1. costly entertainment
پذیرایی با شکوه
2. for entertainment there was also music and swimming
برای سرگرمی موسیقی و شنا هم وجود داشت.
3. tonight, our entertainment consists of two songs
نمایش امشب ما شامل دو آواز است.
4. to arrange a program of entertainment
برنامه ی سرگرمی را ریختن
5. the young need better means of entertainment
جوانان نیاز به وسایل تفریح بهتری دارند.
6. these days, writing this book is my only entertainment
این روزها نگارش این کتاب یگانه وسیله ی سرگرمی من است.
7. The hotel is famous for its entertainment.
[ترجمه ] این هتل از نظر پذیرایی مشهور است.
[ترجمه نادیا ناصری] این هتل به خاطر سرگرمی هایش مشهور است.
[ترجمه ترگمان]این هتل به خاطر سرگرمی معروف است
[ترجمه گوگل]این هتل از نظر سرگرمی مشهور است
8. The hotel has a varied programme of nightly entertainment.
[ترجمه ترگمان]این هتل برنامه متنوعی از تفریحات شبانه دارد
[ترجمه گوگل]این هتل دارای یک برنامه متنوع سرگرمی شبانه است
9. They lay on free entertainment at the club every day.
[ترجمه ترگمان]هر روز در باشگاه تفریح می کردند
[ترجمه گوگل]آنها هر روز در باشگاه سرگرمی آزاد قرار می گیرند
10. The town provides a wide choice of entertainment.
[ترجمه ترگمان]این شهر راه زیادی برای سرگرمی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این شهر وسیع از سرگرمی ها را فراهم می کند
11. The reorganization will transform the British entertainment industry.
[ترجمه ترگمان]سازماندهی مجدد این سازمان صنعت سرگرمی بریتانیا را متحول خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سازماندهی مجدد صنعت سرگرمی بریتانیا را تغییر خواهد داد
12. Soaps like "Neighbours" are pure entertainment and there is nothing wrong with that.
[ترجمه ترگمان]Soaps مانند \"همسایه ها\" سرگرمی محض هستند و هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد
[ترجمه گوگل]صابونها مانند 'همسایگان' سرگرمی خالص هستند و هیچ چیز اشتباهی در آن وجود ندارد
13. The entertainment provided was first class.
[ترجمه Miss.Raya] برنامه سرگرمی برای کلاس اول بود
[ترجمه زهرا] برنامه سرگرمی برای کلاس اولی ها تهیه شده بود.
[ترجمه ترگمان]برنامه سرگرمی کلاس اول بود
[ترجمه گوگل]سرگرمی ارائه شده کلاس اول بود
14. The entertainment was good clean fun for the whole family.
[ترجمه ترگمان]برای همه خانواده سرگرمی خوبی بود
[ترجمه گوگل]سرگرمی سرگرم کننده تمیز برای کل خانواده بود
15. Stars of the entertainment world turned out to celebrate his 40th year in show business.
[ترجمه ترگمان]ستاره های دنیای سرگرمی برای جشن گرفتن چهلمین سال او در نمایشگاه حاضر شدند
[ترجمه گوگل]ستاره ها از دنیای سرگرمی، نشان دادند که در 40 سالگی خود را در کسب و کار نشان می دهد
16. A cinema is a place of entertainment.
[ترجمه Amir] سینما محلی برای سرگرم شدن است
[ترجمه Aaaa] سینما مکانی است برای سرگرمی
[ترجمه ترگمان]سینما محل تفریح است
[ترجمه گوگل]سینما محل سرگرمی است