1. celestial bodies
اجرام سماوی
2. the celestial orbs revolve with uniform circular movement
اجرام سماوی با حرکات چرخشی و هم زمان گردش می کنند.
3. angels and other celestial beings
فرشتگان و دیگر موجودات علوی
4. he believed with a kind of celestial trust, that we would win
او با اعتمادی ملکوتی اعتقاد داشت که ما پیروز خواهیم شد.
5. Stars are celestial bodies.
[ترجمه بهنام آقاخانیان] ستاره ها اجرام آسمانی هستند
[ترجمه ترگمان]ستاره ها، بدن های آسمانی هستند
[ترجمه گوگل]ستاره ها اجسام آسمانی هستند
6. The sun, the stars and the moon are celestial bodies.
[ترجمه ترگمان]خورشید، ستاره ها و ماه اجسام سماوی هستند
[ترجمه گوگل]خورشید، ستارگان و ماه، اجسام آسمانی هستند
7. Gravity governs the motions of celestial bodies.
[ترجمه ترگمان]جاذبه، حرکات اجسام سماوی را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]گرانش حرکات بدنهای آسمانی را کنترل می کند
8. The moon is a celestial body.
[ترجمه ترگمان]ماه یک بدنه سماوی است
[ترجمه گوگل]ماه یک بدن آسمانی است
9. This new perception of celestial motion immediately explained numerous daily observations and solved problems of astronomical coherence.
[ترجمه ترگمان]این ادراک جدید از حرکت آسمانی بلافاصله مشاهدات روزانه متعددی را توضیح داد و مسایل مربوط به انسجام نجومی را حل کرد
[ترجمه گوگل]این تصور جدید از حرکت آسمانی بلافاصله مشاهدات روزانه متعددی را انجام داد و مشکلات انسجام نجومی را حل کرد
10. A marble collage of celestial entities adorned the wall above Demian's head.
[ترجمه ترگمان]یک collage مرمر از entities سماوی، دیوار بالای سر Demian را زینت می داد
[ترجمه گوگل]یک کولاژ سنگ مرمر از آثار آسمانی، دیوار را بالای سر دیمین را تزئین کرد
11. Labour to keep alive in your breast that spark of celestial fire, called conscience.
[ترجمه ترگمان]کارگر برای زنده نگه داشتن در سینه، آن جرقه آتش آسمانی را، که وجدان نامیده می شود، زنده نگاه می دارد
[ترجمه گوگل]کار شما در پستان شما زنده است، که جرقه آتش سوزی است، به نام وجدان
12. They helped her straighten the covers in the morning, and folded back the white sheet with celestial zest.
[ترجمه ترگمان]آن ها به او کمک کردند تا ملافه ها را تا صبح صاف کند و ملافه سفید را با شور آسمانی تا کرد
[ترجمه گوگل]آنها کمک کردند که صبح ها را صاف کرده و برگ سفید را با زلزله آسمانی باز گردانند
13. There were light bulbs representing the stars and line drawings of the celestial figures.
[ترجمه ترگمان]برای نمایش ستارگان و خطوط خطوط روی تصاویر آسمانی، یک لامپ روشن وجود داشت
[ترجمه گوگل]لامپهای الکتریکی نشان دهنده ستاره ها و نقاشی های خطی از نمادهای آسمانی بود
14. It for ever remains unalterable in form as it moves through the celestial realm in eternal rotation.
[ترجمه ترگمان]آن برای همیشه در فرم تغییرناپذیر باقی می ماند و از طریق قلمرو ملکوتی در چرخش ابدی حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این تا به حال در شکل باقی می ماند که از طریق عرصه آسمانی در چرخش ابدی حرکت می کند