1. customs that ensconce themselves in the life of a people
سنت هایی که در زندگی مردم جایگیر می شوند
2. He ensconced himself in the armchair.
[ترجمه ترگمان]خود را در صندلی راحت جا داد
[ترجمه گوگل]او خود را در صندلی گرفتار کرد
3. The kitten was ensconced in an easy chair.
[ترجمه ترگمان]بچه گربه در صندلی راحتی لم داده بود
[ترجمه گوگل]بچه گربه در یک صندلی راحت گرفتار شد
4. After dinner, I ensconced myself in a deep armchair with a book.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام، خود را در یک صندلی راحت غرق در کتاب پنهان کردم
[ترجمه گوگل]پس از شام، من خود را در یک صندلی عمیق با یک کتاب گرفتم
5. He ensconced himself in a armchair.
[ترجمه ترگمان]خود را روی یک صندلی راحت جا داد
[ترجمه گوگل]او خودش را در صندلی گرفت
6. The cat ensconced itself in the armchair.
[ترجمه ترگمان]گربه روی صندلی راحت لمیده بود
[ترجمه گوگل]گربه خودش را در صندلی نگه می دارد
7. Brian was ensconced behind the bar.
[ترجمه ترگمان] برایان \"پشت بار قایم شده بود\"
[ترجمه گوگل]براون در پشت نوار افتاد
8. Agnes had ensconced herself in the best bedroom.
[ترجمه ترگمان]اگنس خود را در بهترین اتاق خواب پناه داده بود
[ترجمه گوگل]آگنس خودش را در بهترین اتاق خواب گذاشته بود
9. She ensconced herself in the closet in order to eavesdrop.
[ترجمه ترگمان]او خودش را در کمد جا داد تا استراق سمع کنند
[ترجمه گوگل]او خود را در گنجه برای استراق سمع قرار داد
10. John was happily ensconced at West Point.
[ترجمه ترگمان]جان در وست پوینت جا خوش کرده بود
[ترجمه گوگل]جان با خوشحالی در غرب ایستاد
11. They were ensconced in the cellar.
[ترجمه ترگمان]آن ها در سرداب مخفی شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در انبار غرق شدند
12. We have ensconced ourselves in the most beautiful villa in the South of France.
[ترجمه ترگمان]ما خود را در زیباترین ویلای خود در جنوب فرانسه جا کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما خودمان را در زیباترین ویلا در جنوب فرانسه محاصره کرده ایم
13. We have ensconce ourselves in the most beautiful villa in the south of france.
[ترجمه ترگمان]ما خود را در زیباترین ویلا در جنوب فرانسه ensconce
[ترجمه گوگل]ما خودمان را در زیباترین ویلا در جنوب فرانسه محاصره می کنیم
14. The Prime Minister is now firmly ensconced in Downing Street with a large majority.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر اکنون به شدت در خیابان داونینگ حضور دارد و اکثریت زیادی دارد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در حال حاضر با اکثریت قاطع در خیابان داونینگ قرار دارد
15. Sure, he ensconced his old girlfriend Wendy Linka out there.
[ترجمه ترگمان]البته، اون دوست دختر سابقش \"وندی Linka\" رو اونجا پیدا کرد
[ترجمه گوگل]مطمئنا، او وندی لینکا، دوست دختر قدیمی خود را از آنجا خارج کرد