کلمه جو
صفحه اصلی

high jump


معنی : پرش ارتفاع
معانی دیگر : (ورزش) پرش ارتفاع

انگلیسی به فارسی

پرش ارتفاع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: high jumper (n.)
• : تعریف: a field event in which contestants jump over a level bar, which is raised after each successful trial.

• athletic event in which one jumps vertically as high as possible
the high jump is an athletics event which involves jumping over a raised bar.

مترادف و متضاد

پرش ارتفاع (اسم)
high jump

جملات نمونه

1. He had several goes at the high jump before he succeeded in clearing it.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که موفق شود موفق شود، چندین تن از او جدا شده بود
[ترجمه گوگل]او چندین بار به بالا پرید قبل از اینکه بتواند آن را پاک کند

2. Sotomayor, the Cuban holder of the world high jump record, cleared 36 metres.
[ترجمه ترگمان]سوتومایور، دارنده Cuban کوبایی در رکورد پرش ارتفاع جهان، ۳۶ متر را تمیز کرد
[ترجمه گوگل]Sotomayor، صاحب کوبا از رکورد جهانی پرش ارتفاع، 36 متر پاک شده است

3. I've entered for the high jump.
[ترجمه ترگمان]من از پرش بلند شدم
[ترجمه گوگل]من برای پرش بالا وارد شده ام

4. How many entries are there for the high jump?
[ترجمه ترگمان]چند ورودی برای پرش ارتفاع وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]چندین ورودی برای پرش بالا وجود دارد؟

5. She set a new world record for the high jump.
[ترجمه ترگمان]او رکورد جدیدی برای پرش ارتفاع به ثبت رساند
[ترجمه گوگل]او یک رکورد جهانی برای پرش بالا تنظیم کرد

6. She won a silver medal in the high jump.
[ترجمه ترگمان]او در پرش ارتفاع مدال نقره گرفت
[ترجمه گوگل]او در پرش بالا یک مدال نقره را به دست آورد

7. She set/established a new European record in the high jump.
[ترجمه ترگمان]او یک رکورد جدید اروپایی در پرش ارتفاع ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او یک رکورد جدید اروپایی را در پرش بالا تنظیم کرد

8. You'll be for the high jump when the boss finds out what you've done.
[ترجمه ترگمان]وقتی رئیس بفهمه که تو چی کار کردی از پرش بلند میشی
[ترجمه گوگل]وقتی که رئیس چیزی را که انجام داده است، برای پرش بالا می رود

9. He needs a good high jump to score more than 9000 pts.
[ترجمه ترگمان]او برای کسب امتیاز بالاتر از ۹۰۰۰ پیاستر به یک پرش ارتفاع مناسب نیاز دارد
[ترجمه گوگل]او نیاز به یک پرش خوب بالا به نمره بیش از 9000 امتیاز

10. High jump and javelin throwing are field events.
[ترجمه ترگمان]پرش ارتفاع و پرتاب نیزه، رویداده ای می دانی هستند
[ترجمه گوگل]پرتاب پرش و پرتاب زردرنگ حوادث حوزه است

11. I want to enter my name for the high jump.
[ترجمه ترگمان]من می خوام اسم خودم رو برای پرش بلند وارد کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم نام خود را برای پرش بالا وارد کنم

12. If you're caught stealing you'll be for the high jump.
[ترجمه ترگمان]اگر دزدی کنی، به خاطر پرش بلند خواهی بود
[ترجمه گوگل]اگر شما سرقت می شوید، می توانید برای پرش بالا باشید

13. Allen won silver in the high jump.
[ترجمه ترگمان]آلن در پرش ارتفاع مدال نقره گرفت
[ترجمه گوگل]آلن در پرش بالا نقره را به دست آورد

14. Diana won five championships in women's high jump successively in the five years.
[ترجمه ترگمان]دیانا در پنج سال پیاپی پنج بار در پرش ارتفاع زنان برنده شد
[ترجمه گوگل]دیانا در پنج سال گذشته پنج قهرمانی را در پیروزی پرش زنان به دست آورد

15. She's going for the world record in the high jump.
[ترجمه ترگمان]او به دنبال رکورد جهانی در ارتفاع بالا می رود
[ترجمه گوگل]او برای رکورد جهانی در رکورد بالا می رود


کلمات دیگر: