کلمه جو
صفحه اصلی

catholic


معنی : جامع، بلند نظر، ازاده
معانی دیگر : (از نظر فهم و سلیقه و دانش و غیره) گسترده، آزاده، (اغلب با c بزرگ) عضو کلیسای کاتولیک، همگانی، کلی، جهانی، (اغلب با c بزرگ) کلیسای مسیحی (به ویژه پیش از تقسیم آن به پروتستان و کاتولیک)، (با c بزرگ) کلیسای کاتولیک، کلیسای روم، مذهب کاتولیک (در مقایسه با پروتستان)، کاتولیک، عضو کلیسای کاتولیک

انگلیسی به فارسی

جامع، بلند نظر، آزاده، کاتولیک، عضو کلیسای کاتولیک


کاتولیک، جامع، بلند نظر، ازاده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: all-encompassing or wide-ranging.
مترادف: inclusive
متضاد: parochial, provincial
مشابه: broad, comprehensive, ecumenical, general, universal, wide

- a catholic taste in literature
[ترجمه ترگمان] یه سلیقه کاتولیک توی ادبیات
[ترجمه گوگل] طعم کاتولیک در ادبیات

(2) تعریف: (cap.) of or pertaining to the Roman Catholic Church.
مترادف: Roman Catholic
مشابه: ultramontane
اسم ( noun )
مشتقات: catholically (adv.), catholicly (adv.)
• : تعریف: (cap.) a member of the Catholic Church.
مترادف: Roman Catholic
مشابه: Ultramontane

• member of the roman catholic church
belonging to the roman catholic church
a catholic is someone who belongs to the branch of the christian church which accepts the pope as its leader.

مترادف و متضاد

جامع (صفت)
large, precise, comprehensive, executive, all-around, general, universal, plenary, encyclopaedic, spacious, catholic, encyclopedic, self-contained, self-inclusive

بلند نظر (صفت)
catholic

ازاده (صفت)
liberal, noble, catholic, tolerant, free-hearted

all-embracing, general


Synonyms: all-inclusive, broad-minded, charitable, comprehensive, cosmic, cosmopolitan, diffuse, eclectic, ecumenical, extensive, generic, global, inclusive, indeterminate, large-scale, liberal, open-minded, planetary, receptive, tolerant, unbigoted, universal, unprejudiced, unsectarian, whole, wide, world-wide


Antonyms: narrow, narrow-minded, specific


جملات نمونه

1. two catholic fathers were accompanying him
دو کشیش کاتولیک او را مشایعت می کردند.

2. he has a catholic range of interests
او علایق متنوعی دارد (دامنه ی علایق او گسترده است).

3. He was ordained a Catholic priest in 198
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۸ به عنوان یک کشیش کاتولیک منصوب شد
[ترجمه گوگل]او 198 ساله یک کشیش کاتولیک را به عهده گرفت

4. Cuba was one of the least Catholic of the Latin countries.
[ترجمه ترگمان]کوبا یکی از the کشورهای آمریکای لاتین بود
[ترجمه گوگل]کوبا یکی از کمترین کاتولیک های کشورهای لاتین بود

5. Her strong Catholic beliefs made abortion unthinkable.
[ترجمه ترگمان]اعتقادات کاتولیکی و strong سقط جنین را غیرقابل تصوری کرد
[ترجمه گوگل]اعتقادات قدرتمند کاتولیک، سقط جنین غیر قابل تصور بود

6. He portrays a whisky-sodden Catholic priest.
[ترجمه ترگمان]او یک کشیش کاتولیک sodden را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]او یک کشیش کاسپار ویسکی را به تصویر می کشد

7. He was baptized a Roman Catholic.
[ترجمه ترگمان]او را کاتولیک رومی غسل تعمید دادند
[ترجمه گوگل]او یک کاتولیک رومی را تعمید داد

8. Catholic priests are required to be celibate.
[ترجمه ترگمان]لازم است که کشیشان کاتولیک مجرد باشند
[ترجمه گوگل]کاهنان کاتولیک باید به طور غیرمستقیم فعالیت کنند

9. As a young person he had more catholic tastes than he does now.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جوان که او بیشتر از حالا سلیقه کاتولیک داشت
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک فرد جوان، سلیقه کاتولیک بیشتری نسبت به او دارد

10. He was made the Roman Catholic Primate of All Ireland last year.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته او از کلیسای کاتولیک رومی ایرلند شد
[ترجمه گوگل]او در سال گذشته نخست وزیر کاتولیک کل ایرلند ساخته شد

11. He was a man of catholic tastes, a lover of grand opera, history and the fine arts.
[ترجمه ترگمان]او مردی از مذهب کاتولیک بود، یک عاشق اپرای بزرگ، تاریخ و هنرهای زیبا
[ترجمه گوگل]او مردی از طعم کاتولیک، عاشق اپرا بزرگ، تاریخ و هنرهای زیبا بود

12. The marriage signalled James's embrace of the Catholic faith.
[ترجمه ترگمان]این ازدواج حاکی از آن بود که جیمز دین کاتولیک را در آغوش می کشد
[ترجمه گوگل]ازدواج، جیمز را از ایمان کاتولیک مطلع کرد

13. She was born and bred a Catholic.
[ترجمه ترگمان]او به دنیا آمده و کاتولیک بزرگ شده بود
[ترجمه گوگل]او متولد شد و کاتولیک را پرورش داد

14. It purports to be an exposition of Catholic social teaching.
[ترجمه ترگمان]این به نظر می رسد تفسیری از آموزه های اجتماعی کاتولیک باشد
[ترجمه گوگل]این به معنای نمایش دادن آموزش اجتماعی کاتولیک است

15. Are you a Roman Catholic or an Episcopalian?
[ترجمه ترگمان]شما کاتولیک رومی یا کاتولیک هستید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما کاتولیک رومی یا یهودیان هستید؟

He has a catholic range of interests.

او علاقه‌های متنوعی دارد (دامنه‌ی علایق او گسترده است).


He married a Catholic.

او با یک کاتولیک ازدواج کرد.


پیشنهاد کاربران

وسیع الطیف - جامع !
Jonah’s friends said that Jonah’s taste in music was eclectic; Jonah was quick to point out that not only was his taste eclectic but it was also catholic: he enjoyed music from countries as far - flung as Mali and Mongolia.


کلمات دیگر: