1. neither you nor i have attained gnosis
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
2. Wotan brought wisdom and Gnosis from the underworld and is, like Pluto, the lord of the dead.
[ترجمه ترگمان]Wotan دانایی و gnosis را از دنیای زیرزمینی اورده و مثل پلوتون، فرمانروای مردگان است
[ترجمه گوگل]واتان خرد و گنوز را از جهان زیرزمینی به ارمغان آورد و مانند پلوتو، ارباب مردگان است
3. It is this special knowledge, or gnosis, which hopefully can make the inside ethnography so different and illuminating.
[ترجمه ترگمان]این دانش خاص یا gnosis است که امیدوارانه می تواند قوم شناختی را به این اندازه متفاوت و روشن کننده کند
[ترجمه گوگل]این دانش خاص است یا گنوز است که امیدواریم بتواند قومنگاری را چنان متفاوت و روشن کند
4. And does not all of this disregard gnosis as inner spiritual revelation and union with the divine?
[ترجمه ترگمان]و آیا همه این بی توجهی به وحی معنوی درونی و اتحاد با الاهی نیست؟
[ترجمه گوگل]و آیا این همه اینها را نادیده نمی گیرند، به عنوان وحی معنوی درونی و اتحاد با الهی؟
5. Importing gnosis now works fine in a script.
[ترجمه ترگمان]در حال وارد کردن gnosis در حال حاضر در یک اسکریپت به خوبی کار می کند
[ترجمه گوگل]واردات gnosis در حال حاضر به خوبی در یک اسکریپت کار می کند
6. Gnosis here is described as being "shut off, " when earlier Voegelin admitted that it meant "freedom" and "salvation. "
[ترجمه ترگمان]gnosis در اینجا به عنوان \"خفه شدن\" توصیف می شود، هنگامی که Voegelin اعتراف کرد که به معنای \"آزادی\" و \"رستگاری\" است
[ترجمه گوگل]گنوزی در اینجا به عنوان 'خاموش کردن' توصیف شده است، زمانی که پیش از این، Voegelin اعتراف کرد که این به معنای 'آزادی' و 'نجات' است '
7. Thus, without reference to anything authentically Gnostic, Voegelin claims that Nietzsche represents a "gnosis shut off" from transcendence.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بدون اشاره به هیچ چیز \"اصالت\"، \"Voegelin\" ادعا می کند که نیچه یک \"gnosis\" از تعالی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، Voegelin، بدون اشاره به هیچ گزاره ای معتبر، ادعا می کند که نیچه 'غریزه خاموش' را از فراموشی نشان می دهد
8. Dia gnosis was made th rough interrogation, overall physical examination and determination on TCA in the urine and lipid peroxidation index.
[ترجمه ترگمان]دیا gnosis در بازجویی خشن، معاینه فیزیکی کلی و تعیین میزان TCA در ادرار و شاخص peroxidation چربی انجام شد
[ترجمه گوگل]Diagnosis انجام بازجذب خشن، معاینه کلی فیزیکی و تعیین TCA در شاخص ادرار و پراکسیداسیون لیپید است
9. "Gnosis means 'knowledge' in Greek, " Meyer explains.
[ترجمه ترگمان]مایر توضیح می دهد: \" gnosis به معنای دانش در زبان یونانی است \"
[ترجمه گوگل]مایر توضیح می دهد که 'Gnosis به معنای' دانش 'در یونانی است
10. The node objects in gnosis. xml. objectify trees are, by design, quite dumb.
[ترجمه ترگمان]گره های نود در gnosis XML درختان objectify، با طراحی، کاملا لال هستند
[ترجمه گوگل]گره در gnosis اشیاء است xml درختان اشیاء، با طراحی، کاملا گنگ هستند
11. Early Gnostics, and Gnostics of all kinds, insist that individuals must seek direct inner spiritual realization (gnosis).
[ترجمه ترگمان]Gnostics اولیه، و Gnostics از همه انواع، اصرار دارند که افراد باید به دنبال درک مستقیم معنوی باشند (gnosis)
[ترجمه گوگل]پیشگامان گنوسی و هرج و مرج عرفانی، اصرار دارند که افراد باید مستقیما درک معنوی معنوی داشته باشند
12. Unpacking Voegelin's characterization of gnosis will show why it is so thoroughly misleading.
[ترجمه ترگمان]توصیف unpacking Voegelin از gnosis نشان می دهد که چرا این مساله بسیار گمراه کننده است
[ترجمه گوگل]بازنویسی خصوصیات Voegelin از gnosis نشان خواهد داد که چرا آنقدر به طور کامل گمراه کننده است
13. But Simon's gnosis remained essentially Jewish and monotheistic, as did that of the Gnostic circles to which later parts of the New Testament allude.
[ترجمه ترگمان]اما gnosis (سیمون)اساسا یهودی و توحیدی، همان طور که از حلقه های Gnostic که بعدها قسمت هایی از عهد جدید به آن اشاره شد، باقی ماند
[ترجمه گوگل]اما غرور سیمون، اساسا یهودی و توحیدی بود، همانطور که در مورد محافل عرفانی که بعدها قسمت عهد جدید آمده است، همچنان ادامه داشت
14. In discussing Hegel, Voegelin also brands him a "Gnostic, " and then offers the following: "Gnosis desires dominion over being; in order to seize control of being the Gnostic constructs his system.
[ترجمه ترگمان]در بحث هگل، Voegelin نیز او را \"Gnostic\" توصیف می کند، و سپس موارد زیر را پیشنهاد می کند: \" تمایلات gnosis به بودن تسلط دارند؛ به منظور به دست گرفتن کنترل of بودن سیستم خود
[ترجمه گوگل]اوگلین در مورد هگل نیز او را «عارفانه» می نامد و سپس به موارد زیر می افزاید: «Gnosis خواستار سلطه بر زندگی است؛ به منظور کنترل کنترل عقیده ساختن سیستم او