfish entree do you recommend?
[ترجمه ترگمان]من غذاهای دریایی را دوست دارم، چه ماهی و چه ماهی، توصیه می کنید؟
[ترجمه گوگل]من غذاهای دریایی را دوست دارم، چه ماهی و سیب زمینی را توصیه می کنید؟