کلمه جو
صفحه اصلی

glower


معنی : تروشرویی، اخم، نگاه خیره، اخم کردن، خیره نگاه کردن
معانی دیگر : با خشم نگریستن، نگاه خشمگین کردن، با ابروهای در هم نگاه کردن، سیاه سیاه رفتن

انگلیسی به فارسی

خیره نگاه کردن، اخم کردن، نگاه خیره، اخم، تروشرویی


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: glowers, glowering, glowered
• : تعریف: to look or stare with sullenness, anger, or animosity; scowl.
مترادف: scowl
مشابه: frown, glare, lower

- The teenager refused to respond to the principal's accusation and only glowered at him.
[ترجمه عبدالهی] نوجوان از پاسخ به اتهام مدیر اجتناب کرد و فقط با خشم به او نگریست.
[ترجمه ترگمان] نوجوان از پاسخ به اتهام اصلی امتناع کرد و فقط به او چشم غره رفت
[ترجمه گوگل] نوجوان ناراضی پاسخ به اتهام مدیر و تنها به او افتخار کرد
اسم ( noun )
مشتقات: gloweringly (adv.)
• : تعریف: an angry or sullen look or stare; scowl.
مترادف: glare, scowl
مشابه: frown, stare

• look at with an angry expression, scowl, stare sullenly, frown
if you glower at someone, you look at them angrily.

مترادف و متضاد

Antonyms: grin, smile


frown


Synonyms: glare, gloom, look, look daggers, lower, scowl, stare, sulk, watch


تروشرویی (اسم)
austerity, glower

اخم (اسم)
fret, glower, lower, frown, scowl, sulk, lour

نگاه خیره (اسم)
glower, gaze, gape-seed

اخم کردن (فعل)
fret, glower, lower, frown, scowl, lour, pout

خیره نگاه کردن (فعل)
glower, gaze, stare, glare, gape, gloat, gorgonize

جملات نمونه

1. He glowered at me but said nothing.
[ترجمه ترگمان]به من اخم کرد، اما چیزی نگفت
[ترجمه گوگل]او به من افتخار کرد اما چیزی گفت

2. There's no point glowering at me like that - you know the rules.
[ترجمه ترگمان]هیچ نکته ای وجود ندارد که طوری به من چشم غره برود - تو قوانین را می دانی
[ترجمه گوگل]به نظر من چیزی مثل این وجود ندارد - شما قوانین را می دانید

3. He sat glowering at his opponent.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به حریف خیره شده بود
[ترجمه گوگل]او در مقابل حریفش نشسته بود

4. Nicola stared at Tom, who glowered back.
[ترجمه ترگمان]۲۰ ساله به تام خیره مانده بود که با ترشرویی به او خیره شد
[ترجمه گوگل]نیکولا به تام نگاه کرد، که جلوی درخشید

5. She jutted her chin out aggressively as she glowered back at him.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به او خیره شده بود، چانه اش را به جلو متمایل کرد
[ترجمه گوگل]او چانه اش را به شدت از او پرسید

6. He glowered and glared, but she steadfastly refused to look his way.
[ترجمه ترگمان]او اخم کرد و چشم غره رفت، اما او همچنان خیره نگاه می کرد تا به راهش نگاه کند
[ترجمه گوگل]او درخشید و درخشید، اما او به شدت حاضر به دنبال راه خود را

7. She glowered across the table at me.
[ترجمه ترگمان]او به من خیره شد
[ترجمه گوگل]او در سرتاسر جدول در من زل زد

8. He stood behind her, eyes glowering.
[ترجمه ترگمان]او پشت سر او ایستاد، چشمانش پر از خشم بود
[ترجمه گوگل]او پشت سرش ایستاده بود، چشمان درخشید

9. She glowered at him disapprovingly.
[ترجمه ترگمان]با نارضایتی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز ناخوشایندی به او خیره شد

10. If you neglect them, the bleating ingrates may glower at you or even have the nerve to die off!
[ترجمه ترگمان]بی آن که شما از آن ها غفلت کنید، the بی رحما نه به شما نگاه می کنند و یا حتی جرات مردن را هم دارید!
[ترجمه گوگل]اگر شما آنها را نادیده بگیرید، ممکن است دچار غرق شدن در شما شود یا حتی عصبی برای از بین بردن!

11. So is a fierce, hostile glower or a series of frightened, bewildered glances.
[ترجمه ترگمان]نگاه خشمگین و خصمانه و نگاه های ترسان و سردرگم او را برانداز می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین جلوه ای شدید، خصمانه و یا مجموعه ای از نگاه های ترسناک، ناامید کننده است

12. All Angus did was pull his robe tighter around him and slump in one of the high-backed chairs to glower at us.
[ترجمه ترگمان]تمام انگس ردایش را محکم تر دور او فشار می داد و روی یکی از صندلی های بلندی خم شده بود تا به ما نگاه کند
[ترجمه گوگل]تمام آنگس ها، لباس هایش را در اطراف او کشیدند و در یکی از صندلی های پشت صندلی به سر می بردند تا ما را ببوسند

13. Lifelikely frighten a person, absolutely elephant really have an individual to glower is having eyes fixeding on you to see similar!
[ترجمه ترگمان]Lifelikely یک انسان را می ترساند، واقعا فیل واقعا یک فرد دارد که با نگاه خیره به تو نگاه کند تا آن ها را ببیند
[ترجمه گوگل]به طور حیرت انگیزی یک فرد را بترساند، کاملا فیل، واقعا یک فرد را به درخشندگی دارد، داشتن چشم هایی که روی شما نصب شده است، برای دیدن مشابهی!

14. The presidency is less an office than a performance: Who saw the gloom and glower behind Eisenhower's incandescent grin?
[ترجمه ترگمان]ریاست جمهوری کم تر از یک عملکرد است: چه کسی این افسردگی و ترشرویی را پشت لبخند incandescent آیزنهاور دید؟
[ترجمه گوگل]ریاست جمهوری کمتر از یک کار اداری است: چه کسی نادانی را دید و درخشید و در پشت رعد و برق لبه های آیزنهاور خیره شد؟

He was late again and the teacher glowered at him.

او دوباره دیر آمد و معلم به او چشم غره رفت.


پیشنهاد کاربران

چشم غرّه رفتن - چپ چپ نگاه کردن


کلمات دیگر: