کلمه جو
صفحه اصلی

glissade


معنی : سرازیری و شیب مناسب
معانی دیگر : (کوهنوردی) لیز خوردن عمدی برای پایین رفتن از شیب های تند پوشیده از برف، سخمه کلنگ، سرخوری، گلیساد، (رقص باله) گام توام با سرخوردن، سر خوردن، سرخوردن در بالت

انگلیسی به فارسی

سرازیری و شیب مناسب، سر خوردن، سرخوردن در بالت


glissade، سرازیری و شیب مناسب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a controlled, skillful slide down a snowy or icy slope while on skis, a toboggan, or the like.

(2) تعریف: in dance, a gliding step.
مشابه: glide
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: glissades, glissading, glissaded
• : تعریف: to execute a glissade.

• descent down a slippery slope; sliding dance step
slide down a steep slope; perform a sliding dance step

مترادف و متضاد

سرازیری و شیب مناسب (اسم)
glissade


کلمات دیگر: