کلمه جو
صفحه اصلی

demit


معنی : دست کشیدن، کناره گرفتن از
معانی دیگر : استعفا دادن، دست کشیدن از

انگلیسی به فارسی

دست کشیدن(از)، کناره گرفتن از


انگلیسی به انگلیسی

• resign, abdicate

مترادف و متضاد

دست کشیدن (فعل)
resign, cease, desist, demit

کناره گرفتن از (فعل)
demit

جملات نمونه

1. " still write down famously " lily magnolia demit " ?
[ترجمه ترگمان]\"آیا هنوز هم به خاطر\" lily magnolia \" معروف است؟
[ترجمه گوگل]هنوز نشانه 'ماریو لیلی مینولیا' نامیده می شود؟

2. When, demit is old it is a choice.
[ترجمه ترگمان]وقتی، demit پیر است، این یک انتخاب است
[ترجمه گوگل]زمانی که سن ازدواج قدیمی است انتخابی است

3. However, sun Zhengyi engrafts his ideal desperately everyday the result of his employee, it is this however two together demit duty.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خورشید Zhengyi کمال مطلوب خود را هر روز در نتیجه کارمند خود به تعویق می اندازد، با این حال این دو نفر با هم وظیفه دارند
[ترجمه گوگل]با این حال، خورشید Zhengyi خود را به طور ناگهانی هر روز نتایج کارمند خود را جذب، این است که با این وجود دو با هم وظیفه

4. Well, I'd like to have some petits fours and demit tasse coffee.
[ترجمه ترگمان]خب، من دوست دارم یه کم کیک شکلاتی و قهوه شکلاتی درست کنم
[ترجمه گوگل]خوب، من می خواهم برخی از petits چهار و قهوه را نیشکر بزنم

5. Come with appreciative mood when people emblazon when this hero, he is quiet however ground demit world and go.
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم به این قهرمان نگاه می کنند، او آرام است، با این حال، او آرام است و دنیا را ترک می کند
[ترجمه گوگل]بیا با خلق و خوی قدردانی، زمانی که مردم زمانی که این قهرمان را در آغوش می گیرند، او آرام است با این حال زمین دمی جهان و رفتن

6. A woman dies for release souls from purgatory husband, but sent silver deal is insufficient, bonze reads aloud let the soul of a deceased person arrive Oriental classics demit.
[ترجمه ترگمان]یک زن برای آزادی روح از شوهر purgatory می میرد، اما یک معامله نقره ناکافی است bonze به صدای بلند اجازه می دهد که روح یک فرد مرده به آثار کلاسیک شرقی برسد
[ترجمه گوگل]یک زن برای از دست دادن روح از شوهر خالکوبی جان می گیرد، اما تقاضای نقره ای ارسال شده کافی نیست، صدای بلند صدای خواننده را می گوید و اجازه می دهد روح فردی که درگذشته کلاسیک شرقی باشد


کلمات دیگر: